شناسايي جسد عروس
زن ميانسال بعد از شناسايي عروسش گفت: پسرم شغل دولتي دارد و بعضي شبها براي شيفت شب در محل كارش ميماند. عروسم نيز مسئول قسمت دياليز بيمارستان امام خميني بود و او هم در بيمارستان شيفت شب داشت. من از پسرشان كه اول دبستان است مراقبت ميكنم. وي ادامه داد: ساعتي قبل پسرم از محل كارش به من تلفن زد و با نگراني گفت همسرش در خانه است اما به تلفنهاي او جواب نميدهد. پسرم از من خواست به خانهاش بروم و جوياي احوال همسرش شوم و موضوع را به او خبر دهم. من به سرعت خودم را به خانهاش رساندم كه متوجه زبانه كشيدن دود و آتش از داخل خانه شدم و به مأموران پليس خبر دادم.
تشكيل پرونده جنايي
بررسيهاي اوليه محل حادثه و جسد نشان داد زن جوان به طرز مرموزي قبل از
آتش گرفتن خانه فوت شده است. بنابراين پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد و
لحظاتي بعد تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي به همراه بازپرس كارشناسان قتل در
محل حادثه حاضر شدند.
تيم آتشنشاني هم اعلام كرد حادثه آتشسوزي عمدي بوده و عامل اين حادثه
قصد داشته است با آتش زدن خانه، مرگ زن جوان را آتشسوزي جلوه دهد. از سوي
ديگر كارآگاهان در بررسيهاي اوليه جسد دريافتند زن جوان قبل از آتشسوزي
بر اثر فشار بر عناصر حياتي گردن فوت شده است و آتش قبل از اينكه جسد را فر
ا بگيرد، مهار شده است. سپس جسد براي انجام آزمايشات لازم و مشخص شدن علت
اصلي مرگ به پزشكي قانوني فرستاده شد.
اختلاف بر سر اعتياد
تحقيقات ميداني پليس خيلي زود نشان داد مقتول از مدتها قبل با شوهرش به خاطر اعتياد اختلاف داشته به طوري كه چندين بار با هم درگيري داشتهاند. همچنين معلوم شد شوهر مقتول، معتاد به مواد مخدر شيشه است كه مخالفتهاي خانواده همسرش را در پي داشته است.
اقرار به قتل
بنابراين مأموران پليس در اولين شاخه از تحقيقات به شوهر مقتول مظنون شدند
و وي را براي بازجويي بازداشت كردند. وي در بازجوييهاي اوليه منكر قتل
همسرش شد اما وقتي مورد بازجويي تخصصي قرار گرفت به قتل همسرش اعتراف كرد.
متهم گفت: چند سال قبل با همسرم ازدواج كردم. زندگي خوبي داشتيم و بعد از
اينكه فرزندمان هم به دنيا آمد زندگي ما شيرينتر شد.
به خاطر وضعيت شغلي كه داشتيم درآمدمان هم خوب بود تا اينكه از طريق
دوستان ناباب، معتاد به مصرف شيشه شدم و بعد از اين، زندگي ما روز به روز
بدتر شد تا اينكه همسرم از موضوع اعتيادم خبردار شد. بعد از آن بود كه
اختلافهاي من و همسرم شروع شد و اصرار داشت تا مواد را ترك كنم.
روز حادثه
متهم ادامه داد: عصر روز حادثه پسرم را به خانه مادرم بردم تا شب را براي شيف كاري به اداره بروم. وقتي به خانه برگشتم تا براي رفتن حاضر شوم، همسرم دوباره موضوع ترك اعتيادم را مطرح كرد. من شيشه مصرف كرده بودم و حالت عادي نداشتم به خاطر همين با همسرم درگير شدم. وقتي مشاجره ما بالا گرفت، او را خفه كردم. خيلي ترسيده بودم، به همين خاطر تصميم گرفتم خانه را آتش بزنم و مأموران پليس را فريب دهم.
شير گاز را باز كردم و به محل كار رفتم. در حالي كه دچار عذاب وجدان شده بودم با مادرم تماس گرفتم و گفتم كه همسرم تلفنش را جواب نميدهد و از او خواستم به خانهام برود و مرا از حال همسرم باخبر كند اما خيلي زود گرفتار پليس شدم.
تحقيقات از متهم به دستور بازپرس پرونده ادامه دارد.