از همان شب اول كه رهبر انقلاب، آقای ضرغامی را وسط مداحی صدا كردند و جلوی جمعیت نكاتی را به او تذكر دادند و گفتند: «حال و هوای هر مراسمی اقتضاهای خودش را دارد و لزومی ندارد تمام آن عینا از صدا و سیما پخش شود؛ باید افرادی بنشینند و بخشهایی از اینها را كه قابل استفاده در فضای عمومی هست، برای پخش جدا كنند.»
به گزارش 598 به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، بیشتر از یك ساعت به اذان مغرب مانده، اما اعلام میكنند حسینیه پر شده. بقیه باید بیرون بنشینند. نزدیك 20 سال است كه این اتفاق تكرار میشود؛ فاطمیه و محرم. اما باز هم فرقی نمیكند. خیلیها ساعتها زودتر خودشان را به محل مراسم میرسانند، بلكه چند ساعتی را در كنار رهبرشان اقامه عزا كنند. تمام شیرینی این سختی هم به همین است؛ حتی اگر ناچار شوند ساعتها سرپا بایستند و آخر هم مجبور شوند در هوای سرد پاییز و زمستان، در فضای باز بنشینند. همه میدانند كه ظرفیت حسینیه امام خمینی(ره) محدود است و فقط قسمت عده كمی میشود. هزاران نفر مجبورند بیرون از حسینیه بنشینند. و این هزاران نفر، هرسال بیشتر میشود.
خیلیها به هر دری میزنند، بلكه بتوانند راهی به حسینیه باز كنند، اما حسینیه پر شده است و ناچار، مینشینند به انتظار. انتظار این كه نماز تمام شود و جمعیت سرازیر شود به جلوی حسینیه برای دیدن رهبر و نصف حسینیه خالی شود و درها را دوباره باز كنند و عدهای را به داخل راه بدهند.
خیلیها هم با موضوع كنار میآیند. در همان فضای بیرون حسینیه مینشینند. توی خیابانهای اطراف؛ توی مدرسههای جنب بیت رهبری. فضاهایی كه سال به سال امكاناتش بهتر میشود. از برگزاری نماز جماعت مستقل گرفته تا پرده و ویدئو پروژكتور. چندسالی هم هست كه بخشهایی را با برزنت پوشاندهاند تا بخاریهای بزرگ گازی بتواند كمی جلوی سرما را بگیرد. هرچند كه چارهای برای زمین سرد و باد و باران نیست. هرچند كه این بخشها هم حداكثر جمعیتی در حد حسینیه را پوشش میدهند. هرچندكه باز هم هزاران نفر ناچارند در فضای باز بنشینند. همان هزاران نفری كه هر سال بیشتر میشوند.
همسایهها هم كمكم عادت كردهاند به این وضع؛ به شلوغی و مشكلاتش. گرچه برایشان یكی دو پاركینگ، بیرون محوطه عزاداری در نظر گرفتهاند تا ازدحام جمعیت، مانعی برای ترددشان ایجاد نكند. گرچه هرشب، بعد از برنامهها هم برایشان شام میبرند. اما به هر حال نمیشود گفت همه مشكلات رفع شده. پس چارهای نیست جز عذرخواهیهای مكرر مسئولین بیت از آنها. كاری كه هر سال و در شب آخر هر برنامه تكرار میشود. بعضی وقتها هم كه دعوتشان میكنند تا افطاری كنار هم بخورند و رهبر با آنها همكلام شود.
اذان كه میشود، كمی از ازدحام و همهمه جمعیت كم میشود. هركس سعی میكند خودش را به نزدیكترین نماز جماعت برساند و كمكم همانجا جاگیر میشود. بعد از نماز، شعارها شروع میشود. همان شعارهای همیشگی كه البته بعد از فتنه پارسال، داغتر شده و خالصتر.
و ناگهان همه برمیخیزند و جمعیت متراكم، موج میخورد به سمت جلوی سالن. فرقی هم نمیكند كه داخل حسینیه باشند یا زیر برزنت یا در فضای باز. مرد و زن ندارد. شعارها به هم میریزد. هركس حرف دلش را میزند. رهبر آمده است. كمی طول میكشد تا دوباره شعارها یكی شود و منظم؛ اما وقتی منظم شد، انگار دیوارها میلرزد!
اولین مداح، روضهاش را شروع میكند. جدای از مداحی، آرام كردن جمعیت و نشاندن آنها از وظایف این مداح است. هرچقدر هم كه در كارش موفق باشد، تا دقایقی نمیتواند جلوی «سركشی» مردم را بگیرد. مردم «سر»شان را میكشند بلكه رهبرشان را ببینند. فرقی هم نمیكند توی حسینیه باشند یا زیر برزنت یا فضای باز، برای دیدن رهبر از توی پرده نمایش یا حتی تلویزیون. چشم خیلیها با همین نگاهها بارانی میشود. حالا نوبت سخنران است. سخنرانهایی كه علاوه بر ذكر مصیبت، سعی میكنند مسائل روز را هم مطرح و بعضا با وقایع تاریخی شبیهسازی كنند. خیال مستمع هم راحت است كه علاوه بر كاردانی سخنران، فضای جلسه نیز اجازه هرنوع حرفزدنی را به سخنران نمیدهد. آنها میدانند كه رهبر منبع حرفها و احادیث را از آنها خواهد پرسید. پس ناچارند با مطالعه در جلسه حاضر شوند.
این اتفاق برای مداح بعد از سخنران هم میافتد. او هم میداند كه اینجا جلسه شخصی و هیات هرروزهاش نیست. پس باید اشعارش را حساب شده بخواند و به سینهزنی سنگین اكتفا نماید؛ اصلا خیلیها به همین خاطر میآیند بیت رهبری. برای این كه حرف حساب بشنوند و صادقانه اشك بریزند و بر سر و سینهشان بزنند.
از محرم امسال، موضوع جدیتر هم شده. از همان شب اول كه رهبر انقلاب، آقای ضرغامی را وسط مداحی صدا كردند و جلوی جمعیت نكاتی را به او تذكر دادند و گفتند: «حال و هوای هر مراسمی اقتضاهای خودش را دارد و لزومی ندارد تمام آن عینا از صدا و سیما پخش شود؛ باید افرادی بنشینند و بخشهایی از اینها را كه قابل استفاده در فضای عمومی هست، برای پخش جدا كنند.»
چندسال پیش هم، ایشان در دیدار با مسئولان صداوسیما درباره پخش برنامه های عزاداری در رسانه ملی اینطور گفته بودند: «براى مراسم دينى، اعياد و عزاداریها برنامهریزی هوشمندانه بشود... اگر برنامههاى دينى، خوب ادا شود، فايده دارد؛ اما اگر بد ادا شود، خنثى نيست؛ نتيجهی بد دارد! مثل داستان آن مؤذن بد صدا.»
اصلا همه اتفاقات این جلسه خاص است. هر اتفاق كوچكی در آن، كلی حرف و حدیث درست میكند. از همین صدا كردن آقای ضرغامی بگیر تا آمدن یا نیامدن این شخصیت و آن مسئول. مردم حواسشان به خیلی چیزها هست و البته بازار شایعه هم داغ. كافی است یك نفر رفتار خاصی بكند تا برای فردا، نقل پچپچها مهیا شود.
دعاهای مداح تمام شده و نشده، اتفاقات اول جلسه تكرار میشود. همه میدانند تا دقایقی دیگر رهبر از مجلس خارج میشود، پس دوباره روی پا بلند میشوند تا بار دیگر امامشان را ببینند. مداح هم باید تمام تلاشش را بكند كه شور سینهزنی را سرد كند تا مبادا جمعیت به جلوی حسینیه هجوم ببرد و مشكلی پیش بیاید.
دعاهای مداح كه تمام میشود، رهبر برای مردم دست تكان میدهد و از حسینیه خارج میشود. جمعیت روی زمین مینشیند تا سفرهها پهن شود برای شام. بیرونیها شامشان را همان وسط سینهزنی گرفتهاند تا زودتر محل را تخلیه كنند و ازدحام بیش از 50 هزار نفر جمعیت، مشكلی ایجاد نكند. البته خیلیها خبر ندارند كه رهبر هم در ساختمانی در پشت همین حسینیه، شامش را با تعدادی از همین میهمانان میخورد. و بعد هم برای شركتكنندگان و برگزاركنندگان مراسم دعا میكند. مثل این دعاهای آخرین شب عزاداری امسال:
«پروردگارا دلهای ما را با انوار این شبها و یادها، منوَّر و مصفّا بگردان»
«پروردگارا دلهای ما، جانهای ما، رفتار ما، اعمال ما را متاثر از یاد شهدای كربلا و سالار شهیدان قرار بده»
«ما را جزء یاوران آنها محسوب بفرما»
«پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) قلب اولیاءت را از ما راضی و خشنود كن»
«پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) ما را در عمل و در گفتار و در نیت و فكر پیرو این بزرگواران قرار ده»
«پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) شهدای ما را با شهدای صدر اسلام و با شهدای كربلا محشور كن»
«امام بزرگوار ما را با سیدالشهداء(ع) محشور بفرما»
«قلب مقدس ولیعصر(عج) را از ما راضی و خشنود كن»
«رحمالله من قراء فاتحه مع الصلوات...»