کد خبر: ۹۸۸۶
زمان انتشار: ۱۰:۰۵     ۱۰ اسفند ۱۳۸۹
برای آنان که تنها زیستند تا ما تنها نمانیم
وبلاگ سبوی پنهان نوشت :


برای آنان که تنها زیستند تا ما تنها نمانیم

امروز وقتی به یادواره ی شهدا رفتم دوستانم با تعجب سوال کردند مگر نسبتی با شهید دارم؟ و من که چندی بود به دنبال بهانه ای برای نوشتن بودم به فکر فرو رفتم.

من...؟خانواده شهدا...؟

 

نمی دانم ما گم شده ایم یا خانواده ی شهدا؟ چشمان ما ضعیف شده یا آنان تاب زمین ماندنشان بی تاب؟  آخر چقدر فاصله که هم دیگر را نمی شناسم؟ راستی چه فرقی می کند من با شهید نسبت داشته باشم یا نه؟ مگر همه ی ما فرزندان خمینی نیستیم؟ مگر برای عمار شدن امامم سخن از آیین پدر به میان آورد؟ مگر؟؟؟

آی خانواده های شهدا؛ من، فرزند خمینی، امروز بیشتر از آنکه شرمنده ی شهدا باشم، شرمنده شما شدم، شمایی که یادگاران با اصل و نسب و بی واسطه ی شهدا هستید و در میان ما آن چنان گم شده اید که برای دیدن شما هم چشم بصیرت باید طلب کنیم. هرچند اندکی از هم مسلکانتان گم شده اند در میان جاه و مقام و ثروت، اما شما، شمایی که این خون نوشته را می خوانید گم نشوید، شما امتحان عمار بودنتان را پس داده اید، اما ما چه؟ شما بمانید، چون امامم به وارثان عمار های خمینی چشم امید دارد، به خاطر اماممان خامنه ای عزیز در راه حق بمانید.

 

برای سلامتی امام عزیزمان، سلامتی یادگاران شهدا، شادی روح شهدا و پدر بزرگ شهیدم "سید تقی نوریان" صلوات

 

شهید سید تقی نوریان


شادی روح شهدا صلوات


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها