به گزارش پایگاه 598/ سیدیاسر جبرائیلی؛ از ساعت 24 امروز یعنی سوم آذرماه 1393 (24 نوامبر 2014) توافق یک ساله ژنو میان ایران و گروه موسوم به 5+1 منقضی می شود و بر اساس اخباری که رسانه های غربی به نقل از مقامات مرتبط و نزدیک به تیم های مذاکره کننده منتشر کردهاند، طرفین پس از یک سال مذاکره، به آن توافق جامعی که صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را اثبات، نیازهای عملی ایران در رابطه با غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت (practical needs) را تامین، و تحریمهای وضع شده علیه کشورمان را به صورت همه جانبه لغو کند(comprehensive lifting)، دست نیافته اند.
درباره علت به فرجام نرسیدن مذاکرات و عدم امضای توافق جامع سخن بسیار و دلیل فراوان است لکن درباره این موضوع در جای دیگر سخن گفتهایم و مقصود این یادداشت چیز دیگری است؛ اما اگر بخواهیم علت العلل این وضعیت را بیان کنیم، شاید این جمله دقیق ریاست محترم جمهور جناب حجت الاسلام والمسلمین روحانی- به عنوان فرد مسئول و مطلع از لحظه به لحظه مذاکرات-کفایت کند که در نشست 28 آبان سران سه قوه، موفقیت مذاکرات را مشروط به عدم «زیاده خواهی» طرف مقابل کردند: «اگر طرف مذاکره کشورمان برای توافق اراده سیاسی داشته باشد و زیادهخواهی نکند، شرایط برای حصول توافق مهیاست». به هر صورت، علی رغم اقدامات اعتمادسازی که دولت ایران بر اساس توافق ژنو انجام داد و ضمن عدم گسترش فعالیتها، کاهش درجه غنی سازی به 5 درصد و اکسید کردن ذخایر اورانیوم 20 درصد، به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز اجازه بازرسیهایی بی سابقه و بسیار فراتر از مقررات ان پی تی را داد، طرف غربی حاضر به عملی کردن وعده خود طی توافق ژنو مبنی بر «لغو تحریم ها» در توافق جامع نشد و مطالباتی جدید و بی ربط روی میز گذاشت که ایران نیز زیر بار زور نرفت و نهایتا درباره شروع گام نهایی و توافق جامع، توافقی انجام نشد. از دیگر سو، به میان کشیده شدن پای بازیگران ضعیفی چون قطر و عربستان و منت گذاشتن آقای اوباما بر سر آنها با اقداماتی چون «در جریان مذاکرات گذاشته شدن شاهزاده سعودی!»، سیگنالهایی بود که نشان میداد طرف غربی اراده و قصد رسیدن به توافق را ندارد.
اما بر اساس متن، توافق ژنو حداکثر تا 24 نوامبر اعتبار دارد و از روز چهارم آذر، نه خود توافق قابلیت تمدید دارد و نه ادامه مذاکرات در چارچوب آن. با این وجود، اخباری که باز مقامات غیرایرانی در اختیار رسانههای غیرایرانی گذاشتهاند و خبرگزاری فارس نمی تواند آنها را تائید و یا رد کند، در ساعات پایانی مذاکرات سخن از یک تفاهم سیاسی است. این تفاهم سیاسی که ظاهرا بر سر چارچوب هاست و بعضا گفته شده غیرمکتوب نیز خواهد بود، در حقیقت «یک توافق ژنو دیگر» است که به طرفین اجازه میدهد در عین عدم رسیدن توافق ژنو به اهداف اعلام شده، میز مذاکرات را ترک نکنند. شاید عبارت «حبس زمان» برای توصیف شرایط جدید عبارت مناسبی باشد و بتوان گفت مراد از آن، «حرکت در حال به نیت گذشته» است.
از مفهوم «سیاسی بودن» تفاهم، می توان دریافت که در این توافق جدید، خبری از تعهدات متقابل طرفین درباره لغو تحریمها یا اقداماتی جدید از جانب ایران نخواهد بود، بلکه مقدمه توافق ژنو درباره اراده طرفین برای حل اختلافات و تضمین صلح آمیز بودن فعالیت های ایران و لغو تحریم ها و... با ادبیاتی جدید و شاید اضافه شدن برخی عبارات ملموستر، احتمالا طی «بیانیهای مشترک» (Joint Declaration) تکرار خواهد شد.
یکی دیگر از ویژگی های این «تمدید مذاکرات» که آن را از تمدید مذاکره در چارچوب توافق ژنو متفاوت خواهد ساخت، این است که این بار برخلاف دفعات قبل، آمریکا و کشورهای غربی مبلغی از داراییهای فریز شده ایران را آزاد نخواهند کرد. بخاطر داریم که تیرماه سال جاری پس از عدم رسیدن طرفین به توافق جامع طی مهلت شش ماهه گام اول و تمدید مذاکرات به مدت چهارماه، غربی ها در قبال اخذ امتیازات جدید متعهد شدند 2.8 میلیارد دلار دیگر از دارایی های مسدود شده ایران را آزاد کنند، اما آنگونه که از شواهد پیداست، این بار با وجود اینکه دولت تهران حق بازگشت به شرایط قبل از توافق ژنو را نخواهد داشت، پولی نیز آزاد نخواهد شد.
آقای اوباما به هیچ وجه قصد بر هم زدن این معادله و اعلام شکست مذاکرات را ندارد. ادعای دولت وی در داخل آمریکا این است که با توافق ژنو برنامه هستهای ایران را متوقف ساخته و اگر شکست مذاکرات اعلام شود، ممکن است ایران با بازگشت به شرایط قبل از توافق ژنو این ادعا را باطل سازد. از سوی دیگر، طرف ایرانی نیز با استناد به همان توافق ژنو میتواند در داخل به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی را مطرح سازد. لذا در هر دو طرف ارادهای برای ادامه «زندگی در شرایط مذاکره» وجود دارد، هرچند توافق موقتی بعد از توافق موقتی دیگر اعلام و واژه تمدید، ترجیع بند بیانیه های پایانی دورهای مذاکراتی شود. البته ظاهرا آمریکاییها به دلیل اینکه به تعبیر یکی از مقامات سابق وزارت خارجه این کشور، در فاز پایانی هر دور مذاکره، با چندین تن کار روی دوش وزیر خارجه و رئیس جمهور مواجه میشوند و از دیگر امورات باز میمانند، تمایلی به تمدیدهای کوتاه مدت ندارند و بازه هایی چون 4 و 6 ماهه را برای تمدید بیشتر می پسندند. لذا انتظار میرود اگر آنگونه که در خبرها آمده مذاکرات فعلی تا دو ماه تمدید شود، دورهای بعدی تمدید بازههای زمانی طولانیتری را در بر گیرد.
برای کسی که ماهیت نظام بین الملل را، آمریکا را و جمهوری اسلامی را نیک می شناسند، عدم لغو قوانین تحریم علیه کشورمان از سوی آمریکا، جزو بدیهیاتی است که به اصطلاح منطقیون، تصورش موجب تصدیق است. راهبرد بلند مدت و اعلام شده آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی، تغییر نظام سیاسی است و نظام مطلوب واشنگتن در تهران، نظامی است که چونان دولت ریاض تمام و کمال در خدمت آمریکا باشد، هرچند ذاتا و عملا دیکتاتوری باشد. برداشتن تحریمها علیه ایران، با این راهبرد بلند مدت به هیچ رو همخوانی ندارد و توهم است این تصور کسانی که فکر میکنند فی المثل آمریکا حتی در اقدامی تاکتیکی برای تقویت یک جریان سیاسی خاص در داخل ایران، دست به اشتباهاتی از این دست بزند و قانون تحریمی لغو کند. باید استراتژی لطیفه گونه «پناه بردن به آغوش مهاجم برای مصون ماندن از هجوم» را به کناری نهاد و به ظرفیتهای نهفته در درون توجه نمود؛ ظرفیتهایی صرفا و انحصارا درونی که به لطف قدرت برخاسته از گوشهای از آنها، کشور تبدیل به بازیگر اصلی و قدرت برتر منطقه شده و علی رغم تحریمهایی که ادعا شد فلج کننده هستند، دشمنان در مسیر دشمنی با ایران فلج شده و از رسیدن به اهداف خود بازماندهاند. این خبر اخیر رویترز بسیار قابل تامل بود و درس هایی مهم درباره اینکه چه کسی به دیگری نیازمند است، در برداشت: «در هشت ماهه نخست سال جاری میلادی به دنبال توافق ژنو، صادرات آلمان به ایران 33 درصد افزایش یافت. هرچند رقم این صادرات کوچک است اما این اتفاق برای اقتصاد صادرات محور آلمان که از رشد کم اقتصاد جهان، بازار ضعیف اروپا و تبعات تحریم های اتحادیه اروپا علیه روسیه رنج می برد، یک نقطه روشن (Bright Spot) محسوب میشود».
طبق آمار گمرک، دانه سخت گندم به ارزش 215 میلیون دلار در صدر واردات ما از آلمان قرار دارد...