مهدوي کيا در صحبت هاي خود اشاره اي به ريشه ها و ويروس
هايي داشته است که منشا و سرچشمه مشکلات امروز فوتبال به شمار مي روند و
بديهي است تا اين ريشه ها و عوامل آسيب زا وجود دارند نمي توان فوتبال
کشور را مصون از بيماري ها و آسيب هايي دانست که گاه و بيگاه پيکر فوتبال
را مورد حمله و تاخت و تاز قرار مي دهند.
اشاره مهدوي کيا به
"فرهنگ فوتبال" به جاي "معضلات فرهنگي فوتبال" نشان از تشخيص درست وي از
شرايط واقعي فوتبال ايران است. مگر مي شود بدون برخورداري از "فرهنگ
فوتبال" به عنوان يک پيش نياز غيرقابل انکار براي رشد و بالندگي فوتبال،
از معضلات فرهنگي سخن گفت و براي آن نسخه پيچيد؟ فرهنگي که بايد در بستر
باشگاهها به عنوان خانه هاي اصلي فوتبال رشد و نمو يافته و با انتقال صحيح
آن به بازيکنان به عنوان اصلي ترين عناصر باشگاه، فضاي مثبت و سازنده اي
را در فوتبال کشور ايجاد کند. فضايي که در عين پويايي و سازندگي در عرصه
حرفه اي فوتبال، بتواند آثار و فوايد ارزشمندي را براي جامعه نيز به دنبال
داشته باشد.
اشاره مهدوي کيا به چهار عنصر اصلي فوتبال يعني
باشگاهها، بازيکنان، تماشاگران، و رسانه ها و بيان نکاتي دقيق درباره نقش
اين عناصر و مسائل و نقاط قوت و ضعف هرکدام در پيشبرد فوتبال فراز ديگري
از صحبت هاي اين بازيکن باتجربه فوتبال کشور است. بحث فوتبال پايه و
سازندگي در باشگاهها که متاسفانه امروز به دليل تزريق پول هاي بي حساب به
فراموشي سپرده شده است، مسئله ساختار و مديريت در باشگاهها و نوع
باشگاهداري در فوتبال ايران که شباهتي با باشگاههاي حرفه اي شناخته شده
ندارد، وضعيت تماشاگران و هواداران به عنوان سرمايه ها و پشتوانه هاي اصلي
فوتبال که به آنان هيچ گونه بهايي داده نمي شود، و رسانه ها که مانند ساير
عناصر درگير در فوتبال آنها نيز غيرحرفه اي عمل مي کنند.
طبيعي است
که برآيند وضع موجود اين عناصر اصلي در فوتبال، مي تواند بيانگر وضعيت و
جايگاهي باشد که فوتبال ما در آن قرار گرفته است و بدون شک رضايت به وضع
موجود و ادامه اين روند به دليل پيچيده تر شدن و انباشت مشکلات مي تواند
آينده وخيم تري را در پيش روي فوتبال قرار دهد.
درباره صحبت و
اظهارنظر صميمانه مهدوي کيا درباره رسانه ها اميدوارم پيام اصلي اين
بازيکن شاخص فوتبال کشور را همکاران رسانه اي در رسانه هاي ورزشي اعم از
صداوسيما، خبرگزاري ها، و مطبوعات ورزشي تمام و کمال دريافت کرده باشند.
صحبتي که برخورد درست با رسانه ها، پرهيز از حاشيه روي و منفي نگري، و
تاکيد به رفتار حرفه اي شاه بيت آن است و مي تواند اوج انتظار يک بازيکن
به معني واقعي حرفه اي از رسانه هاي ورزشي باشد.
شايد يک نگاه سطحي
و غيرحرفه اي به حرف هاي مهدوي کيا اين باشد که چون وضعيت سه عنصر ديگر
فوتبال مطلوب نيست و شايد هيچگاه به مطلوبيت مورد انتظار نرسد ما نيز با
همين وضعيت موجود به کار خود ادامه مي دهيم. اما مي توان نگاه ديگري نيز
داشت و البته که دربين اين چهارعنصر مهم و تاثيرگذار در فوتبال، بايد به
باشگاهها و رسانه ها نقش پررنگ تر و جدي تري داد و از آن ها انتظاري فراتر
از سايرين داشت. اگر باشگاهها به معني واقعي باشگاه شوند و فرهنگ فوتبال
در فضاي باشگاه به گونه اي جاري و ساري شود که بازيکن و مربي و مدير و
عوامل اجرايي با زندگي و تنفس در چنين فضايي به معني واقعي ورزشي و
فوتبالي شوند و روح ورزش در وجود آنان عجين شود. و اگر رسانه ها نيز به
جهت رسالت و مسئوليتي که در قبال منافع عمومي و جامعه دارند و نقش پيدا و
پنهان آنان در هدايت اذهان و افکار عمومي، با اطلاع رساني دقيق و تحليل ها
و نقدهاي سازنده در جهت اصلاح فوتبال و حرکت آن در مسير درست تلاش کنند،
آن گاه مي توان به تاثير اين دو عنصر مهم در دو عنصر ديگر يعني بازيکنان و
تماشاگران اميد بيشتري داشت و براين اساس به دنبال آن بود که فوتبال به
جاي تزريق تنش و استرس به مخاطبان انبوه خود، باعث نشاط و ايجاد فضاي مثبت
در جامعه شود و لذت هرچه بيشتر مردم و علاقمندان به اين ورزش جذاب و
جادويي را بيش از پيش فراهم کند.