کد خبر: ۱۳۴۸۸
زمان انتشار: ۱۷:۱۸     ۱۰ خرداد ۱۳۹۰
در آن لحظاتي كه امام (ره) ناراحتى قلبى پيدا كرده بودند ، ايشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند ، بنابراين مهم ترين حرفى كه در ذهن ايشان بود ، قاعدتاً مى‌بايد در آن لحظه ى حساس به ما مى گفتند. ايشان فرمودند...

آنچه در پي مي آيد يكي از خاطرات مقام معظم رهبري (حفظه الله) از امام خميني (رحمة الله عليه) است :

بهار سال 1365 ، روزى را كه امام (ره) در بستر بيمارى بودند ، فراموش نمى‌كنم. ايشان دچار ناراحتى قلبى شده بودند و تقريباً ده ، پانزده روزى در بستر بيمارى بودند. در آن زمان من در تهران نبودم. آقاى حاج احمد آقا به من تلفن كردند و گفتند سريعاً به آنجا بياييد ؛ فهميدم كه براى امام (ره) مسأله اى رخ داده است. آناً حركت كردم و پس از چند ساعت طى مسير ، خود را به تهران رساندم. اولين نفر از مسؤولان كشور بودم كه شايد حدود ده ساعت پس از بروز حادثه ، بالاى سر ايشان حاضر شدم.

روزهاى نگران كننده و سختى را گذرانديم. خدمت امام (ره) رفتم و هنگامى كه نزديك تخت ايشان رسيدم ، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگهدارم و گريه كردم. ايشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه كردند. بعد چند جمله گفتند كه چون كوتاه بود ، به ذهنم سپردم ؛ بيرون آمدم و آنها را نوشتم.

در آن لحظاتي كه امام (ره) ناراحتى قلبى پيدا كرده بودند ، ايشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند ، بنابراين مهم ترين حرفى كه در ذهن ايشان بود ، قاعدتاً مى‌بايد در آن لحظه ى حساس به ما مى گفتند. ايشان فرمودند:

« قوى باشيد ، احساس ضعف نكنيد ، به خدا متكى باشيد ، « اشدّاء على الكفّار رحماء بينهم » باشيد ، و اگر با هم بوديد ، هيچ كس نمى تواند به شما آسيبى برساند ».

به نظر من ، وصيت سى صفحه اي امام (ره) مى تواند در همين چند جمله خلاصه شود.


منبع : khamenei.ir
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها