در گذشته مباحثی را پیرامون خصوصی سازی در ورزش و به ویژه در ورزش
فوتبال به عنوان زمینهدارترین رشته ورزشی برای جذب سرمایه بخش خصوصی بیان
داشتیم و امروز میخواهیم به طرح این موضوع بپردازیم که آیا فوتبال ایران،
قابلیت جذب سرمایه خارجی را دارد؟
به گزارش «تابناک»،
تا کنون دولت بیش از 95% هزینه باشگاههای فوتبال محور را مستقیم و غیر
مستقیم تقبل کرده و صرف نظر از قانونی و غیر قانونی بودن ادامه این روند،
کمتر امیدی به انتقال این مسئولیت به چشم میخورد.
در این حال و
هوا، طرح این پرسش نیز بیشتر به سوال شبیه است تا واقعیت، لیکن شعار
سرمایهگذاری خارجی در فوتبال ایران به همان اندازه دردآورد است که بررسی
نحوه خصوصی سازی باشگاهها و تصور سرنوشت آنان پس از آن از نظر فنی و
فرهنگی بر پایه کمترین تجارب و سوابق موجود، اما ما با انگیزهای خاص این
پرسش را مطرح میکنیم، چرا که اگر درصدی از آن به واقعیت بپیوندد، موجبات
انتقالناوری فوتبال خارج کشور را از راه سرمایهگذاری و در نتیجه،
فرهنگسازی در فوتبال در سطح جهانی و نظارت پذیری فوتبال برای کاهش معضلات
موجود را فراهم خواهد آورد.
جای تردید نیست اگر روزی بتوانیم از
سرمایهگذاری خارجی در راستای بالا بردن فناوری برای توسعه فوتبال کشور
بهرهمند شویم. به دنبال آن نیز با کم کردن فاصله تکنولوژیک میان فوتبال
کشور با فوتبال جهان، فاصله درآمدی را نیز کم خواهیم کرد و موجبات رونق
اقتصادی در فوتبال نیمه جان و کم رمق کشور از لحاظ اقتصادی و خروج از وضعیت
اسفبار کنونی را فراهم میآوریم.
تا هنگامی که امکان رقابت در
بازار فوتبال کشور بین چند نام آشنا و هماهنگ، دست به دست میشود، نمیتوان
انتظار داشت فناوری فوتبال ـ که در اختیار کشورهایی ضابطه مند فوتبال
جهان است ـ برای ایجاد و کسب درآمد و شناسایی و رد و بدل کردن استعدادها
وارد محیط پر خطر فوتبال کشور شود و اسیر حاشیههای پررنگتر از متن آن
نشوند.
قانون هم هیچ گونه تلاشی برای وادار کردن باشگاهداران داخلی
در ارتقای فناوری نداشته و سرمایهگذاران داخلی نیز نه موظف هستند و نه
عادت به انتقال فناوری پیشرفته در این عرصه آموزشی دارند، در صورتی که
سرمایهگذار خارجی، ناچار به انتقال فناوری در بخشهای آموزش و سلامت و
بهداشت و اقتصاد در فوتبال کشور خواهد بود، چرا که به این موضوع هم عادت
داشته و هم به عنوان یک وظیفه مینگرد.
نباید بگذاریم که تصور
محدودیت امکان جذب سرمایه گذاری خارجی در فوتبال ایران به دلیل هزینهبر
بودن آن، بدون امکان به دست آوردن سود و درآمد مورد انتظار، ما را به دام
انحصار چند گزینه موجود ـ که هیچ برنامه توسعهای برای فوتبال ایران ندارند
ـ بیندازد.
فوتبال ایران این استعداد را دارد که با وجود بازار
میلیونی جمعیت فوتبال دوست کشور، عرصه جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور به
دو منظور تبلیغ محصول و شناسایی کشف استعدادهای جهانی فوتبال ایران باشد.
یکی
از اموری که سرمایهگذاری خارجی در کشورهای میزبان علاقهمند به آن هستند
و از روشهای مسلم انتقال فناوری فوتبال است، سرمایهگذاری در آموزش
استعداد است؛ به این معنا: در صورتی که به جای «شخص»، زمینه جذب «سرمایه»
را فراهم آوریم، ایرانیان ساکن خارج یا دیگر ایرانیان دارای ارز با منشأ
خارجی هم که با فرهنگ بهرهوری و آموزش خو گرفتهاند، میتوانند با
سرمایهگذاری در فوتبال کشور، زمینه ارتقای فنی و فرهنگی این رشته را فراهم
آورند.
به طور خلاصه، ورود سرمایه خارجی به فوتبال کشور، صرفا ورود
ارز نیست، بلکه ورود و انتقال تکنولوژی فوتبال و گسترش کمی و کیفی این
صنعت در کشور و ایجاد زمینه رقابت سالم برای خصوصی سازی و انتقال وظیفه
باشگاهداری از بخش دولتی به بخش خصوصی علاقهمند است که در پایان، سالم
سازی فضای کنونی فوتبال کشور را در پی خواهد داشت.
فوتبالی که امروز
یک تکنولوژی به شمار میرود، نیاز به طراحی و ساخت و تغییر و ارتقا دارد؛
تغییری که صرفا با ورود یک مربی خارجی، امکان آن فراهم نمیشود، بلکه
سرمایهگذاری همه جانبه نقدی و غیر نقدی را در بخش خصوصی داخلی و در کنار
آن، جذب سرمایه خارجی میطلبد. این امکان میتواند زمینه تعامل فرهنگی و
اقتصادی به عنوان یک صنعت را نیز در سطح فوتبال جهانی فراهم آورد، چرا که
در این نوع سرمایهگذاری، نظارت و قانون حاکم میشود و کارهای سلیقهای و
فرد محور در فوتبال کشور به حداقل میرسد.
امیدواریم این مقدمه
گشایش بابی باشد بر آغاز بحث تعامل با سرمایهگذاران خارجی ایرانی و غیر
ایرانی برای حضور در صنعت فوتبال کشور عزیز اسلامیمان.