گفت: خودمونیمها! دکتر روحانی بدجوری آرزوی مدعیان اصلاحات و کشورهای غربی را
بر باد داد که منتظر ملاقات ایشان با اوباما بودند.
گفتم: مدعیان اصلاحات را بگو
که از خوشحالی چه دایره و دمبکی میزدند و پیشاپیش انجام این ملاقات را جشن گرفته
بودند!
گفت: یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 هم در روزنامه انگلیسی
گاردین مقاله نوشته و به آمریکا گفته بود فرصت را دریابد که ممکن است دیگر چنین
فرصتی دست ندهد!
گفتم: یکی از روزنامههای زنجیرهای عکس روحانی و اوباما را
کنار هم چاپ کرده بود که یعنی بعله! این ملاقات حتمی است! و یک روزنامه زنجیرهای
دیگر شب قبل از آن چاپ دوم رفته و با ذوقزدگی تیتر زده بود که «امشب، دیدار
اوباما، با روحانی»!
گفت: خب! حالا قرار است چه بکنند. آقای روحانی که پیشنهاد
کاخ سفید برای ملاقات با اوباما را نپذیرفت.
گفتم: چه عرض کنم؟! دکتر به مریض
گفت دو تا خبر برات دارم. یک خبر خوب و یک خبر بد. خبر خوب این که اگر این آمپول را
بزنیم تا 24 ساعت دیگر حالت خوب میشود و خبر بد این که دیروز یادم رفت این خبر را
بهت بگم!