به گزارش پایگاه 598 به نقل از رسا در مشهد، آیتالله سیداحمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، صبح امروز در دومین همایش اسلام و حقوق بینالمللی بشردوستانه که در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، گفت: بر اساس آنچه در مسأله شناخت انسان در اسلام و مبانی و منطق وحی قرآنی وجود دارد، طبیعی است که رعایت حقوق و حدود انسانی در مخاصمات بین کشورها و ملتها، باید مورد ادعای اسلام باشد.
وی افزود: هرگونه جریان فکری که در این جهت بخواهد اقدام کند، بر اساس زاویه نگاه و دیدی خاص نسبت به انسان است ولی عناصر و اندیشههایی که تابع تفکر مدرنیته هستند، هرگز نمینوانند حقوق بشردوستانه را در مخاصمات بین جوامع وضع کنند، زیرا این قدرت را ندارند و این قابلیت در غیر منطق فکری اسلام وجود ندارد.
وی تأکید کرد: نمیشود از مکتبی که نسبت به اساس شناخت انسان دارای زاویه محدود و معینی است که اصلا با حقوق انسانی سازگار نیست چه رسد به حقوق بشردوستانه، توقع جعل سلسله مواد قانونی به عنوان حقوق بشردوستانه داشت.
این استاد سطح عالی حوزه علمیه خراسان با اشاره به اینکه انسان شناسی مادی اصل حاکم در مدرنیسم است، گفت: از جمله فلاسفهای که نظریه آنها نسبت به شناخت واقعیت انسان در شکلگیری مدرنیته مؤثر بوده، هابز است که اصل انسان را درندگی معرفی کرده و تفاوتش با حیوانات را فقط در نوع درندگی میداند که مبتنی بر فکر و عقلانیت است، در چنین اندیشه و فکری مسأله لیبرالیسم اقتصادی طراحی شده و انسان را درنده انسان دیگر و عرصه زندگی اجتماعی را میدان مسابقه درندگی میداند.
وی خاطرنشان کرد: مسأله درگیری به عنوان اصلی قطعی و انسانی بر مبنای این اندیشه استوار میشود، بنابراین آیا میشود مسأله ترحم را برای درنده نسبت به شکارش تصور کرد؟ با مبنای فکری که زندگی در جامعه بشری را از این دیدگاه ببیند، مسأله حقوق بشردوستانه از پایه منتفی است و اگر چنین عنوانی در عرصه جوامع بینالمللی مطرح شود نیز به عنوان ابزار و وسائل همان دریدن و به نفع درآوردن است.
وی تأکید کرد: طرح حقوق بشردوستانه در چنین تفکری معنا ندارد و یا اگر عنوان داشته و قابل طرح باشد، با انگیزه خاص مادی در مقام اجرای همان خصوصیت و ویژگی بردن و خوردن و تغذیه کردن خواهد بود.
آیتالله علمالهدی به قرآن کریم اشاره کرد و گفت: خداوند متعال در مسأله انسان شناسی در قرآن آیات متنوعی را مطرح کرده که بارزترین آنها آیه 70 سوره اسراء است که میفرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً» و در آن سه ویژگی مورد توجه قرار گرفته است.
وی ویژگی اول را کرامت انسانی دانست و گفت: در قرآن به انسان به عنوان موجودی که باید مورد اکرام قرار گیرد، توجه شده است و هر تحولی در مورد انسان در عرصههای بینالمللی باید با اصل کرامت انسان ایجاد شود که اقتضا میکند حقوقی برای انسانها در عین مخاصمه به عنوان حقوق بشردوستانه مطرح شود؛ اثبات اصل حقوق بشردوستانه نیاز به زیربنای فکری دارد که بنا بر تفکر مبتنی بر اندیشههای مدرنیست نمیتوان آن را ثابت کرد و کرامت انسانی بزرگترین مبنایی است که ضرورت حقوق بشردوستانه را معرفی میکند.
وی همچنین ویژگی دوم را این دانست که مبنا و اصول زندگی انسانی نباید از پستیها باشد و از نیکیها قرار داده شده، بنابراین اگر مخاصمه برای گذران زندگی انسانی مطرح شود، محکوم است و جریان مخاصمه در مقام قدرتیابی، توسعه ثروت و اقتصاد و نیز تسلط بر منابع انسانی و طبیعی انسانهای دیگر، جریان محکوم شدهای در بینش اسلامی است.
این استاد سطح عالی حوزه علمیه خراسان در پایان گفت: نکته سوم این است که انسان بر بسیاری از مخلوقات خداوند فضیلت داده شده که نقطه مقابل بینش هابز نسبت به انسان است که انسان را در مرز جانوران داخل میکند که درندگی خود را با روشی بیرحمانهتر انجام میدهد، همچنین این احساس برتری انسان بر تمام جانوران و درندگان نیز به عنوان اصل در زندگی انسانی رعایت شده است، زیرا اگر انسان خود را از موجودات دیگر برتر ببیند، اقتضا دارد در مخاصمات نوع برخورد دو جانور را نداشته و حقوق بشردوستانه داشته باشد.