
به گزارش پایگاه خبری 598، مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی در یکی از سخنرانیهای خود به «شرح دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان» پرداختند که تقدیم شما فرهیختگان میشود.
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فِیْهِ ما یُرْضِیکَ، وَأَعُوذُ بِکَ مِمّا یُؤْذِیکَ، وَأَسْأَلُکَ التَّوْفِیقَ فِیْهِ لاَنْ اُطِیعَکَ وَلا أَعْصِیکَ، یا جَوادَ السَّائِلِینَ.»
«خدایا در این روز از تو درخواست میکنم آنچه را که رضای تو در اوست، و به تو پناه میبرم از آنچه تو را ناپسند است، و از تو توفیق میخواهم که در این روز به فرمان تو باشم و هیچ نافرمانی نکنم، ای عطا بخش سؤال کنندگان.»
دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان را خدمت شما عرض میکنم. این دعای شریف میفرماید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فِیْهِ ما یُرْضِیکَ»، در این دعا از خداوند متعال درخواست میکنیم آنچه که موجب رضایت او میشود را به ما عنایت فرماید. یعنی ما باید به گونهای عمل کنیم که خداوند از ما راضی باشد.
* اگر از خدا راضی باشیم، او هم از ما راضی خواهد بود
در ادامه دعا میخوانیم: «وَأَعُوذُ بِکَ مِمّا یُؤْذِیکَ»، به خداوند پناه میبریم از هر آنچه که موجب ناخشنودی اوست؛ مانند گناه، پیروی از شیطان و هوای نفس.
اگر میخواهیم بدانیم خداوند از ما راضی است یا خیر، باید ببینیم آیا ما از خداوند راضی هستیم؟
اگر در دل از خدا راضی باشیم، او نیز از ما راضی خواهد بود. اما اگر مدام شکایت کنیم که چرا فلانی خانه بزرگتری دارد و من خانه کوچک دارم، این نشان میدهد که از خدا راضی نیستیم.
مثال طبیب و بیمار را برایتان میزنم: خداوند مانند طبیب است و ما بیماران او هستیم. همانطور که پزشک برای هر بیمار، داروی مناسب او را تجویز میکند، خداوند نیز آنچه به صلاح ماست را مقدر میفرماید.
اگر بیماری که قرار است عمل جراحی شود از پزشک چلوکباب بخواهد، پزشک اجازه نمیدهد. اگر بیمار اعتراض کند که چرا بیمار کناری میتواند غذا بخورد ولی من نه، این نشان از بیعقلی اوست.
بیمار عاقل میداند که دستور پزشک به نفع اوست و حتی با رضایت کامل هزینه درمان را میپردازد، اما بیمار ناآگاه که اعتراض میکند، او را به بیمارستان روانی منتقل میکنند.
پس باید تسلیم خواست خدا باشیم و از هر آنچه برایمان مقدر فرموده راضی باشیم، حتی اگر با نان خالی روزگار بگذرانیم.
در ادامه دعا میخوانیم: «وَأَسْأَلُکَ التَّوْفِیقَ فِیْهِ لاَنْ اُطِیعَکَ وَلا أَعْصِیکَ» یعنی خداوندا، از تو در این ماه رمضان توفیق میخواهم که فقط در مسیر اطاعت تو باشم و گناه نکنم.
* سه خصلت مهم مؤمن در کلام امام جواد علیه السلام
روایتی از امام نهم علیهالسلام داریم که میفرمایند: مؤمن باید سه خصلت داشته باشد که اولین آن توفیق است.
انسان بدون توفیق نمیتواند کار مفیدی انجام دهد. نگاه کنید به شیخ عباس قمی چه توفیقی داشت، یا افراد ثروتمندی که توفیق دارند بیمارستان و مدرسه و مسجد و حوزه علمیه بسازند. توفیق موهبتی است که به هرکسی نمیدهند.
بعضیها توفیق دارند به زیارت کربلا، مشهد و مکه مشرف میشوند، به فقرا کمک میکنند. در همین ماه رمضان عدهای برنج و روغن به نیازمندان میدهند، افطاری میدهند، اما برخی با وجود ثروت، توفیق ندارند حتی نیم کیلو گوشت به همسایه نیازمند خود بدهند.
در مورد اموال و فرزندان هم باید گفت: بعضیها تمام ثروتشان را برای وراث نگه میدارند. من افرادی را میشناسم که فرزندانشان را به ثروت سپردند و بعد از مرگشان، فرزندانشان معتاد شدند و ثروت را از بین بردند. اما کسانی که فرزندانشان را به خدا سپردند، فرزندانشان موفق و سربلند شدند.
روایتی داریم که میگوید چرا این همه برای شوهر آینده یا همسرت تلاش میکنی؟ بعضیها مدام ساختمان میسازند برای دامادشان یا شوهر آینده دخترشان.
باید توجه داشت که این اموال خمس دارد. چرا به فکر پرداخت وجوهات شرعی نیستید؟
اگر وراث شما متدین و نمازخوان هستند، خداوند روزیشان را میرساند و اگر اهل دین نیستند، چرا برای افراد بینماز این همه ثروت جمع میکنید؟
اگر فرزندانتان خوب هستند، خدا آنها را تنها نمیگذارد و اگر بد هستند، چرا برای دشمنان خدا این همه زحمت میکشید؟
در ادامه بحث خصلتهای مؤمن از امام نهم علیهالسلام، اولین خصلت را که توفیق بود بیان کردیم.
در طول عمر دیدهایم برخی از علما و ثروتمندان توفیق خدمت داشتند و موفق بودند، و برخی نه؛ حتی در تشییع جنازهشان کسی شرکت نمیکند چون کار خیری نکردهاند.
* انسان باید یک موعظه گری داشته باشد
دومین خصلت «واعظ من نفسه» است، یعنی انسان خودش را موعظه کند.
نقل است یکی از اولیاء مقابل آینه ایستاد و با دیدن محاسن سفیدش، از خود پرسید: تو بزرگتری یا این محاسن؟، محاسن پانزده سال پیش نبود و حالا سفید شده، اما تو چرا تغییر نکردهای؟ این نمونهای از خودموعظهگری است.
حکایت دیگری هست از پدری که وقتی دید فرزندش شب امتحان تب کرده، نگران شد. اما به خود گفت: من که هر روز در امتحان الهی هستم، چرا به فکر خودم نیستم؟
این شعر را باید گاهی برای خود بخوانیم:
ای که پنجاه رفت و در خوابی / مگر این پنج روزه دریابی
برگ عیشی به گور خویش فرست / کس نیارد ز پس تو پیش فرست
سومین خصلت، پذیرش نصیحت از دیگران است، حتی اگر خودشان به آن عمل نکنند.
مثلاً اگر فرد سیگاری به شما میگوید سیگار نکش، باید قبول کنید، چون میداند این کار ضرر دارد.
در پایان دعا میخوانیم: «یا جَوادَ السَّائِلِینَ»، ای خدایی که به هر درخواستکنندهای عطا میکنی. ما انسانها گاهی درخواستها را رد میکنیم، اما خداوند رد نمیکند.
البته گاهی چیزی میخواهیم که به صلاحمان نیست و خداوند آن را در قیامت به ما میدهد.
در آن زمان متوجه میشویم که چه خوب شد برخی دعاهایمان در دنیا مستجاب نشد و برای آخرت ذخیره شد. گاهی عقل ما نمیرسد که چیزی به صلاحمان نیست، اما خداوند میداند.
برای دانلود صوت اینجا را کلیک کنید