شما خيال كردهايد كه اگر ما چادر را كنار گذاشتيم، فرضاً آن مقنعهي
كذايي و آن لباسهاي «و ليضربن بخمرهنّ علي جيوبهنّ» و همانهايي را كه در
قرآن هست، درست كرديم، دست از سر ما بر ميدارند؟ نه، آنها به اين چيزها
قانع نيستند؛ آنها ميخواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عيناً اينجا عمل
بشود.
به گزارش ندای انقلاب به نقل از خبرگزاری دانشجو، سخنان رهبر انقلاب كه
در جایگاه ولیفقیه، معارف غنی اسلامی را برای مخاطبان به زبانی ساده و
كارآمد و بر طبق مصادیق عینی و مشخص ارائه میكند، كاربردیترین منبع برای
فهم دیدگاه روشن اسلام در موضوعات و چالشهای روز است.1
یكی از این موضوعات عینی و ملموس
كه شاید هیچكس نتواند به اندازه رهبر انقلاب در ارتباط با آن رهنمودهای
شفاف و روشن ارائه كند، مسئله مهم و حساس و دقیق «حجاب» است و جالب اینكه
حجم اهتمام و گفتار ایشان در این موضوع برخلاف توقع و انتظار بسیار قابل
توجه است كه بازخواني بخشي از اين سخنان مي پردازيم.
بحث پوشش زن نبايد از هجوم تبليغاتي غرب متأثر باشد
به نظر ما، بحثهايي كه درباب پوشش زن
ميشود، بحثهاي خوبي است كه انجام ميگيرد؛ منتها بايد توجه كنيد كه هيچ
بحثي در اين زمينههاي مربوط به پوشش زن، از هجوم تبليغاتي غرب متأثر
نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بياييم با خودمان فكر
كنيم كه حجاب داشته باشيم، اما چادر نباشد؛ اين فكر غلطي است. نه اينكه
من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من ميگويم چادر بهترين نوع
حجاب است؛ يك نشانهي ملي ماست؛ هيچ اشكالي هم ندارد؛ هيچ منافاتي با هيچ
نوع تحركي هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناي تحرك و كار اجتماعي و كار
سياسي و كار فكري باشد، لباس رسمي زن ميتواند چادر باشد و - همانطور كه
عرض كردم - چادر بهترين نوع حجاب است.
البته ميتوان محجبه بود و چادر
هم نداشت؛ منتها همينجا هم بايستي آن مرز را پيدا كرد. بعضيها از چادر
فرار ميكنند، به خاطر اينكه هجوم تبليغاتي غرب دامنگيرشان نشود؛ منتها
از چادر كه فرار ميكنند، به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نميآورند؛
چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار ميدهد!
شما خيال كردهايد كه اگر ما چادر
را كنار گذاشتيم، فرضاً آن مقنعهي كذايي و آن لباسهاي و ليضربن بخمرهنّ
علي جيوبهنّ (6) و همانهايي را كه در قرآن هست، درست كرديم، دست از سر ما
بر ميدارند؟ نه، آنها به اين چيزها قانع نيستند؛ آنها ميخواهند همان
فرهنگ منحوس خودشان عيناً اينجا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل ميشد. در
آن زمان، زن اصلاً پوشش و حجابي نداشت؛ حتّي در اينجاها وقتي نوبت به اين
كارها ميرسد، بيبندوباري خيلي بيشتر هم ميشود؛ كمااينكه در زمان شاه،
بيبندوبارييي كه در همين شهر تهران و بعضي ديگر از شهرهاي كشور ما بود،
از معمول شهرهاي اروپا بيشتر بود! زن معمولي در اروپا، لباس و پوشش خودش
را داشت؛ اما در اينجا آنطوري نبود. آنطور كه ديده بوديم و شنيده بوديم
و ميدانستيم و مناظري كه از آن وقت الان جلوي نظر من هست، انسان واقعاً
حيرت ميكند كه چرا بايستي اينگونه بشود؛ كمااينكه در خيلي از كشورهاي
متأسفانه عقبماندهي مسلمان و غيرمسلمان هم همينطور است. بنابراين، بايد
بدقت و با نهايت كنجكاوي و بدون اغماض، مسائل ارزشي را رعايت كرد.
نبايد زنان به سمت تجملگرايى سوق پيدا كنند
اين گرايش به تجملگرايى كه مدتها بود
در جامعهى ما يواش يواش كم شده بود، يا در اوايل انقلاب مثلاً خانمها به
تجملات و زر و زيورها اعتنايى نمىكردند، متأسفانه باز اين چيزها - آنطور
كه شنيده مىشود - در جامعهى ما دارد رشد مىكند. زنان انديشمند و بافكر
و بامعرفت جامعهى ما بايد اين را خطر بدانند. نبايد زنان به سمت
تجملگرايى سوق پيدا كنند. البته اين خطر براى مردان هم هست؛ منتها در
زنان بيشتر و امكانش زيادتر است. وانگهى در اين قضيه، در موارد بسيارى،
مردان تحت تأثير زنانشان قرار مىگيرند. شماها واقعاً بايد با اين قضيه
مبارزه كنيد؛ خودتان هم مراقبت نماييد.
من با تظاهر به تجمل و تجملگرايى
در حد معتدلِ كمِ ناگزيرش مخالفتى نمىكنم؛ ليكن اگر بنا شد كه روند
افراطى پيدا كند، چيز بسيار مزخرفى است. در لباس، در آرايش، در زر و
زيورها و طلا و جواهرات، خانمها بايستى خيلى اهميت بدهند كه امساك بشود و
بىاعتنايى به اين چيزها انجام بگيرد، تا شايد انشاءاللَّه به درخشندگيها
و زيباييهاى واقعىتر بيشتر توجه بشود، تا به اين زيباييهاى ظاهرى.
گفتني است كه اداره کل امور جوانان
استان تهران رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله)
پیرامون بحث حجاب در دوران انقلاب و عصر حاضر را با عنوان «گوهر ناب» گرد
آوری و در قالب کتاب حجاب در سالروز ولادت حضرت زهرا (س) و منتشر شده است.
حجاب در جهت کرامت زن است
حجاب، تكريم آن
كسى است كه در حجاب است. حجاب زن، تكريم زن است. در بيشتر كشورها - حالا
من «بيشتر» كه ميگويم، چون همه را اطلاع ندارم - در گذشته، در قديم، در
همين اروپا تا دويست سيصد سال پيش زنهاى اعيان و اشراف حجابى روى صورتشان
مىانداختند؛ در بعضى از فيلمهاى قديمى شايد ديده باشيد. يك حجاب
مىانداختند كه چشمها به روى آنها نيفتد. اين، تكريم است. در ايران
باستانى زنهاى اعيان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهاى افراد پائين
و طبقات پست، نه، بىحجاب هم مىآمدند؛ مانعى هم نبود.
اسلام آمد اين تبعيض را گذاشت كنار،
گفت نخير، زن بايد باحجاب باشد؛ يعنى اين تكريم مال همهى زنان است. اين
است نظر اسلام. آن وقت آنها حالا شدهاند طلبكار، ما شدهايم بدهكار! آنها
بدهكارند؛ آنها بايد بگويند چرا زن را مثل يك كالا وسيلهى شهوترانى قرار
دادند. يك آمارى را همين ديروز براى من نقل كردند - آمار مال يك هفته قبل
است - كه يك سوم زنهاى دنيا از دست مردها كتك ميخورند! به نظر من اشك
انسان در مىآيد؛ اين گريهآور است. و اين بيشتر در كشورهاى صنعتى است؛ در
كشورهاى فرنگى است و ناشى از همان خشونتهاى جنسى و مطالبات خشن جنسى است
كه مرد از زن دارد. اين هوچيگرىهاى آنها در مورد زن است؛ آن وقت راجع به
زن بحث ميكنند: شما حجاب را اجبارى كرديد. خود آنها بىحجابى را اجبارى
ميكنند، دختر دانشجو را تو دانشگاه راه نميدهند، به خاطر اينكه روسرى
دارد، آن وقت به ما ميگويند چرا شما حجاب را اجبارى كرديد! اين در جهت
كرامت زن است، آن در جهت پردهدرى و بىاحترامى به زن است. و از اين قبيل
مواردى هست كه اينها هوچيگرىهاى غرب است.