چرا احمدی‌نژاد نباید علیه فتنه حرف بزند؟

به گزارش 598 به نقل از الف، در آخرین این دست مقالات، یکی از روزنامه نگاران مدعی شده سکوت رئیس جمهور ارتباط مستقیم با سیاست عملگرایانه ایشان دارد. بنده در این نوشته قصد نقد مقاله ایشان و یا این دست نوشته ها را ندارم زیرا هنگامی که یک نویسنده به جای پرداختن و تکیه بر مستندات و واقعیات بر حدسیات و ظنیات اتکا می کند و بر خلاف ادعای "اخلاق گرایی" شروع به نیت خوانی کرده و در پس الفاظ و کلمات زیبا فحاشی "مودبانه" می نماید جایی برای نقد باقی نمی گذارد. در این نوشته می خواهم بگویم چرا آقای احمدی نژاد اتفاقا باید سکوت خود را ادامه دهند و تقدیر کنم از سکوت ایشان در این مدت.

یکی از بهانه های جریان فتنه برای حمله و تخریب نظام جمهوری اسلامی چه در طول تبلیغات و چه بعد از انتخابات "نقد" دولت و شخص آقای احمدی نژاد بود. دوستانی که اخبار فتنه گری ها را در سایت های ضد انقلاب و حرفه ای مانند بی بی سی فارسی دنبال می کنند دقت دارند که اغلب این سایت ها از به کار بردن عبارت "ضد نظام" برای جریان فتنه پرهیز می کنند و همواره (و هنوز هم) از عبارت "ضد دولتی" برای وصف آشوب ها و فتنه گری ها استفاده می کنند. در پس انتخاب این واژه ها معنا و ادعای ظریفی نهفته است:"جریان کودتای سبز جریانی ضد دولتی است نه ضد نظام!" این روش برخورد منافقانه را می توان در بیانیه چند روز پیش حزب غیر قانونی مشارکت هم مشاهده کرد که تلاش دارند اینطور وانمود کنند در پس تمامی این تلاش ها و تقلاها تنها هدف مخالفت با دولت (بخوانید احمدی نژاد) است و نه اصل نظام. این روش در اعلام مخالفت با دولت (و نه اصل نظام) تا به امروز به این دست افراد اجازه داده است گروهی از ملت و حتی بزرگان بی بصیرت را فریب دهند. سکوت بسیاری از خواص بی بصیرت هم به همین بهانه است که این آشوب ها تنها در "اعتراض" به سیاست های دولت احمدی نژاد است و نه مخالفت با اصل نظام جمهوری اسلامی و آرمان های حضرت امام (ره). آن دو خائن هم به کرات سعی کرده اند با تکیه بر ظاهر نمایی هایی سطحی خود را پیروان "حقیقی" حضرت امام (ره) نشان دهند و این روش منافقانه تنها با تمسک به بهانه مخالفت با دولت (و نه اصل نظام) امکان پذیر است.

این دقیقا همان روشی است که این دو سرباز بی جور و مواجب اسرائیل در جریان انتخابات به کار گرفتند و با حمله ظاهری به شخص احمدی نژاد و دولت وی در حقیقت اصل نظام اسلامی را نشانه رفته بودند و سعی در ناکارآمد نشان دادن آن داشتند. (در اینجا بد نیست مرور مجددی کنیم بر اظهارات موسوی در مصاحبه با مجله تایم چند روز قبل از انتخابات که در آن موسوی صریحا از "اصلاحاتی" سخن گفته بود و صریحا عنوان کرد که حتی آیت الله خامنه ای هم به واسطه حضور مردم در خیابان ها در مقابل آن "اصلاحات" نمی تواند مقاومت کند!) جریان فتنه که امروز بلندگو و رسانه آن ها صدای آمریکا و اسرائیل و بی بی سی انگلیس است هنوز هم سعی دارند با نفاقی مزورانه خود را پیرو آرمان های انقلاب اسلامی و حضرت امام (ره) نشان دهند و اهداف خود را در پس نقاب "انتقاد از دولت احمدی نژاد" پنهان کنند.

مگر شاهد بودیم وقتی آقای احمدی نژاد روز پس از پیروزی در میدان ولی عصر ۴۰ میلیون رای دهنده را پیروز انتخابات نامید و پس از آن عده ای آشوب گر را "خس و خاشاک" خواند چگونه جریان فتنه از این سخنان دروغی بزرگ ساختند و تا مدت ها این دروغ بین و آشکار را پیراهن عثمان کرده بودند و به بهانه آن به خیابان می ریختند و اشوب به پا می کردند. هدف جریان فتنه این بود که موضوع مخالفت با نظام را در لفافه ای از "انتقاد درون نظام" و "انتقاد از دولت احمدی نژاد" پیش ببرد و وقتی آشوب ها به اوج رسید با موج سواری شعارها را به سمت ضدیت با نظام تغییر داده و به دست نیروهای معتقد به اصل نظام (و منتقد احمدی نژاد) اصل نظام اسلامی را بزند اما " و مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین."

نمی دانم آقای احمدی نژاد به چه قصد و نیتی این مدت سکوت کرده اند اما ظن قوی دارم ایشان با هوش خود این فریب جریان نفاق را به خوبی دریافته اند و به عمد خود را و دولت را از وارد شدن به این جریان منع کرده اند تا به مرور مشخص شود دعوا سر دولت احمدی نژاد و سیاست های او نیست بلکه دعوا بر سر اصل نظام اسلامی است. بحمد الله با سکوت ایشان، جریان فتنه بهانه "انتقاد از دولت احمدی نژاد" را ماه هاست از دست داده و مجبور شده است کمی پرده نفاق را کنار بزند و صریح تر فریاد ضدیت با اصل نظام اسلامی را سر بدهد و ماهیت ضدانقلاب و وابسته خود را نشان دهد.

بر خلاف ادعای برخی این سکوت حکیمانه رئیس جمهور را در کنار برخی بزرگان بی بصیرت و خاموش قرار نمی دهد زیرا موضع گیری ایشان بر همگی آشکار است و تلاش شبانه روزی و خالصانه دولت در جهت اصلاح امور معیشتی مردم و کنترل و مهار مشکلات اقتصادی در پی هدف مند کردن یارانه ها موضع صریح ایشان در قبال جریان فتنه را آشکارا نشان می دهد. به همین دلیل است که کمتر عاقلی می تواند ایشان را به دلیل عدم موضع گیری متهم به "بی بصیرتی" کند. حمایت های مکرر رهبر انقلاب از دولت پیش و پس از انتخابات نیز کاملا موید این امر است که رهبری از کلیت جریان و جهت حرکت دولت و شخص رئیس جمهور رضایت دارند (اگر چه در برخی مسائل منتقد باشند).

در نهایت باید از مطرح کنندگان این شبهه پرسید که چرا به جای سوال از مصداق اصلی سکوت و موضع گیری های دو پهلو (که همه می دانیم کیست!) تیر شبهات را به طرف دولت نشانه رفته اند؟ باید پرسید چرا عده ای اینقدر سعی دارند دولت و رئیس جمهور را به وسط این بازی بکشند؟!