ركب تاكتيكي
پرسپوليس دايي در سه ديدار قبل از سايپا نشان داد كه براي تصاحب
توپ و ميدان و در اختيار گرفتن نبض بازي چندان كار دشواري پيشرو ندارد.
روندي كه از همان ثانيههاي ابتدايي بازي با تيم فيرات تكرار شد. اما اين
بار برخلاف ديدارهاي گذشته اين سايپا بود كه با در اختيار قراردادن توپ به
سرخپوشان انرژي خود را براي استفاده از ضدحملات حفظ كرد. تعدد مهرههاي
مياني پرسپوليس و تجمع آنها در مركز زمين بطور اتومات اين امتياز را به
پرسپوليس ميدهد تا يك، سوم مياني را مورد تاخت و تاز خود قرار دهد.
آناليز و شناخت دقيق سرمربي سايپا از اين ويژگي پرسپوليس سبب شد تا شاگردان
فيرات به جاي جنگ تن به تن براي تصاحب توپ در مركز زمين، تنها به كاور
كردن بازيكنان صاحب توپ حريف به خصوص در فضاهاي خالي زمين خودي بپردازند.
ضد تاكتيكي كه در طول بازي بهرغم سپردن توپ به حريف مانع آسيبپذيري سيستم
دفاعي در فاز دفاعي شد.
الگوي تكراري
پرسپوليس با يكي دو تغيير كوچك نسبت به ديدارهاي قبلياش برابر سايپا قرار
گرفت. ميلاد غريبي و البته پيام صادقيان دو مهره سرعتي بودند كه ماموريت
آنها حضور درفضاي همواره خالي پشت مدافعان سايپا بود. دايي كه نفوذ از
كنارهها را در اولويت برنامههايش قرار داده بود، در عين حال به دهنوي و
نوري سپرده بود تا با ارسال توپ به منفذهاي عمق دفاع سايپا فرصتي ايدهآل
براي گلزني غريبي و سيدصالحي فراهم آورند. تاكتيكي كه خيلي زودرو شد و
فيرات با نزديك هم نگه داشتن نفرات خط دفاع خود اين تاكتيك دايي را به
بنبست رساند. دايي كه اسير حركات تركيبي سايپا بهخصوص در يك، سوم مياني
شده بود حتي با آغاز نيمه دوم با آوردن يكي، دو مهره سنتي خود نظير نوروزي
رويكرد دو فصل اخير سرخپوشان را در دستور كار قرار داد. اما اين خرده
تغييرات نيز نتوانست گره از كار پرسپوليس بگشايد.