سرویس سیاسی پایگاه 598 - داستان هاشمی رفسنجانی، داستان رویش ها و ریزشهای انقلاب است. داستان جلوداری است که از کاروان عقب افتاده و راه را گم کرده است. داستان کسی است که از گردنه های بسیاری عبور کرده و دو راهی ها و سه راهی های بسیاری را با تدبیر و بینش سیاسی پشت سر گذاشته و حتی راه بلد دیگران بوده، ولی اکنون در دو راهی آخری، عقربه قطب نمایش تحت تاثیر میدان مغناطیسی منافع شخصی، به درستی کار نمی کند و قادر نیست مسیر اصلی انقلاب اسلامی را از بیراهه شناسایی نماید؟!.
به قول رهبر انقلاب اسلامی از مصادیق نخبگانی است که در معرض امتحانی بزرگ قرار گرفته اند. چند روز پیش به آرایشگاه محله رفته بودم. آرایشگر که پیرمرد با صفایی بود می گفت: حضرت امام (ره) یک چیزی می دانستند که به روحانیان توصیه کردند، که "همان زندگی ساده خود را داشته باشند".
حضرت امام پیش بینی کرده بودند که دلبستگی های مادی ممکن است حتی برخی از بزرگان مانند هاشمی رفسنجانی را نیز از مردم جدا نماید. و کار را به جایی برساند که هاشمی این تحلیل گر بزرگ سی و چند سال گذشته، بزرگترین تامین کننده خوراک برای رسانه های آنسوی مرزها شود؟؟!!. او تیشه به دست گیرد و ارکان نظام را یکی بعد از دیگری نشانه رود. آیا واقعا اظهار نظرهای اخیر هاشمی در خصوص مسائل مختلف از جمله نظارت بر رهبری با چه انگیزه ای صورت گرفته است؟
آیا عدم موفقیت دولت در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی باعث شده است که ایشان به عنوان پدرخوانده دولت، با به اصطلاح زیرکی، یک میدان جدیدی طراحی کرده تا توجه همه از موضوع اصلی که همان قول های دولت در زمان انتخابات است، منحرف و بسویی دیگر جهت دهی شوند؟
کسی راجع به کشته های منا نپرسد، کسی از اعتبار پاسپورت ایرانی سراغ نگیرد، کسی از چرخش سانتریفیوژها و کارخانه ها پرس و جو ننماید. کسی از تهاجم استکبار در همه حوزه ها از آمریکای لاتین تا یمن و سوریه و نیجریه و آذربایجان و ... به مواضع متحدین انقلاب اسلامی نپرسد.
کسی از تحریم های جدید کنگره و دولت آمریکا جویا نشود. کسی از فرجام برجام جویا نشود و در ایام نزدیک به انتخابات ایشان دست آویزی برای رسانه های معاند فراهم آورد. و دهها سوال دیگر؟ راستی چرا وقتی در حوزه سیاست خارجی ما در لاک دفاعی فرو می رویم حتی عربستان پرچم حقوق بشر بلند می کند. و دستگاه دیپلماسی ما باید سپر به دست گیرد و گاهی نیز سنگر به سنگر عقب نشینی نماید؟؟
آیا چرا وقتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی حالت تهاجمی به خود می گیرد، لنگه کفش ها روانه سر پر ادعا ترین رئیس جمهور آمریکا، یعنی جرج بوش پسر حواله می شود. و وقتی سیاست خارجی در حالت تنش زدایی یک طرفه قرار می گیرد، قلوب شیعیان در شرق و غرب عالم با گلوله ها شکافته می شود و کسی دم بر نمی آورد؟؟!!.
راستی آقای هاشمی رفسنجانی آیا غیر از تضعیف ارکان نظام از شورای نگهبان گرفته و نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی در این وانفسای شرایط منطقه ماموریت دیگری ندارد؟
* دکتر حسن نیلی احمدآبادی استاد تمام دانشگاه شیراز