کد خبر: ۱۳۹۶۲۷
زمان انتشار: ۱۱:۱۹     ۲۱ خرداد ۱۳۹۲
یادداشت ۵۹۸؛
حمید وحیدیان
در زمان امامت علی (ع) دو زن بر سر کودکى نزاع مى کردند و هر کدام او را فرزند خود مى خواند، آنها نزاع به نزد امیرالمومنین علیه السلام بردند.

امیرالمومنین (ع) پس از شنیدن سخنان آن دو، دستور داد اره اى بیاورند، در این موقع آن دو زن گفتند: یا امیرالمومنین ! مى خواهى با این اره چکار کنى ؟

امام (ع): مى خواهم فرزند را دو نصف کنم براى هر کدامتان یک نصف ! از شنیدن این سخن یکى از آن دو ساکت ماند، ولى دیگری فریاد برآورد: خدا را خدا را! یا اباالحسن ! اگر حکم کودک این است که باید دو نیم شود من از حق خودم صرفنظر کردم و راضى نمى شوم عزیزم کشته شود.

آنگاه امیرالمومنین (ع) فرمود: الله اکبر! این کودک پسر توست و اگر پسر آن دیگرى مى بود او نیز به حالش ‍ رحم مى کرد و بدین عمل راضى نمى شد، در این موقع آن زن هم اقرار به حق نموده به دروغ خود اعتراف کرد.

در جریان مناظرات و تبلیغات چند روز اخیر نیز خیلی ها داعیه سهم داشتن در انقلاب را داشتند و خود را صاحبان آن تلقی می کردند. هر کدام در فیلم تبلیغاتی و سخنرانی و ... دم از انقلابی بودن می زدند. در مناظره اما روی دیگر سکه نمایان شد. در صحنه مناظره اتفاقاتی افتاد که بسیار رنج آور بود.

آنچه بیش از همه مردم را  رنج می داد نه این بود که دانستند در زمان فلان دولت چند تن از هموطنانشان در سمیرم و ... و کشته شده اند هرچند خیلی درد آور بود و نه این بود که دانستند برخی به راحتی بر سر حقوقشان معامله کرده اند و امروز حتی حاضر به پذیرش اشتباه خود نیستند یا ...

آنچه بیش از همه آزار دهنده بود پیکر بی جان انقلابی بود که حاصل خون صدها هزار نفر از فرزندان برومند این سرزمین بود. مردم می دیدند که عده ای به آن حمله کرده اند هر کدام تکه ای از آن را گرفته اند و در حال تکه تکه کردن آن هستند. نه در فکر عزت کشور بودند و نه استقلال آن. تصویری که اینان از کشور نشان می دادند تصویر کشوری جنگ زده که قحطی همه جای آن را فرا گرفته در ذهن مردم مجسم می نمود، کشوری که سراسر خرابی و ویرانی و فلاکت است. کشوری که هرگز آن را به چشم ندیده بودند. آری حاضرین در مناظره برای ارضای حس مادری خود حتی حاضر بودند سر فرزندشان را هم ببرند. در این میان اما صاحبان اصلی انقلاب مشخص شدند.

کسانی که نه تنها چنین جفایی را مرتکب نشدند بلکه حاضر نشد آرام بنشینند و نظاره کنند عده ای بی انصافانه دستاوردهای انقلاب را انکار کنند.

در یک سو مرد آرام میدان، آرام و قرار نداشت. در سوی دیگر فرزند جانباز انقلاب دوباره  لباس رزمندگی به تن کرد . او  برای این انقلاب خون دل خورده است. جوانی اش را فدا کرده است. جان را بر کف گرفته و پایش را تقدیم انقلاب کرده است. او هرگز حاضر به قربانی کردن این انقلاب نیست. جانانه به میدان آمد و در برابر سیل اتهامات به ایران عزیز ایستاد و نگذاشت انقلاب را در صحنه مناظره قربانی کنند؛ هرچند به قیمت از دست دادن رای باشد؛ رای خاکستری باشد سیاه یا سفید. برای او مهم انقلاب اسلامی است که خودش یکی از صاحبان اصلی آن است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها