
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، مناسبات تهران و واشینگتن، اینروزها وارد فاز تازهای شده است؛ فازی که هرچند ظاهراً بوی مذاکره میدهد، اما باطن آن چیزی جز فشار، فریب و مهندسی افکار عمومی نیست. شب گذشته، دونالد ترامپ در سخنانی پرحاشیه مدعی شد مذاکرات مستقیمی با ایران از روز شنبه آغاز خواهد شد؛ ادعایی که هم از نظر ساختار حقوقی بیپایه است و هم از منظر میدانی نشانهای از آن دیده نمیشود. با این حال، اهمیت این سخنان نه در واقعیت آن، بلکه در تأثیرگذاری بر فضای رسانهای و افکار عمومی نهفته است. از بازی «مقصرنمایی» گرفته تا «تضعیف انسجام داخلی ایران»، همه چیز در خدمت یک روایتسازی هدفمند است؛ روایتی که اگر از سوی ایران بهدرستی پاسخ داده نشود، میتواند پایهگذار موج جدیدی از فشارهای امنیتی و روانی علیه کشور باشد.
تحلیل رخدادهای اخیر
۱. در عمل، مشخص است که نه تنها ایران از اصول خود عقبنشینی نکرده که این آمریکاست که مذاکره غیرمستقیم در موضوع هستهای را پذیرفته است.
ترامپ با سخنان امشب خود ۵ هدف داشت:
الف. به دست گرفتن کنترل صحنه حداقل در سطح رسانهای و وارد کردن ایران در مسیر و چارچوب مذاکراتی دلخواه خود (اصطلاحاً نوعی شرمندهسازی ایران).
ب. سفیدسازی آمریکا و زمینهسازی جهت اجرای بازی سنگین مقصرنماییِ ایران در صورتی که مذاکرات در هر مرحله شکست بخورد (ما آماده مذاکره بودیم ولی ایران رد کرد پس باید اقدام نظامی کرد).
پ. تمایلات ترامپ جهت مطرح ساختن شخص خود به عنوان چهره مرکزی توجهات و رخدادها.
ت. انتقال فشار از عرصه نظامی به افکار عمومی و انسجام داخل ایران که این، پیوند وثیقی با مورد "ب" دارد.
ث. انحراف اذهان از جنگ تعرفهای که ترامپ اخیراً به راه انداخته و تلاش برای دستاوردسازی برای خود در عرصه بینالملل با توجه به شکست سیاستهای وی در غزه و اوکراین.
۲. آمریکا شروع نشده نقضهای خود را آغاز کرده است. علنی ساختن بخشی از روند مذاکرات آن هم به شکل کاملاً تحریف شده باید درس مهمی باشد.
۳. ترامپ فرمان اصلی خبر در موضوع ایران را شخصا به دست گرفته است. او امشب با ادعای مذاکرات مستقیم از شنبه، یک بار دیگر نشان داد خبر میدهد، میسازد و میفروشد. مواجهه ایران با این وضعیت خاص خبری و مدیریت افکار عمومی، خلاقیت، سرعت و جسارت زیاد میطلبد. سه عنصری که فعلا غایب هستند. کاش مسئولان بفهمند جنگ خبری و رسانهای بخش عمدهای از رویارویی جاری میان تهران و واشینگتن است. کسی که این عرصه را ببازد، بسیار بعید است در بقیه عرصهها موفق شود.
۴. اگر آمریکا با پیروی از تلآویو به دنبال توافق لیبی سازی ایران باشد، احتمال انعقاد یک توافق زیر ۱۰ درصد ارزیابی میشود. در این صورت یک درگیری اجتناب ناپذیر تلقی خواهد شد. اولین بازه زمانی پیشبینی آن نیز اردیبهشت ماه پیشبینی میشود.
۵. نوع واکنش رژیم صهیونی در میدان مهم است. آیا ترامپ امشب واقعا افسار نتانیاهو را کشیده یا در تقسیم کاری، بازی پلیس خوب (مذاکره آمریکا) و بد (فشار رژیم) بین این دو اجرا میشود و یا حتی در صورت پیشرفت گفتگوها به شکلی که تلآویو را راضی نکند آنها دست به اقدام تنشزا خواهند زد؟ پاسخ در میدان است.
۶. حفظ آمادگی و ارتقاء نیروهای مسلح در عین عدم فرسایش مهم است. باید همواره نسبت به مکر و کید و فریب دشمن غدار هوشیار بود.
۷. باید دید واکنش در عمل جمهوری اسلامی ایران به این اقدام مکارانه امشب ترامپ چیست.
* محلل