به گزارش 598 به نقل از فارس، حسین شیخالاسلام کارشناس مسائل بینالملل و
مشاور امور بینالملل رئیس مجلس شورای اسلامی در گفتوگوی تفصیلی با
خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، درباره تاکتیک نرمش قهرمانه، رابطه
ایران و آمریکا، کاندیداتوری مجدد بشار اسد در انتخابات سوریه و درخواست
جان کری از مجلس ایران، مطالبی را مطرح کرد که متن کامل این گفتوگو در
ادامه میآید:
با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب در جمع
سپاه پاسداران موضوع نرمش قهرمانانه را مطرح کردند، این تاکتیک را ناظر به
چه شرایطی میدانید و در حال حاضر اقتضائات و ملزومات آن چیست؟
مقام
معظم رهبری بنا بر جایگاه رهبریشان وظیفه خود میدانند که از منتخب ملت
حمایت و شرایط را برای تحقق شعارهای منتخب مردم فراهم کنند. بنبستی که در
پایان دولت خاتمی در مذاکرات هستهای داشتیم، غربیها تلاش کردند پروتکل
الحاقی را به ما تحمیل کنند و برخی هم متأسفانه در داخل از این موضوع
پشتیبانی میکردند اما در عین حال با اینکه شورای امنیت، مقام معظم رهبری و
رئیسجمهور حسننیت نشان دادند و اجرای داوطلبانهای در بحث هستهای
داشتیم اما متأسفانه از طرف مقابل حسن نیت دیده نشد.
با انتخاب
احمدینژاد و شعارهایی که داده بود، مقام معظم رهبری هم کمک کردند و آن مهر
و موم پذیرفته شده در مراکز هستهای را شکسته و غنی سازی را ادامه دادیم و
در عین حال متوجه شدیم که غرب به تعهدات خود پایبند نیست. از جمله
شعارهایی که در دوران احمدینژاد عمومی شد و تا آن زمان با اینکه اعتقاد
ملت بود اما کسی آن را فریاد نمیکرد شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست»
بود و ما دیدیم احمدینژاد به هر کجا که سفر میکرد این شعار داده میشد.
هرچند متاسفانه مسیر به سمت تحریم و بنبستها پیش رفت.
* رهبری با طرح شعار نرمش قهرمانانه زمینه تحقق شعارهای روحانی را فراهم کردند
روحانی
با شعارها و روشهای جدیدی روی کار آمد و ملت ایران او را انتخاب کرد و
مقام معظم رهبری نیز برای تحقق این شعارها به دولت کمک کردند و شرایطی را
برای تحقق این شعارها فراهم آوردند از جمله اینکه در دیدار با برادران سپاه
و قبل از سفر نیویورک فرمایش «نرمش قهرمانانه» را مطرح کردند و در واقع
رهبر معظم انقلاب از خودشان خرج کردند و در اختیار روحانی قرار دادند همان
طور که برای احمدینژاد نیز این کار را انجام دادند.
ارزیابی شما از دیپلماسی فشرده آقای ظریف و روحانی در نیویورک چیست؟
در
حال حاضر بنده از تبلیغات سفر جناب آقای روحانی و ظریف مطلع هستم اما از
محتوای آن اطلاعی ندارم. اما این شعار و موقعیت آن دو نکته را دیکته میکند
در حالی که متأسفانه بیشتر به موضوع نرمش توجه میشود تا به قهرمانانه
بودن این روش؛ در حالی که ما باید به قهرمانانه بودن این نرمش توجه کنیم.
یعنی ممکن است کشتیگیری در رشته خود قهرمان باشد و وقتی از این مطمئن است
میتواند حریف خود را بازی دهد ولی اگر کشتیگیری بخواهد به زمین فوتبال
برود آنجا نمیتواند این طور رفتار کند بنابراین توجه اصلی باید به
قهرمانانه بودن این نرمش باشد، در واقع باید ببینیم قهرمانی ملت ایران و
روحانی به عنوان رئیسجمهور که به نیویورک سفر کرد در چه نکاتی است، اولاً
این موضوع سمبل یک ایستادگی ۳۵ ساله است، انقلابی که هر توطئهای علیه آن
صورت گرفت اما جمهوری اسلامی سربلند بیرون آمد و هنوز این نظریه ولایت فقیه
و مردمسالاری دینی، قانون اساسی و موقعیت منطقهای و جهانی ایران اسلامی
هر روز قویتر میشود.
* هماوردی ایران و آمریکا در عرصه بینالملل
ممکن
است در برخی موارد ما دچار ضعف باشیم و دشمن برتری داشته باشد اما در
مجموع موقعیت جمهوری اسلامی عزتمندانه است، کشوری که زیر ۱۰۰ میلیون جمعیت
دارد و درآمد سرانهاش از درآمد سرانه خیلی از کشورها کمتر است اما به خاطر
موقعیت، اعتقاد و ملت خود جایگاه بسیار والایی در عرصه بینالمللی دارد و
در حال حاضر نوعی هماوردی بین ایران و آمریکا تلقی میشود و جمهوری اسلامی
بسیار در دنیا خبرساز است و این به خاطر اراده ملت ایران، نوع
مردمسالاری که در این منطقه خارومیانه بینظیر و در جهان کمنظیر است و
تکیه بر اصول مبانی و ارزشهاست، حالا این قهرمان وارد صحنهای شده و همه
دنیا هم به آن نگاه میکنند و مسائلی همچون بحث هستهای، بیداری اسلامی،
تزلزل رژیم اشغالگر صهیونیست، امیدهایی که برای جهان در صلح و امنیت و خلع
سلاح و گفتوگوی تمدنها و روابط بین ادیان در مقابل خشونت و تروریست وجود
دارد و در ابتدای صحبت آقای روحانی نیز به این بیمها و امیدها اشاره شد.
با
توجه به اشارهای که به هماوردی ایران و آمریکا و دست برتر ایران در منطقه
داشتید، اقتضائات طرح نرمش قهرمانانه در شرایط فعلی چیست؟
نرمش
را برای چه به رقیب نشان میدهند؟ اگرچه رقیب را در نهایت مغلوب میکنیم
اما یک شکست جوانمردانه میدهیم و دشمن را تحقیر نمیکنیم. این نرمش
قهرمانانه تعامل سازندهای است که ما میخواهیم با جهان داشته باشیم.
* هیچ کس حق ندارد از حقوق ملت ایران بگذرد
به نظر شما آیادر تاکتیک نرمش قهرمانانه چطور میتوانیم در عین حال که حقوق خود را حفظ میکنیم با تاکتیک نرمش پیش برویم؟
هیچ
کس حق ندارد از حقوق ملت ایران بگذرد چرا که ملت ایران حقوق ثابت و غیر
قابل گذشتی دارد و روحانی با این شعار که من از حقوق مردم گذشت میکنم روی
کار نیامد و اگر چنین حرفی میزد مردم حتما او را ساقط میکردند اما او به
مردم وعده داد که میخواهم حقوق شما را که تاکنون پایمال شده احیا کنم،
مسئله دیگر این است که این مسئله نه حق آقای روحانی و نه فرد دیگری است مگر
اینکه ملت ایران بخواهد از حقوق خود گذشت کند.
معاهده NPT چیزی است
که ما آن را امضا و در مجلس خود تصویب کردیم. یک کلمه کمینه از NPT قابل
پذیرش نیست؛ روحانی نیز نگفته که چون آنها این حقوق را نپذیرفتهاند به
دنبال این حقوق نمیرویم. آقای روحانی میخواهد اعتراف آنها به رسمیت این
حقوق را محقق کند و با این شعار روی کار آمد. بنابراین نه آقای روحانی
میتواند تفسیر کمینهای از NPT داشته باشد و نه مجلس ایران چنین چیزی را
میپذیرد چرا که این معاهده بین المللی است و باید مو به مو اجرا شود.
پس به نظر شما چگونه باید بدون اینکه نرمش باعث تضعیف موضع ما شود حقوق خود را احیا کنیم؟
این
نرمش در اصل در حقوق صورت نمیگیرد و هیچ کس حق ندارد از آن گذشت کند بلکه
این نرمش در روشِ حاصل کردن آن حقوق است و ما غنیسازی و پیشرفتهای علمی و
صلح آمیز خود را متوقف نکردهایم هرچند یک درگیری باخت باخت اس چراکه آنها
به دنبال این بودند که با این فشارها ما از این مسیر پیشرفت منحرف شویم
اما این هدف آنها تامین نشد و بنابراین روحانی میخواهد راهی پیش پای آنها
بگذارد که هم هزینه کمتری برای آنها داشته باشد و هم فشار این مسیر برای ما
کمتر باشد.
* دلیل موفقیت و قهرمانی ما در چندین سال اخیر مقاومت بوده است
از
دلایل موفقیت و قهرمانی ما در این چندین سال اخیر مقاومت و عدم عقب نشینی
بوده است. آنها به این نکته رسیدهاند که ملت ایران از مسیر خود دست بر
نمیدارد. لذا به دنبال این هستند که چگونه با کمترین هزینه به هدف خود
برسند. الان آمریکاییها هیچ دستاوردی و بهره اقتصادی در ایران ندارند و
اروپاییها هم به خاطر فشار تحمیلی آمریکا دارند دستاوردهای خود را در
ایران از دست میدهند.
یعنی به نظر شما این جمهوری اسلامی است که باید زمینه هزینه نکردن غربیها را تامین کند؟
خیر،
ما میگوییم کاری کنیم که حاصل جمع آن صفر نباشد و بلکه برد برد باشد. ما
بر سر این موضوع با یکدیگر مذاکره میکنیم؛ آنچه که تاکنون انجام شده این
بوده که ما فشار تحمل کردیم و غربیها هزینه متحمل شدهاند و چیزی هم به
دست نیاورند بنابراین حالا به دنبال چیز دیگری هستند. رهبری نیز زمینه را
آماده میکنند. اینکه آقا اجازه داده است که آنجا مذاکره کنند زمینه سازی
است؛ اینکه آقای ظریف در سطح وزرای خارجه با ۱+۵ تشکیل جلسه بدهد حتما با
اجازه رهبر معظم انقلاب بوده است. اگر کری در کنار این مذاکره پیش آمد و
درخواست کرد حتما با اجازه آقا بوده است چرا که این موضوع قابل پیش بینی
بود اما من صحبت تلفنی روحانی با اوباما را نمیدانم که قابل پیش بینی بود
یا خیر اما اینکه کری در جلسه ۱+۵ درخواست کند که با آقای ظریف بنشیند،
آقای ظریف آنقدر پختگی داشته که در مورد این مسئله کسب اجازه کند.
برخی
معتقدند که رسیدن به جایگاه فعلی و مطرح کردن نرمش قهرمانانه ناظر به یک
مقاومت ۳۵ ساله است، نقش این مقاومت در انتخاب تاکتیک نرمش قهرمانانه چیست؟
انقلاب ایران یک روش جدیدی را در جهان پایه گذاری کرده است.
اتفاقا رهبری نیز در صحبتهای اخیر خود دوباره بحث نظم نوینی که پس از انقلاب اسلامی ایجاد شد را مطرح کردند.
آقا
بحث تمدن جدید اسلامی را مطرح کردند؛ انقلاب ایران روش جدیدی را به کار
گرفت؛ انقلاب روسیه، فرانسه، الجزایر از انقلابهای پیش از انقلاب ۵۷ هستند
که در آنها تکیه اصلی بر روی یک قشر خاص و پیشرو جامعه بود که در واقع
نخبگان جامعه محسوب و در ارتشی سازماندهی میشدند و زمانی که این ارتش بر
ارتش مقابل پیروز میشود انقلاب به پیروزی میرسد. مانند ارتش کارگران در
انقلاب مارکسیسی روسیه که بر ارتش تزاری پیروز شد. در چین تکیه بر روی
کشاورزان است و با پیروزی ارتش کشاورزان و در الجزایر با پیروزی ارتش
مجاهدین، انقلاب در این کشورها به پیروزی میرسد اما در ایران روش حضرت
امام هیچ کدام از اینها نیست و ایشان اعتقادی به این روشها نداشتند و در
واقع تکیه امام برای تغییر بر روی مردم بود؛ حضرت امام همه مردم را به صحنه
آوردند و مردم نیز به خاطر خدا و انگیزه الهی وارد این صحنه شدند خیلی از
آنها غسل شهادت کردند چرا که میدانستند وارد این میدان شدن لازمهاش شهید
دادن است و با این حضور و گرفتن جان خود در کف دست مسیر تکامل را پیمودند و
این همان چیزی بود که حضرت امام به دنبالش بودند، به همین دلیل ما دیدیم
که در انقلاب ایران همه اقشار حضور داشتند و حضرت امام به غیر از خداوند به
هیچ کس تکیه نداشتند و شعار نه شرقی و نه غربی هم از بطن اعتقادات اسلامی
بود.
* انقلاب اسلامی ایران به سوالات فلسفی بدون پاسخ دنیا جواب داد
امام
در حکومت سازی و استقرار نظام اعتقاد داشتند که قرآن و اسلام فقط برای
تدریس در حوزههای علمیه نیامده بلکه برای این است که احکام الهی در زمین
به دست مردم اجرا شود، حضرت امام با درک خود از اسلام و تشیع به پردازش
نظریه ولایت فقیه پرداختند. که این نظریه ولایت فقیه در قانون اساسی ما
توسط شاگردان ایشان نهادینه و مهوری اسلامی به رفراندوم گذاشته شد و ۹۸
درصد از مردم به آن رای دادند. قانون اساسی کشورمان نیز به رفراندوم گذاشته
شد؛ این قانون اساسی بسیار مترقی است و سوالات فلسفی را که تا آن زمان در
دنیا برای آن جوابی وجود نداشت، پاسخ داد. یعنی این قانون اساسی دنیا و
آخرت و دین و سیاست و ماده و معنا را یک پارچه میکند تجربه فلسفی و بشری
به این نتیجه رسیده بود که چیزی ماورای ماده وجود دارد اما نتوانسته بود به
آن پاسخ دهد که چگونه با دنیا یک پارچه میشود. در واقع این بخاطر فشار
مارکسیستها و اشتباهات برخی کشیشها در قرون وسطی بود که دین را امری فردی
میدانستند؛ اما انقلاب اسلامی ماده و معنا را یکپارچه و جایگاه اخلاق و
احکام الهی را مشخص کرده و در عین حال بزرگترین حکومت مردم سالار دنیا را
ایجاد کرد.
چنین مردم سالاری در هیچ کجای دنیا دیده نمیشود، جدای
از اینکه ساختار دنیا براساس مردم سالاری نیست و براساس سرمایه سالاری است.
در آمریکا طوری نیست که مردم انتخاب کنند و آنها در واقع یکی از دو حزب را
انتخاب میکنند که این دو حزب را سرمایهداران اداره میکنند در حالی که
در ایران اینگونه نیست و فردی مانند غرضی نیز میتواند بیاید و کاندیدا
شود. در این منطقه آن چه که مشروع است در یک جبهه و آن چه که نامشروع است
در جبهه مقابل قرار دارد به طور مثال رژیم پادشاهی و شاهنشاهی، اشغالگری،
دخالت خارجی نامشروع است که اسرائیل، آمریکا و شاهان عرب در این جبهه قرار
دارند و جبهه مقاومت، مبارزه با اشغال و دموکراسی و مردم سالاری در این
جبهه مشروع قرار دارند.
* تروریسم در حال حاضر به یک مرض در دنیا تبدیل شده است
با
توجه به اینکه به جبهه مشروع و نامشروع حق و باطل اشاره داشتید در حال
حاضر غرب و آمریکا به این توافق رسیدند که بشار اسد در انتخابات سال آینده
کاندیدا نشود. ارزیابی شما از تحولات سوریه چیست.
اولین
اصل این است که کسی در امور ملتهای دیگر دخالت نکند. این اصل قانون اساسی
ما و علت اینکه ما در قضیه سوریه ایستادهایم نیز همین است که شاهان و
روسای جمهوری دیکته میکردند که در سوریه باید چه کسی باشد و چه کسی نباشد،
ما این را قبول نداریم و معتقدیم که یک ملت باید در این باره تصمیم
بگیرند. آنچه ما آن را عدالت میدانیم این است که ملتهاخودشان سرنوشتشان
را تعیین کنند. لذا ایران از اول به دنبال انتخابات در سوریه بوده است.
* امکان تشکیل ژنو ۲ از هر زمان دیگری بیشتر است
به نظر شما نشست ژنو ۲ به نتیجه میرسد؟
در
حال حاضر امکان تشکیل ژنو ۲ از هر زمان دیگری بیشتر است. البته یک مشکل
اساسی این است که در هر مذاکرهای که قرار باشد سازنده هم باشد باید آتش
بس برقرار شود و در غیر این صورت نمیتوان مذاکره کرد. بنابراین مشکل که
وجود دارد این است که جبهه معارضان هیچ کس را به عنوان کسی که آتشبس را
تعیین کند قبول ندارد. در واقع معارضان سوری کسی را قبول نداشته و با
یکدیگر هماهنگ نیستند و در بین آنها تروریستهایی وجود دارد که از کشتن
انسانها لذت میبرند. تروریسم در حال حاضر به یک مرض در دنیا تبدیل شده
است.
این تحلیل که آمریکا در کوتاه مدت در سوریه شکست خورد
اما با توجه به اینکه در بلند مدت بحث عدم کاندیداتوری بشار اسد را مطرح
کرده و پیروز این نبرد است را قبول دارید؟
هر کس این را قبول کند به ملت سوریه خیانت کرده است.
اینکه روسیه و آمریکا در این زمینه توافق پشت پرده داشتند، چطور؟
روسیه حق ندارد برای ملت سوریه تصمیم بگیرد.
* بشار اسد در انتخابات آینده مجدد کاندیدا میشود
پس بشار اسد سال دیگر هم کاندیدا میشود؟
بله.
اوباما در صحبتهای خود گفت که «بشار اسد آدم کشته است» در حالی که مردم
سوریه باید این را تشخیص دهند و غرب اگر به چنین چیزی اعتقاد دارد، بگذارد
اسد کاندیدا شود و اگر واقعا این طور است آبرویش برود. معارضان سوری به
دنبال سقوط رژیم بشارند اما درباره آینده سوریه با یکدیگر اختلاف دارند.
مقامات رسمی آمریکایی میگویند اگر همین الان انتخابات در سوریه شکل بگیرد
بشار اسد بیشترین رای را میآورد و از سوی دیگر معتقدند که اسد نباید
کاندیدا شود که این نفاق است. البته کشوری که در آن دموکراسی ندارد، حق
ندارد که درباره سوریه صحبت کند. عربستان و قطر چگونه میخواهند درباره
دموکراسی در سوریه صحبت کنند؟
* نقش مجالس و پارلمانها در صلح و امنیت زیاد شده است
بحران
سوریه نشان داد ساختارهای بینالمللی که به اصطلاح برای حفظ صلح و امنیت
تعبیه شده کارآمد نیست اما نقش مجالس و پارلمانها در صلح و امنیت زیاد شده
است. به طور مثال اولین جایی که با حمله آمریکا به سوریه مخالفت کرد مجلس
عوام انگلیس بود.سپس سنای فرانسه به اولاند در این باره فشار آورد و بعد
کنگره آمریکا بود که مشخص بود با حمله به سوریه موافقت نمیکند؛ بعد از آن
نیز پارلمان اروپا و دومای روسیه در این زمینه نقش ایفا کردند. بنابراین
نقش پارلمانها در حفظ امنیت افزایش یافته و با روند مردمسالاری که جهان
به سمت آن حرکت میکنند هماهنگتر است تا اینکه یک حکومت و فرد تصمیم
بگیرد. چنانچه آقای بوش تصمیم گرفت به عراق و افغانستان حمله کند. یعنی خرد
جمعی از تصمیمگیری فردی پیش افتاد که این خوب است.
لطفا درباره جزئیات سفر آقای لاریجانی به سوئیس و شرکت در اجلاس پاییزه ژنو توضیح دهید.
سفر
آقای لاریجانی به این ترتیب است که ابتدا به بوسنی و صربستان و سپس به IPU
که در ژنو تشکیل میشود و اجلاس پاییزه با موضوع سلاحهای اتمی و خطر آن
برای صلح و امنیت جهانی است، میرود و تا هفته گذشته قرار بود ۳۳ رئیس مجلس
و بیش از ۱۸ نایبرئیس به این اجلاس بیاید. لاریجانی سپس به کرواسی خواهد
رفت، او ۱۲ و ۱۳ مهر بوسنی، ۱۶ و ۱۷ مهر ژنو و ۱۵ تا ۱۷ مهر باید ژنو باشد.
گفتوگوهای پارلمانی بین کشورها را تا چه حد در پیشبرد سیاستهای کشورمان موثر میدانید؟
ایران
پارلمانی قوی و دارای شخصیتی دارد و در عین حال نشان داده که هم
رئیسجمهور و هم وزیر ساقط میکند، نقش پارلمانها در دنیا پررنگ شده و
روند آن نیز به سمت مردمسالاری است. هرچه سطح آگاهی مردم بالاتر میرود
بیشتر به دنبال عزت و حکمت میروند.
مسئولیت شما در این گروههای دوستی پارلمانی چیست؟
من
مشاور آقای لاریجانی در امور بینالملل و مدیرکل بینالملل هم هستم و
کارهای اداری این گروههای دوستی را انجام میدهیم؛ بنده عضو پارلمان
نیستم.
دستاورد این رفت و آمدهای پارلمانی تاکنون چه بوده است؟
گروههای
دوستی باید کاری را انجام دهند که در واقع نقش نظارتی پارلمان است. برای
برخی از کشورها جا افتاده است که گروههای دوستی باید ببیند آیا همه
قسمتهایی که باید با یک کشور کار کند در واقع وظیفه اصلی آنها نظارت
پارلمانی است.
یعنی منظور شما این است که این پارلمانهای دوستی به دنبال این هستند که ببینند ما خوب سرویس میدهیم یا خیر؟
آنها باید به کل روابط ما با آن کشور نظارت کنند.
ما الان چند گروه دوستی داریم؟
۷۰ گروه دوستی پارلمانی داریم.
با این ۷۰ گروه وضع رفت و آمد و روادید ما به چه شکل است؟
از این ۷۰ گروه شاید ۱۰ گروه آن رفت و آمد داشته باشند.
خب همین تعداد چه دستاوردی برای سیاست عزت و حکمت جمهوری اسلامی داشته است؟
گروه
دوستی با روسیه بسیار خوب کار کرده است طوری که آقای سنایی که رئیس گروه
دوستی با روسیه است احتمال دارد سفیر ما در روسیه شود چون بر همه روابط
مسلط است.
دستاورد این گروه دوستی چه بوده است؟ تعامل ما با روسیه در این کارگروه خوب است؟
بله
خوب است. در مجموع تعامل خوبی با این کشور داریم. این گروه دوستیها در
عراق و سوریه هم خوب کار میکند؛ البته اینها باید در گروه دوستی کار کنند،
به عنوان مثال میگویم آنها باید در پارلمان سوریه بگویند که این چه کاری
بود که در بحث S۳۰۰ انجام دادید؟ یعنی باید از طریق نظارتیها فشار بیاورند
که نمیشود شما قرارداد ببنیدید بعد زیر آن بزنید.
ما میخواهیم ببینیم نتیجه نهایی این گروههای دوستی پارلمانی چیست؟
رفتوآمد
میکنند؛ مثلاً رئیس کمیسیون خارجه مجلس دومای روسیه به اینجا آمد. زمانی
که نزد آقای لاریجانی آمد او از بحث S۳۰۰ گله کرد؛ آنها میدانند که
پارلمان ایران قوی است و اگر روسیه اشتباه کند ما هم اینجا آنها را متوقف
میکنیم.
البته نقش نظارتی مجلس در کشورها به حدی که باید نرسیده
است و امیدواریم نقش نظارتی گروههای دوستی به حد مطلوب برسد و نقش نظارتی
گروههای دوستی و بر روابط دو کشور آن طور که باید پیش رود.
* گروه دوستی پارلمانی در عراق بسیار موفق عمل کرد
مثالی دارید که اشتباه یک کشور در مقابل کشورمان در روند گروههای دوستی پارلمانی اصلاح شده باشد؟
اصلاح
شدن این مسائل را دولتها انجام میدهند. اما با اینکه در عراق
مردمسالاری پارلمانی وجود دارد ما ماهها با این کشور در قضیه سوریه و
دخالتهای ترکیه در سوریه خوب کار کردیم گاهی در این گروههای دوستی افراد
پختهای وجود دارد اما در برخی کشورهای پادشاهی از مجلس تاثیرپذیری وجود
ندارد. ولی در کشورهایی که پارلمان محلی از اعراب دارد این گروهها سازنده
است.
گروه بینالمجالس جهانی هم گروهی است که ۱۶ نفر انتخاب میشود و
۸ نفر به نشست بهاره و ۸ نفر به نشست پاییزه میروند، برای مجامع
بینالمللی پارلمانی مثل بینالمجالس اسلامی و آسیایی نمایندههایی از مجلس
انتخاب میشوند که برای این سازمان IPU بر اساس جمعیت کشور، نماینده مشخص
میشود و ما بینالمجالس گروه دوستی نداریم.
با توجه به اینکه دیپلماسی دولت در قبال آمریکا فعال شد، مجلس هم وارد این دیپلماسی میشود؟
خیر. کنگره آمریکا هم در IPU نمیآید و ما هیچ کجا امکان دیدن آنها را نداریم.
اگر جمعبندی از مباحث مطروح دارید، بفرمایید.
اگر
ما در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت سفر آقای روحانی را بخواهیم ارزیابی کنیم
باید بگوییم رئیس جمهوری که خود را شخص اول دنیا میداند میخواسته به نوعی
با روحانی صحبت کند یا در مهمانی بانکی مون این کار را انجام دهد و از
فرصتی که بوده استفاده کرده و در آخرین لحظات تلفنی با روحانی صحبت کرده
است. سفر آقای روحانی در مجموع عزتمندانه بود و حکمت آن را باید در نتایج
سفر و اجرای قولها و قرارهایی که آمریکاییها دادند و لغو تحریمها و دست
برداشتن از رفتار ابرقدرتمندانه نسبت به ملت ایران دانست.
* روحانی به عنوان رئیس جنبش عدم تعهد باید در افتتاحیه صحبت میکرد
من
معتقدم جا داشت که روحانی در افتتاحیه صحبت کند چون اوباما نیز در
افتتاحیه صحبت کرد در حالی که ایران رئیس جنبش عدم تعهد بود. موقعیت
قهرمانانه ما در منطقه که اثر بینالمللی هم دارد قابل مقایسه با گذشته
نیست و این به خاطر ملت، اسلام و پشتیبانی سایر مسلمانان از ما است. این
توازنها طور دیگری تنظیم شده و در حالی که دور تا دور ایران جنگ و درگیری
است ایران جزیره ثبات است. الان روسیه در پرتو ایستادگی ما جایگاه پیدا
کرده است چرا که نقش روسیه بعد از لیبی در این منطقه صفر بود. چرا که آن
قدر ضعیف بود که به قطعنامهای که میدانست آمریکاییها با آن میخواهند به
لیبی حمله کنند رای مثبت داد اما زمانی که بحران سوریه شروع شد دولت سوریه
کفایت خود را نشان داد و چین و روسیه نیز وتوی موثر انجام دادند و از آن
به بعد روسیه نقش پیدا کرد. ما و سوریه مقاومت کردیم. بنابراین اینجاست که
حرف ما تعیینکننده است.
امام (ره) سال ۶۷ در پیام خود فرمودند که
انتفاضه فلسطین از انقلاب ما و برائت ماست؛ بیداری اسلامی هم همینطور است
که مردم با انگیزه الهی و شعار الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور به صحنه آمدند و
میخواهند که سرنوشت خود را تعیین کنند. اما معتقدم این اتفاقات مصر و
تونس یک مرحله است و باید ببینیم که مراحل بعد از آن چه خواهد بود.
بیداری
اسلامی در واقع تاثیر انقلاب اسلامی در صحنه منطقه است و مانند انقلاب
ایران که دارای مراحلی بود، مرحله های مختلفی دارد،ما نیز انقلاب مشروطه،
ملی کردن صنعت نفت و ۱۵ خرداد و وقایع سال ۴۲ را پشت سر گذاشتیم.
* اگر مرسی به توصیههای رهبری توجه میکرد به این سرنوشت دچار نمیشد
ما
در ایران ساختاری ساختهایم و نشان دادهایم که کارآمد است، مقام معظم
رهبری در بهمن سال ۹۰ و در خطبه عربی نماز جمعه خطاب به مردم مصر مطالبی را
فرمودند که وقتی مصریها آن را رعایت نکردند با شکست مواجه شدند. رهبری
گفتند به دلارهای نفتی یاران آمریکا در منطقه اعتماد نکنید که از این بازی
سالم بیرون نمیآیید و تاکید کردند که از اسلام اصولی فاصله نگیرید. ایشان
همه اشتباهاتی را که مرسی مرتکب شد قبل از آن گفتند اما متاسفانه مرسی
آنقدر غرور داشت که نتوانست این مسائل را بپذیرد و اما ملت مصر این مسیر را
ادامه خواهد داد.