به گزارش پایگاه 598، حجتالاسلام
والمسلمين حميد پارسانيا، عضو هيئت علمي دانشگاه باقرالعلوم(ع) در
گفتوگو با خبرنگار آيين و انديشه خبرگزاري فارس درباره تأثيرات فرهنگي
انقلاب اسلامي ايران در منطقه اظهار داشت: پيروزى انقلاب اسلامى ايران،
جاذبه نگاه دينى و معنوى را در داخل ايران چندان قوى و گسترده ساخت، كه
زمينه حضور عريان سكولاريسم را از بين برد.
وي با بيان اينكه انقلاب
اسلامى ايران آثار معرفتى و سياسى فراوانى نيز در جهان اسلام ايجاد كرده
است، اظهار داشت: امت اسلام با الهام گرفتن از انقلاب اسلامى ايران، حركت
معنوى و دينى خود را در سطح سياست فعال مىكرد و در نتيجه جنبشهاى سياسى
مسلمانان كه تا قبل از آن در قالب ايدئولوژىهاى سكولار غربى دنبال مىشد،
صورتى اسلامى و دينى پيدا كرد.
اين استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان كرد:
با فعال شدن معنويت و دين در سطح سياست، به تدريج نياز به پوشش گرفتن
حركتهاى سياسى از معنويت و ديانت بيشتر شد، و به دنبال آن هم برخى از
قدرتها و حركتهاى سياسىاى كه در حاشيه اقتدار غرب پديد آمده بودند و يا
عمل مىكردند، به توجيه دينى خود پرداخته، و هم روشنفكران سكولارى كه موضع
انتقادى و راديكال داشتند، بر حجم تفاسير و تبيينهاى دنيوى و اغلب پنهان
خود نسبت به ديانت افزودند.
وي در مورد حركت تمدنى اسلام، خاطرنشان
كرد: نگاه معنوى و دينى كه در طى قرن نوزدهم و بيستم با بسط و گسترش
فرهنگ سكولار غرب در سطح جهانى، از افق سياست خارج شده، و پيشبينى زوال و
حذف آن از فرهنگ بشرى مىرفت، پس از انقلاب اسلامى ايران به تدريج در جهت
يك حركت تمدنى بروز و ظهور يافت.
* حركت معنوي انقلاب اسلامي، چارچوب تمدني و سكولار غرب را فرو ريخت
پارسانيا
در ادامه گفت: طى هشت سال دفاع مقدس جمهورى اسلامى ايران بلوك شرق و غرب،
از يك موضع واحد، در تقابل با اين حركت معنوى نوين كه خارج از قطببندى
دوگانه سياسى شرق و غرب عملى مىكرد، موضع گرفتند، و لكن با استقامت ايران
اسلامى بعد از جنگ، قطببندى دوگانه مزبور كه در چهارچوب تمدنى و سكولار
غرب بود، فرو ريخت، و قطببندى نوينى به تدريج بروز و ظهور يافت.
وي
در مورد نحوه برخورد غرب با قدرت نرم انقلاب اسلامي تأكيد كرد:
تئورىپردازان غربى در مقابل اين رفتار، بازگشت مجدد معنويت با عنوان پست
سكولاريزم ياد كردند، و بدين ترتيب، بر حجم تفاسير دنيوى نسبت به معنويت
كه در جستوجوى توجيه ديانت در چهارچوب فرهنگ دنيوى غرب مىباشند، افزوده
شد.
* تفسيرهاى سكولار از دين، معنويت كاذب و دروغين را پديد مىآورند
مؤلف
«انديشه سياسي آيتالله مطهري» خاطرنشان كرد: تفسيرهاى سكولار از دين
هنگامى به صراحت زبان انكار دين و معنويت را نداشته باشند و بلكه حضور آن
را در چهارچوب نگاه دنيوى به رسميت بشناسند، نوعى معنويت كاذب و دروغين
را پديد مىآورند، و بازگشت مجدد ديانت به عرصه فرهنگ عمومى و سياسى به
طور طبيعى زمينه اجتماعى اين نوع از معنويت كاذب را گسترش مىدهد.
وي
در مورد اسلام آمريكايى و اسلام ناب محمدى خاطرنشان كرد: حركت تمدنى
دنياى اسلام و بازگشت جهانى معنويت، به موازات آن كه رويكرد دينى و معنوى
به هستى را در جهانى امروز توسعه بخشيده است، زمينه اجتماعى تفاسير سكولار
از معنويت را نيز در سطح كشورهاى اسلامى و بلكه در ابعاد جهانى گسترش داده
است و غلبه ليبراليسم متأخر بر رقباى ايدئولوژيك خود، موجب شده است، تا در
وضعيت موجود، جهت رقابت با ديانت و معنويت حقيقى و ناب، تفاسير سكولار از
معنويت در قالب قرائتهاى ليبراليستى عرضه شوند.
اين استاد حوزه و
دانشگاه افزود: تمركز جهانى سكولاريسم در ليبرال دموكراسى غربى با محوريت
آمريكا، تمركز تئوريك، نظرى، تفاسير سكولار و ليبراليستى دين را نيز به
دنبال آورده است، امام خمينى كه پرچمدار حركت معنوى و دينى اسلامى بود در
اشاره دقيق به معنويت و ديانت كاذبى كه در حاشيه فرايند رو به رشد حركت
دينى شكل مىگرفت، از اسلام امريكايى و تقابل آن با اسلام ناب محمدى سخن
گفت.
* تفسير ليبراليستى ديانت، عميقترين كاري است كه غرب مدرن براى استحاله حركت معنوى انجام ميدهد
وي
درباره بعد تئوريك و سياسى اسلام امريكايى اظهار داشت: تفسير ليبراليستى
معنويت و ديانت عميقترين كار نظرى و تئوريكى است كه غرب مدرن در شرايط
فعلى براى استحاله حركت معنوى مىتواند انجام دهد و لكن رقابت پنهان و
پوشيده سكولاريزم با حركت سياسى معنويت و فرايند رو به رشد، اقتدار دينى،
به فعاليتهاى نظرى مدرن محدود نمىشود.
حجتالاسلام پارسانيا در قسمت
پاياني سخنان خود اظهار داشت: آمريكا براى مقابله با حركت اجتماعى و سياسى
دنياى اسلام علاوه به حمايت از تفسيرهاى ليبراليستى از هر حركت مذهبى
ديگرى كه بتواند در جهت تضعيف آن عمل نمايد، نيز استفاده مىكند.
وي
ادامه داد: به همين دليل از حركتهاى مذهبى قشرىگرايانه و متحجرانهاى كه
فارغ از تفسيرهاى مدرن حضور فعال سياسى اسلام را تاب نمىآورند، و يا آن
كه فعاليتهاى سياسى دينى خود را در خدمت اختلافات فرقهاى و مانند آن
قرار داده، و امت اسلامى را تضعيف مىكنند، حمايت مىكند. تعبير «اسلام
آمريكايى» امام خمينى، اين بخش از حركت و فعاليتهاى مذهبى را نيز شامل
مىشود.