کد خبر: ۶۳۶۶۱
زمان انتشار: ۲۰:۵۴     ۰۶ تير ۱۳۹۱
قدس آنلاین - در حالی که رسانه های بیگانه همواره در باره افزایش گرایش جوانان ایرانی به فرقه های منحط و ادیان دیگر، تبلیغات گسترده می کنند اما یک مقام آگاه در ایران از افزایش 35 درصدی گرایش مردم ایران به  اسلام خبر می دهد.

این را وقتی بیشتر لمس می کنیم که در مراسم تاسوعا و عاشورا ی حسینی کودکان و نوجوانانی را می بینیم که در صدر هیاتهای محلات پرچم امام حسین(ع) را دست گرفته اند و یا اصرار دارند با قامتی ضعیف زیر علم ها بروند یا عضو فعال هاتهای مساجد شوند.

همان فرزندانی که از هجوم انواع و اقسام تهاجم ها نگران این بودیم که به جای رفتن به مسجد به فرهنگ القا شده توسط ماهواره ها روی آورند، امروز منتظرند محرم برسد، تاسوعا و عاشورا و اربعین برسد و کنار خیابانهای شهر خیمه بر پا کنند،عزاداری کنند و نذری بدهند .

انگار نوری نجات دهنده دست یاری اش را به سوی این  نسل دراز کرده  نسلی که ایران گریز نیستند و بقای انسانیت را در ابقای مذهب می دانند.

در این زمینه با حجت الاسلام عبدالصالح شمس الهی پژوهشگر و مبلغ و طلبه حوزه علمیه قم به گفتگو نشستیم. کسی که به خاطر مبلغ بودن ارتباط نزدیکی با مردم و به ویژه جوانا دارد و به طور شاخص گرایش جوانان را به دین لمس کرده:

*همانگونه که مطلعید خوشبختانه گرایش جوانان و مردم به دین افزایش یافته به نظر شما جامعه ما نسبت به چند سال پیش دچار چه تغییری در سبک زندگی و نوع نگرش شده است؟

- گرایش به حق و حقیقت در طول تاریخ فراز و نشیب های زیادی داشته ما در تاریخ با دورانی مواجهیم که مذهب کم رنگ بوده و نیز با دورانی مواجهیم که ظهور و بروز دین آنقدر پر رنگ بوده که باعث تحولات جهانی شده است.

اما این که در حال حاضر جامعه ما از لحاظ گرایش به دین در چه وضعیتی است باید به صراحت بگویم رو به رشد است.ما اینک با جوانهایی  مواجهیم که سوالهای جدی در خصوص دین می پرسند به طوری که حتی اگر با یک طلبه در محیطی غیر مذهبی هم مواجه شوند خیل عظیمی از خواسته های دینی خود را مطرح می کنند و جویای پاسخند. به این ترتیب می بینیم که مساله گرایش به دین و آشنایی موشکافانه با آن یک دغدغه عمومی شده است.

اما نوع رشد و شرایط اجتماعی متفاوت است و آن چیزی که جای بحث دارد چگونگی رشد جامعه است.باید دید این رشد، رشد قابل قبولی بوده است یا جای ارتقای بیشتری داشته. و آیا درونی شده یا صرفا در ظاهر افراد نمود پیدا کرده است.

*ما آمارها و اخباری هم در خصوص گرایش برخی جوانان به فرقه های انحرافی چون شیطان پرستی و یا گرایش به سایر ادیان مثل مسیحیت را در اخبار و رسانه ها شاهدیم . شما در این زمینه چه نظری دارید و چطور دیدگاه خود را در کنار این اخبار توجیه می کنید؟

- ما می توانیم از دو دیدگاه به کسانی که معتقدیم به فرقه ها گرایش پیدا کرده اند بنگریم.یکی از نظر ظاهری و تقلید ظاهر آنها در نوع پوشش یا آرایش مو است بدون این که تمایلی به راه و روش آنها داشته باشند و دیگری جریان فکری افراد است .

خیلی وقتها ارزیابی های آماری بر اساس مد و شیوه تکلم و نوع منش ظاهری افراد است. در حالی که من کسانی را می شناسم که شکل ظاهری شان مذهبی نیست اما هر چهارشنبه از تهران تا قم و جمکرانشان ترک نمی شود. چنین کسی که به حضرت حجت توسل می جوید نمی تواند شیطان پرست شود.

البته به فرموده حضرت علی(ع):هرکس خودش را شبیه یک قوم کند کم کم مثل همانها می شود.

ولی با این وجود من معتقدم نمی توانیم بر اساس ظاهر جوانان به آنها انگ بزنیم.کسانی که بر اساس مد به طرف لباسها و آرایشهای منحط کشیده می شوند باید در حیطه مد و لباس مورد تحلیل قرار بگیرند نه نوع نگرششان به دین.

* پس شما فکر می کنید با وجود تهاجم فرهنگی خطری متوجه جوانان و نوجوانان ما نیست؟

- من می گویم با وجود با هجمه ای که در مقابلمان است این مقداری که دچار مشکلات اخلاقی شده اند تعداد ناچیزی هستند. شما ببینید جایی مثل هالیوود که در سال چند صد محصول تولید می کند تا بتواند روی کودکان دنیا تاثیر بگذارد به اضافه چند هزار شبکه تلویزیونی و سایتهای اینترنتی این آماری که مشکل فکری پیدا کرده اند قابل ملاحظه نیستند هر چند برای همین مقدار هم باید فکری کرد.جامعه ما جامعه ای جوان است و جوان جولان و هیجان فکری دارد . برای همین است که می پرسد و جویای پاسخ است حال در میان اینها عده ای هم هستند که از پاسخها اقناع نمی شوند و متاسفانه به انحطاط می روند.

*پس هنوز جای نگرانی هست. شما آینده فرهنگی و معنوی جوانان ایران را چگونه می بینید؟

- ببینید تخریب کار راحتی است اما اصلاح بسیار مشکل است.من معتقدم همین مقدار از معنویت هم باقی مانده ، روح معنوی مردم آن را نگه داشته است.همین جوشش هایی که دارد انجام می شود حاصل انقلابهای فکری مردم است. اما اگر روالی را که امروز در خصوص جریان مدیریت فرهنگی مان داریم به همین شکل ادامه بدهیم باید منتظر فاجعه باشیم. در این زمینه رسانه ها نقش مهمی دارند. تمام بزرگان ما به اغلب مفاهیم و مضامینی که در صدا و سیما به کار می رود معترضند.

چرا که برخی مفاهیم صوفی مسلکانه و یا گاهی مفاهیم بلند عرفانی و ماورالطبیعه در قالب های زمینی و ضعیف به خورد مردم داده می شود.

حتی بد تر از آن ما در برنامه کودک هم با آفتهای کلامی و رفتاری و اجتماعی و دینی مواجهیم و نسلی از آنها متاثر می شوند که سرمایه های فرهنگی فردای ما هستند. بنابراین اگر اینها اصلاح نشود فاجعه رخ خواهد داد.اما اگر با اتاق فکر جریان فرهنگی را مدیریت کنیم می توانیم امیدوار باشیم آینده فرهنگی روشنی را برای ایران متصور شویم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها