کد خبر: ۵۴۱۸۲۶
زمان انتشار: ۱۲:۳۱     ۲۱ آذر ۱۴۰۳
بازی ترکیه و مخالفان اسد در داخل بازی بزرگ‌تر آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد. اگر ترکیه و حکام جدید دمشق به مقابله با صهیونیست‌ها بپردازند باید پذیرفت که سوریه دوباره به حلقه مقاومت پیوسته است.
به گزارش پایگاه خبری 598، محمد کاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت:

۱- یک مفاهیم کلیدی در جنگ شناختی وجود دارد، بدون اعتنا به آن، شکست در هر نبردی را محتوم می‌نماید.

الف- اطلاعات میدان و آنچه در واقع بیرون از ذهن می‌گذرد یک کلید است. تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی مبتنی بر آن اطلاعات، کلید دوم است.

ب- تکنیک‌ها و روش‌ها در به‌کارگیری نوع تصمیمات، کلید سوم است. محاسبات و ارزیابی نتایج در حوزه نظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، کلید چهارم است.

هر نظام حکمرانی نخواهد یا نتواند هر کلید را در قفل مشکلات و معضلات خود بیندازد رو به فروپاشی و انهدام پیش می‌رود.

۲- بشاراسد در فتنه داعش با آنکه دشمنان سوریه در چندقدمی کاخ ریاست جمهوری بودند با تصمیم درست، فتنه و خطر داعش را دفع کرد. اما در واقعه عظیم و تاریخی طوفان‌الاقصی پابه‌پای مقاومت نیامد. ارتش سوریه در یک جنگ شناختی پیچیده گرفتار آمد و به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات درست و تحلیل وقایع به تصمیمات نادرست رسید. این تصمیم نادرست، نظام و حکمرانی در سوریه را از حالت بد به بدتر و اکنون به سمت بدترین حالت سوق می‌دهد.

۳- شبکه‌های اجتماعی آوردگاه «تله افکار و اراده‌ها» در سوگیری شناختی هستند. سوگیری شناختی روشی است که فرد، «وقایع»، «حقایق» و «افراد دیگر» را از باورهای خاص بیرون از خود می‌گیرد.معمولا خبر اول از یک حادثه یک «لنگرگاه اطلاعاتی» است. باراندازهای خبری در این لنگرگاه پهلو می‌گیرند. قبل از هجوم تروریست‌ها از شمال و جنوب اخباری از این دست که اسد فرار کرده ، ارتش تسلیم شده و ... درحالی‌که همه چیز جای خود بود ، به‌عنوان خبر اول در همه‌جا مثل برق و باد پیچید. شد آنچه باید می‌شد!!

آبشارهای خبری و اطلاعاتی یکی پس از دیگری سرازیر شد. هر کس باور خود را براساس باورهای ظاهری دیگران بنا می‌کرد.

۴- یک نگاه کلی به تحولات سوریه نشان می‌دهد نظم قدیم به‌هم‌ریخته و نظم جدیدی شکل نگرفته است.

اینکه این ۳۷ گروه مهاجم کیک قدرت را با چه نسبتی از سهم و سهام خود می‌خواهند تقسیم کنند معلوم نیست. آیا در توزیع قدرت آشوب و جنگ داخلی کلید زده می‌شود یا کشور به سمت آرامش و نظم پایدار می‌رود ، معلوم نیست.

برای پیش‌بینی آینده باید به چند سؤال پاسخ داد؛ بازی جدید در سوریه چیست؟

بازی‌ساز اصلی آن کدام است؟ بازیگران آنچه مرام و مسلک و هدفی دارند؟

شکل حکمرانی چگونه خواهد شد و بازیگران در درون و بیرون حاکمیت به کدام سمت‌وسو خواهند رفت؟

۵- سهم رژیم صهیونیستی از این تحولات چیست؟ اخبار چندروزه پس از سقوط دمشق نشان می‌دهد سهم رژیم ، اشغال بخشی از سوریه ، انهدام زیرساخت‌های نظامی و دفاعی سوریه است.

این اقدامات به خاطر آن است که رژیم اشغالگر قدس نیاز دارد یک پیروزی را در کارنامه خود ثبت کند تا سرپوشی بر شکست‌های آنان در غزه و لبنان شود.

هم‌زمان مذاکرات آتش‌بس در غزه به مبادله اسامی اسرا رسیده است و ممکن است اسرائیل در چند روز آینده آتش‌بس یا بهتر بگوییم شکست در غزه را بپذیرد.

ننگ این شکست را می‌خواهد با تحولات در سوریه و توفیقات رژیم در اشغال بخشی از خاک سوریه بپوشاند.

۶- اوضاع را از نظرگاه ملت ایران چگونه می‌شود تحلیل کرد. یک بازی خونین از طوفان‌الاقصی شروع شده است. نیمه اول این بازی رژیم صهیونیستی در همان دقایق اول چند گل خورده که تا پایان نیمه اول نتوانست جبران کند.

گل اول : به باد رفتن حیثیت ، امنیت نظامی ، سیاسی و اجتماعی

گل دوم : پذیرش تلفات و دادن اسیر که در هیچ جنگی سابقه نداشت.

گل سوم : از دست دادن مشروعیت سیاسی رژیم با رسوایی نقض حقوق بشر ، قتل‌عام کودکان و زنان، نسل‌کشی و ارتکاب جنایت جنگی

گل چهارم : محکومیت در دادگاه لاهه و صدور حکم دستگیری نتانیاهو و وزیر جنگ او به‌عنوان جنایتکاران جنگی

گل پنجم : میلیاردها دلار خسارت اقتصادی و خسارت نظامی

گل ششم : اوج‌گیری اختلافات داخلی و ظهور اردوکشی خیابانی علیه نتانیاهو و باند تبهکارش

در این نیمه رژیم با همه تلاش‌های جنایت‌کارانه به زعم خود جنگ پیجری و ترور رهبران مقاومت در غزه و لبنان را جزء فتوحات و جزء گل‌هایی که در این بازی ردوبدل شد ثبت کرد. اما کسی رژیم را برنده بازی در دور اول نشناخت و تلقی سردمداران رژیم هم همین بود.

نیمه دوم رژیم پس از یک سال تلاش بی‌حاصل حمله به لبنان را کلید زد. فکر می‌کرد می‌تواند ناکامی‌های نیمه اول را جبران کند. اما شکست مفتضحانه نیروی زمینی و تلفات زیاد، آن‌ها را به عقب‌نشینی و نهایتا پذیرش آتش‌بس مجبور کرد.

این در حالی است که عمده توان نظامی حزب‌الله هم در نیروی انسانی و هم در حوزه تجهیزات و امکانات همچنان دست‌نخورده باقی‌مانده است.

۷- به نظر می‌رسد از میان گردوخاک براندازی اسد در دمشق یک دولتی با گرایشات اخوانی متمایل به ترکیه روی کار خواهد آمد.

سهم ترکیه در وزن‌کشی در غرب آسیا با تصمیمات نشست آستانه فریز شده بود. دلایل این فریز این بود که فتنه داعش در عراق و شام برچیده شود که شد.

اکنون ترکیه سهم خود را با استفاده ازاوضاع طوفانی منطقه نقد کرده است.

باید دید دولت جدید در دمشق و همچنین ترکیه با تجاوز اسرائیل به سوریه چه می‌خواهند بکنند؟!

اگر سکوت کنند و اشغال را بپذیرند معلوم است با صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بسته‌اند!

لذا بازی ترکیه و مخالفان اسد در داخل بازی بزرگ‌تر آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد. اگر ترکیه و حکام جدید دمشق به مقابله با صهیونیست‌ها بپردازند باید پذیرفت که سوریه دوباره به حلقه مقاومت پیوسته است.

معارضین که با شعار الله‌اکبر دمشق را فتح کردند باید دید خدا را واقعا بزرگ‌تر از هر چیز می‌دانند یا آمریکا و اسرائیل را بزرگ‌تر از خدا!

سقوط اسد در دمشق یک تهدید جدی برای مقاومت بود. اما اگر خدا بخواهد از دل این تهدید فرصتی پدید خواهد آمد و دودمان صهیونیست‌ها را در قدس شریف به باد خواهد داد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها