فریبا خان احمدی در خصوص دروغ گویی کودکان در نوشت: همه کودکان گاهی دروغ میگویند اما این دروغها را نباید زنگ خطر قلمداد کرد. هنگامی که این تصور در کودکان بهوجود میآید که دروغ راه فرار آنها از مشکلات است و از این طریق میتوانند توجه همسالان و والدین شان را به خود جلب کنند، این مسأله تبدیل به یک عادت بد و ناشایست در آنان میشود.
به همین خاطر لازم است پدر و مادر عادت بد دروغگویی را با شیوههای ساده و ترویج صداقت در گفتار، برای فرزندشان آموزش دهند.انجمن روانشناسی امریکا (APA)به والدین توصیه میکند با روشهای زیر صداقت و راستگویی را در فرزندان شان پرورش دهند.
قانونمند کردن حقیقت گویی در خانواده
اهمیت راستگویی و صداقت را در خانواده به شکل قانون خانوادگی پایه گذاری
کنید.کودکان با توجه به انتظارات خانواده ارزش صداقت و راستگویی را درک
خواهند کرد.
نقش الگوی صداقت
مدلهای رفتاری در خانواده نقش زیادی در رفتار کودکان دارد به عبارتی
والدین باید در هر شرایطی در رفتار و گفتارشان صداقت داشته باشند.کودکان
و نوجوانان نمیتوانند دروغهای کوچک و مصلحتی را از دروغها بزرگ تشخیص
دهند.بنابراین والدین اجازه ندهند،هنگامی که به دیگران دروغ میگویند،
فرزندان شان بشنوند.به عنوان مثال والدینی که پشت خط تلفن به دوستانشان
میگویند «من نمیتوانم به شما کمک کنم چون سردرد شدیدی دارم» در حالی که
حالشان خوب است.این امر باعث میشود فرزندان با تماشای الگوهای رفتاری در
خانواده، دروغگویی را تقلید کنند.
گفتوگو درباره ارزش صداقت
بحث و گفتوگو درمورد ارزش صداقت در مقابل دروغ گفتن به سن فرزندان
ارتباطی ندارد.اما اغلب کودکان برای درک معنای گفتن حقیقت نیاز به کمک
دارند.اطمینان والدین به منظور درک آنچه درباره معنا و مفهوم حقیقت به
کودک آموزش داده میشود،ضروری است.
البته یادگیری صداقت از گفتارهای صادقانه بیرحمانه مهارت دیگری است که باید کودکان در همه سنین از آن بهرهمند شوند.به عنوان مثال کودکان باید یاد بگیرند، لزومی ندارد همه چیز را به دوستان شان اعلام کنند و مثلاً بگویند «این پیراهن زشت است» فقط به خاطر اینکه صادق باشند.متعادل کردن صداقت با شفقت یک مهارت اجتماعی پیچیده است.
تشخیص دلایل دروغگویی
سه دلیل اصلی وجود دارد که کودکان دروغ میگویند:دروغهای فانتزی،لاف زدن و
جلوگیری از عواقب منفی. هنگامی که والدین این سه دلیل احتمالی دروغگویی در
کودکان را تشخیص میدهند برنامههای پاسخگویی به کودک را بهتر میتوانند،
توسعه ببخشند.
کودکان پیش دبستانی اغلب دروغهای فانتزی میگویند.به عنوان مثال اگر
اینگونه کودکان میگویند «من امروز صبح به مسابقات ورزشی جهانی پرواز
کردم» از او بپرسید:آیا این چیزی که میگویی واقعاً درست است؟ یا چیزی که
واقعاً آرزویش را داری واقعیت دارد ؟ این پاسخها به کودک کمک میکند تفاوت
بین واقعیت و اعتقاد و باور را درک کند.کودکانی که اعتماد به نفس پایینی
دارند و میخواهند توجه دیگران را بهدست آورند، لاف میزنند.این قبیل از
کودکان برای تقویت عزت نفس شان از یادگیری مهارتهای اجتماعی جدید و درگیر
شدن در فعالیتهای مثبت بهرهمند میشوند
همه کودکان برای رهایی از دردسر و عواقب منفی گاهی اوقات دروغ میگویند. این نوع دروغها اغلب با موفقیت همراه نیستند زیرا آنها مجبور خواهند شد هنگام بررسی حقایق دو برابر دروغ بگویند.زمانی که کودکان دروغ میگویند، والدین باید با اعتماد به نفس کامل به آنها هشدار بدهند.به عنوان مثال به او بگویید: «من به شما یک فرصت دیگری میدهم تا بگویی چه اتفاقی افتاده است، چنانچه دروغ بگویی نتیجه رفتارهایت را خواهی دید.»
نشان دادن نتیجه عاقبت دروغگویی
والدین باید تنبیه هایی را برای پاسخ به دروغگویی کودک در نظر بگیرند تا
اونتیجه عاقبت دروغگویی را ببیند. مثلاً به جای اینکه وسیله الکترونیکی را
از او بگیرند او را به انجام کارهای بیشتری در روز وادار کنند.
بحث درمورد پیامدهای طبیعی
در مورد عواقب طبیعی دروغ گفتن با کودک صحبت کنید به او نتیجه دروغگویی را توضیح دهید.
تقویت صداقت و راستگویی
از او بخواهید حقیقت را بگوید و این ویژگی را در کودک تان تقویت کنید به
عنوان مثال اگر او ظرفی را شکسته و دروغ میگوید به او بگویید «من میدانم
سخت است بگویی که ظرف را شکستهای ما خیلی خوشحالیم که در مورد آن صادقانه
رفتار کردی»
اجازه کسب اعتماد دوباره
اگر کودکی به دروغگویی عادت کرده است، فرصت کسب اعتماد دوباره را به او
بدهید.یک رفتار قرار دادی در خانه طراحی کنید و از او بخواهید برای جلب
اعتمادتان به این قرار داد عمل کند.
دکتر سلام