خروجی هر انتخاباتی آن هم ریاست جمهوری هر چه باشد، براساس یک فرآیند دموکراتیک صورت گرفته است. یک زمان خروجی انتخابات ریاست جمهوری بنیصدر میشود، یک زمانی هم شهید رجایی از دل آن بیرون میآید. آیا میتوان گفت که در تایید یا احراز صلاحیتها اشتباهی شده و آنگاه مردم همرای اشتباه به ریاست جمهوری آن نامزد دادهاند؟
بنیصدر آنگونه با فضاحت و خاری با لباس زنانه فرار میکند، شهید رجایی اما، درآغوش ملت و در میان سیل عظیم مردمی که عاشق رئیسجمهورشان بودند، بدرقه میشود. این کجا و آن کجا!
آن هنگام که حضرت امام(ره) فرمودند که «این من، من شیطان است» خطابشان نه تنها بنیصدر بلکه همه مسئولینی بود که در نظام اسلامی به عنوان خدمتگزاران مردم در آن مقام قرار گرفتهاند.
حضرت امام(ره) هنگامی که دیدند بنیصدر بیراهه میرود و آن گاه که او غرق در قدرت شده است، رئیسجمهوری وقت را خطاب قرار دادند و گفتند: «اگر امر واقع شود بین شما و اسلام، مردم اسلام را انتخاب میکنند اگر امر واقع شود بین من و رسولالله(ص) مردم رسولالله(ص) را انتخاب میکنند.» و تاکید نمودند که این قدر «من»، «من» نگویید، این «من» شیطان است.
روسای جمهوری بعدی هم آمدند و رفتند و پس از آن هم مقام معظم رهبری به عنوان جانشین ایشان با روسای جمهوری گوناگون با ایدهها و تفکرات خاص خود نظام و دولت را اداره کردند. ایشان در هرجا که نیاز احساس شده است با ورود خود به آن موضوع راه و جهت درست را به دولتها نشان دادهاند و در دولتهای نهم و دهم نیز استثنایی وجود نداشته است.
روسای جمهوری و دولتهایشان هر کدام نقاط قوت و ضعفی داشتهاند که البته مورد توجه رهبری نظام نیز بوده است. مردم نیز رفتار و عملکرد دولتها را رصد کرده و براساس آن نسبت به چگونگی رفتار خود با دولتها تصمیم گرفتهاند و این تصمیمات در انتخابات ریاست جمهوری بعدی نمود پیدا کرده است.
انتخاباتی در 24 خرداد 92 برگزار شد که حماسه سیاسی را آفرید. این انتخابات از آن جهت از اهمیت ویژهای برخوردار بود که همه توطئهها، شیطنتها و شک های شیطانی را که در انتخابات 88 ریاست جمهوری مطرح شده بود، از بین برد.
اکنون با توجه به خلق حماسه سیاسی و شعار دولت امید و تدبیر و تاکید بر اعتدال و دوری از افراط و تفریط، توقع میرود که رئیسجمهوری منتخب و یاران و هواداران هم در اجرای این شعار از دیگران پیشروتر باشند.
چندی پیش مطلبی را از سوی فردی که خود را از نزدیکان آقایان هاشمی رفسنجانی و روحانی میداند خواندم که در آن دولت کنونی را به گروه خوارج تشبیه کرده است.
این تفسیر و توصیف برای دولتی که 8 سال با رای مستقیم مردم انتخاب شده و روزهای پایانی کار خود را سپری میکند چه توجیهی میتواند داشته باشد؟!
مدعیان اعتدال و دوریکنندگان از افراط و تندروی با این تعابیر و سخنان چگونه خود را افراطی نمیدانند؟
تعجب آن است که این عنوان در سایت آیتالله هاشمی رفسنجانی با همان تیتر (هاشمی، انقلاب را از خوارج پس گرفت) درج شده است.
در این که دولت نهم و دهم ضعفهایی داشته است بحثی نیست، اما انصاف است که خوارج نامیده شود؟
این سخنان و مواضع، خلاف جهت سیاستهای اعتدالی که رئیسجمهور منتخب و دیگر شخصیتهایی که در جریان انتخابات از وی حمایت کردند و اکنون نیز از حامیان اصلی او هستند.
اکنون انتظار میرود، مسئولان سایت و حتی شخص آقای هاشمی رفسنجانی نسبت به چنین موضعی از سوی آقای علی عسکری و سایت متعلق به ایشان واکنش نشان دهند.
اگر با افراط و تندروی مخالف هستید، تنها نباید، مواردی را افراطی بدانید که از سوی جناح مقابل شما مطرح میشود. در فراز و نشیب تاریخ یک سوزن به خودتان یک جوالدوز به دیگران...!
انقلاب دست خوارج نبود که کسی بخواهد آن را پس بگیرد. با وجود ولی فقیه و مردمی آگاه هیچگاه چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
* کارشناس مسایل سیاسی و سردبیر سیاست روز