به گزارش پایگاه 598 به نقل از رصد، از زمان اشغال فلسطین تا کنون، بحران در کرانه باختری و نوار غزه یکی از طولانیترین و پرمناقشهترین رویدادهای منطقه خاورمیانه بوده که در مسیری با نقاط عطف سازش و مقاومت از سوی گروههای فلسطینی همراه شده است.
اگرچه خط سازش حداقل سه دهه است که در میان فلسطینیها جا باز کرده اما مقاومت همچنان اصلیترین و واقعیترین راهبرد برای آزادی قدس شریف است.
در این میان سیر «مقاومت» نیز خود اوج و فرودهایی داشته که البته از سال 2000 به این سو آنچه در سبد مقاومت قرار گرفته، پیروزیهای نظامی و سیاسی در مقابل رژیم صهیونیستی است؛ امری که چندین کشور عرب در چند دور جنگهای پر سر و صدا موفق به کسب آن نشده بودند
اما آنچه در روزهای اخیر در غزه و از سوی جهاد اسلامی رخ داد، خود نقطه عطفی دیگر در نبردهای 10 سال اخیر گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی محسوب میشود. برای فهم این امر در ادامه، جنگ 8 روزه غزه و آنچه این روزها در غزه گذشت، به صورت اجمالی میآید.
«ستون ابرهای» اسرائیل و حماس
در 14 نوامبر 2012 احمد الجعبری فرمانده تشکیلات نظامی حماس در نوار غزه توسط موشکهای رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و حملات هوایی به برخی زیرساخت های این باریکه آغاز شد. سخنگوی گردانهای عزالدین قسام ترور الجعبری را اعلامیه جنگ خواند و نسبت به عواقب آن تذکر داد. اما این هشدار لفظی به هیچ وجه مورد توجه رژیم صهیونیستی قرار نگرفت بلکه آنها همچنان بر خط آتش خود روی غزه میافزودند.
صهیونیستها نام این عملیات را «ستون ابرها» گذاشتند. هدف از این تجاوز این موارد بود؛ متوقف ساختن شلیک موشکهای مقاومت، نابودی ذخایر موشکی میانبرد مقاومت و دستیابی به آرامش بلند مدت در برابر گروههای مقاومت بدون اینکه محاصره غزه را به طور کامل پایان دهند.
حماس اما در «واکنش به حملات گسترده اسرائیل» موشکهای خود را به سوی سرزمینهای اشغالی هدف گرفت و برای اولین بار در تاریخ نبردهای چند سال اخیر، تلآویو را زد. این حملات در حالی صورت میگرفت که تبلیغات فراوانی در خصوص سیستم دفاعی گنبد آهنین اسرائیل شده بود.
البته حماس در این نبرد که 8 روز به طول انجامید تنها نبود. گردانهای الاقصی و القدس جهاد اسلامی و گردانهای شهدای الاقصی شاخه نظامی جنبش فتح نیز او را یاری میکردند.
حتی طبق برخی گزارشها شاخه نظامی جهاد اسلامی در این نبرد قویتر از گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی حماس ظاهر شد اما به واسطه نقش محوری حماس و ترور الجعبری که وابسته به حماس بود، در عمل این جنبش بیشتر محوریت یافت. البته قطعا، «مقاومت» مهم بوده و هست نه اینکه چه کسی موشک بیشتری به سوی اسرائیل پرتاب میکند.
«شکستن سکوت» جهاد اسلامی و اسرائیل
پس از اینکه رژیم صهیونیستی در یک حمله هوایی، سه تن از اعضای جنبش جهاد اسلامی را به شهادت رساند، برخلاف نبرد 8 روزه در سال 2012 که حماس پس از ترور الجعبری به اسرائیل هشدار شفاهی داد، جهاد اسلامی موشکهای خود را به شهرهای مختلف این رژیم روانه کرد.
جهاد اسلامی در این عملیات که نامش را «شکستن سکوت» گذاشت، برخلاف حماس در نبرد دو سال قبل، نه در «واکنش به حملات گسترده اسرائیل» که برای دادن پاسخی دندان شکن به صهیونیستها که سه تن از اعضای او را شهید کرده بودند، در اقدامی کم نظیر بیش از 140 موشک به سوی سرزمینهای اشغالی پرتاب کرد.
اگر در نبرد 8 روزه، اسرائیل همزمان با حملات گسترده خود و برای فشار بیشتر بر غزه، گذرگاهها را میبست، این بار در «واکنش به حملات گسترده جهاد اسلامی»، این کار را کرد. حماس اما هر چند نسبت به پیامدهای هر گونه ماجراجویی صهیونیستی علیه نوار غزه هشدار داد اما وارد عمل نشد و برخلاف نبرد 8 روزه، این جهاد اسلامی بود که به تنهایی و در یک عملیات هجومی (و نه دفاعی مانند حماس در 2012)، اسرائیل را به واکنش دفاعی (و نه هجومی ماند 2012) واداشت.
از حماس تا جهاد اسلامی
اگرچه نبرد محدود 2014 با پرتاب بیش از 140 موشک از سوی جهاد اسلامی با نبرد 8 روزه 2012 با پرتاب قریب به 1000 موشک از سوی گروههای مقاومت اعم از شاخههای نظامی حماس، جهاد اسلامی و فتح، سطح و گستره یکسانی ندارند اما آنچه در این میان مهم به نظر میرسد اینکه جهاد اسلامی در سالهای اخیر یک نبرد واکنش سریع قاطعانه را به صورت هجومی علیه رژیم صهیونیستی در پیش گرفت، آن هم به دلیل نقض مکرر آتشبس از سوی طرف مقابل یعنی همان دلیلی که اسرائیل قبلترها بر اساس آن به نوار غزه هجوم میآورد.
از عملیات «ستون ابرها» در سال 2012 توسط اسرائیل تا عملیات «شکستن سکوت» توسط جهاد اسلامی در سال 2014، آنچه مهم به نظر میرسد، علاوه بر تغییر در نقش مهاجم و مدافع، ارتقای نقش جهاد اسلامی است.
اگرچه در حوزه فلسطین، اصل بر مقاوم بودن گروهها است اما به نظر میرسد در آینده، جهاد اسلامی حرفهای بیشتری برای گفتن خواهد داشت. با این وجود اما حذف حماس و جایگزینی آن با جهاد اسلامی در معادلات جمهوری اسلامی ایران به بهانه کاهش قدرت مانور آن و ارتقای نقشی این، که از سوی برخی رسانههای داخلی مطرح میشود، یک استراتژی به دور از خرد سیاسی بوده و هست.
سعید ساسانیان