«محمدحسين نيرومند» با بيان اينكه اين
بدترين فيلم ايراني بوده كه تا به حال ديده است، گفت: «به نظر من
مدعيالعموم بايد وارد شود و از دست اندركاران فيلم بخواهد ادعاهاي خود در
فيلم را ثابت كنند. نبايد اين طور باشد كه هر كسي به اسم هنرمند، هر
اراجيفي را كه خواست بگويد.»
«محمد
حسين نيرومند» استاد گرافيك، فعال فرهنگي و مدير سينمايي سابق كشورمان-
بعد از ديدن فيلم «يك خانوادهي محترم» در گفتگو با رجانيوز اظهار داشت:
«من حدود ده دوازده سال پيش دوستي در تركيه داشتم كه در دانشگاه درس رسانه
ميخواند. يك بار او به من مطلبي را گفت كه خيلي خيلي عجيب بود. ايشان به
من گفت كه يكي از درسهايي كه ما در اين رشته در تركيه ميخوانيم، اين است
كه چگونه ميشود گروهي از فيلمسازان يك كشور را وادار كرد كه عليه كشور
خودشان فيلم بسازند. اين يك طرح درس در رشتهي رسانه بوده است و جالبتر
اينكه در اين كتابي كه در تركيه تدريس ميشد، مثال اين طرح درس را از ايران
آورده بودند. يعني در اين كتاب نوشته شده بود كه غرب چطور با جايزه
دادنها، با ارتباط گرفتن با هنرمندان و با جريانسازي در ايران، توانسته
فيلمسازان ايراني را وادار كند تا عليه كشورشان فيلم بسازند. من نميدانم
اين حرف چقدر صحت دارد و فكر ميكنم بايد در مورد آن تحقيق شود، اما فارغ
از اينكه اين حرف درست هست يا نيست، ما وقتي به عملكرد سينماي ايران نگاه
مي كنيم، ميبينيم كه چنين چيزي درست است و اين وضعيت تلخ فرهنگي ما را
نشان ميدهد.»
معاونت سينمايي سابق حوزهي هنري
افزود: «مثال واضح اين موضوع، همين فيلم «يك خانوادهي محترم» است كه آقاي
«مسعود بخشي» آن را ساخته و آقاي «آفريده» –كه مدتها مدير دولتي بوده-
تهيهكنندهي آن بوده است. حتماً هم ميدانيد كه اين فيلم را «سيمافيلم»
ساپورت مالي و ساپورت توليدي كرده است؛ بدين معنا كه اين فيلم بدون مجوز
وزارت ارشاد و به عنوان تلهفيلم توليد شده است. در مورد اين فيلم خيلي
صحبت شده است . من هم اين فيلم را ديدم و خيلي تأسف خوردم. من شش سال است
كه عضو شوراي پروانهي نمايش وزارت ارشاد هستم و تا به حال فيلم ايراني به
اين بدي نديده بودم و تعجب ميكنم كه چطور دوستان ما در تلويزيون به ساخت
اين فيلم كمك كردهاند و بدتر از آن توجيهاتي است كه از سوي اين مديران
ارائه ميشود.»
«نيرومند» در ادامه با اشاره به
كارگردان فيلم گفت: «به نظر من گرچه اين فيلم قصد نقد افرادي را داشته كه
در ايام جنگ تحميلي با احتكار، دروغ و سوء استفاده، تنها به جيب خود
ميانديشيدند، اما در عمل، خود فيلم مصداق همين معنا و سوءاستفاده از
شرايط شده است. در واقع فيلم گرفتار همان چيزي است كه آن را نقد ميكند.
آقاي «بخشي» حتي اگر به جنگ نرم هم اعتقادي نداشته باشد، نبايد براي
خوشخدمتي و خوش رقصي فيلمي درست كند كه خيلي از لحظات آن دروغ است.»
«مشاور هنري وزير ارشاد» با بيان برخي
از دروغهاي فيلم ادامه داد: «ببينيد شما ميتوانيد تخيلي داشته باشيد و آن
تخيل را به قالبي ببريد كه متناسب با اين تخيل است. اما وقتي ادعا داريد
كه فيلمي واقعگرايانه ساختهايد، به هر حال بايد عناصر واقعي يا مواردي را
كه نسبتي با واقعيت داشته بشد، استفده كنيد. نه اينكه در فيلم نشان دهيد
كه در ايران، كلاسهاي دانشگاه توسط رئيس دانشگاه مانتيتور ميشود و هيچ
دانشجويي هم به اين موضوع اعتراض نميكند! خب! كجاي اين كشور، در كدام
دانشگاه، چنين اتفاقي ميافتد؟ من خودم استاد دانشگاه هستم و تا به حال با
چنين موردي روبرو نشدم. در واقع آقاي «بخشي» براي خوشخدمتي دروغ گفتهاست.
او چنين مواردي را در فيلمش آورده است تا جايزهي جشنوارههايي چون ابوظبي
را بگيرد. پس «مسعود بخشي» هم مثل شخصيت منفي فيلمش، محتكر است. كاراكتر
حاج آقاي «صافي» هم در فيلم هر كاري را ميكند تا اعتبار مادي كسب كند،
درست مثل «مسعود بخشي» كه ميخواهد با اين دروغها و كمفروشيها اعتبار
معنوي در جشنوارههاي خارجي و در ادامه از قبل اين اعتبار معنوي، اعتبار
مادي كسب كند و اين خيلي نامردي است.»
«نيرومند» همچنين خواستار برخورد قضايي
با عوامل اين فيلم شد و اضافه كرد: «به نظر من مدعيالعموم بايد وارد شود و
از دست اندركاران فيلم بخواهد ادعاهاي خود در فيلم را ثابت كنند. نبايد
اين طور باشد كه هر كسي به اسم هنرمند، هر اراجيفي را كه خواست بگويد. اين
مشكل بايد به صورت بنيادي حل شود. البته در «يك خانوادهي محترم» مواردي
هست كه مربوط به كاراكترهاست و ذهني است كه من با آنها مشكلي ندارم، اما
وقتي كار به مصاديق ميرسد و فيلم از جامعهي ايراني مثال ميآورد، نبايد
دروغپردازي كند.»
سردبیر
و مدیر مسئول سابق «کیهان کاریکاتور» در ادامه از فرم ان فيلم هم انتقاد
كرد و گفت: «كارگردان «يك خانوادهي محترم» دوست داشته در جاي جاي اين فيلم
نيش و كنايه استفاده كند. درست مثل اوقاتي كه در اتوبوس نشستهايد و فردي
آنجا هست كه آماده است كه از هر مورد بي ربطي، ايراد بگيرد. اما عنوان آقاي
«بخشي» هنرمند است. هنرمند با ايما و اشاره صحبت ميكند. اصلاً سينما
ظرفيت اين همه سياهنمايي را ندارد و مشخص است كه آقاي «بخشي» مديوم سينما
را هم نميشناسد.»
اين فعال فرهنگي با اشاره به جايزهي
جشنوارهي ابوظبي به اين فيلم گفت: «بر خلاف رسم تمام جشنوارههاي بزرگ كه
هيئت داوران نظر خود را در مورد فيلمها را اعلام نميكنند و فقط فيلم را
انتخاب ميكنند، در جشنوارهي تازهكار ابوظبي -كه به قواعد حرفهاي هم
آشنا نيست- اعلام شد كه به اين فيلم نه از حيث قوت هنري، كه به دليل «نگرش
جديد در واقعيت» جايزه دادند. اين نشان ميدهد كه اين كارگردان جوان و خام،
براي آنكه خيلي زود مطرح شود، تلاش كرده است كه جشنوارهي ابوظبي يا
سرمايهگذار فرانسوي را راضي كند و از همين رو، باج داده است.»
«محمد حسين نيرومند» به يكي از
گفتههاي كارگردان فيلم هم اشاره كرد و افزود: «آقاي «بخشي» در يكي از
گفتگوهايش از مسئولان فرصت خواسته بود تا با نگاه متفاوتي نسبت به جنگ فيلم
ساخته شود. خب تا اينجاي كار اشكالي وارد نيست. چنانچه در اين فيلم ما
مادري را ميبينيم كه در كوران جنگ، قصد دارد بچههايش را براي تحصيل به
خاج از كشور بفرستد. تا اينجا هم ايرادي نيست. اما وقتي پسر جوان او به هر
دليلي راهي جنگ شده و شهيد ميشود، اين مادر نميپذيرد كه فرزندش شهيد شده و
معتقد است كه او كشته شده است. او حتي ديوانه ميشود و كارش به تيمارستان
ميكشد! خب! اينجا اين سوال پيش ميآيد كه آقاي «آفريده» كه خودت سالها
مدير فرهنگي بودي! آقاي بخشي جوان! اگر مادران اين كشور مثل اين مادر عمل
ميكردند كه الان عراقيها اينجا بودند و همينها بايد ذيل صدام فيلم
ميساختند! مادران ايراني اگر اين طور بودند كه جوانهايشان را به خط مقدم
نميفرستادند تا عراقيها را از ايران بيرون كنند. اين گونه برخوردها
مگسگونه است. چرا عوامل اين فيلم صدها هزار مادر شهيد شجاعي را كه بر سر
پيكرهاي فرزندانشان حاضر شده و ميگفتند اين جوان را براي رضاي خدا تقديم
كردم و راضي هستم به رضاي خدا، نديدند؟ اين بيانصافها چرا بين اين همه
مادر شهيد، اين مورد را انتخاب كردهاند؟»
وي با انتقاد از مديران فرهنگي حامي
اين فيلم خاطرنشان كرد: «البته من مشكلي با «مسعود بخشي» ندارم؛ مشكل من با
كساني است كه از امثال «بخشي» حمايت ميكنند. تهيهكنندهي اين فيلم و
صداوسيما، مقصران اصلي اين اتفاق هستند. من بعيد ميدانم كه در فيلمنامهي
اوليه –فارغ از مواردي كه در تدوين درآمده- جوهرهي مريض كار نامشخص بوده
باشد. چطور «سيمافيلم» اين موارد را تشخيص نداده است؟ جالب آنكه دوستي از
مسئولان «سيمافيلم» در رسانهها صحبت كرده و گفته اين فيلم، كار خوشساختي
است كه اگر بيست و پنج دقيقهي آن حذف شود، قابل نمايش خواهد بود. ايشان
حتي در يك اظهار نظر بسيار بسيار زشت، گفته ما فيلمهاي خارجي را تغيير
ميدهيم و يك فيلم ديگر درست ميكنيم! اين يعني كه مدير فرهنگي ما اصلاً
نميفهمد كار فرهنگي يعني چه؟ اين كه اجازه بدهيد، يك فيلمي توليد شود و
بعد شما ديالوگهاي آن را عوض كنيد، ابلهانهترين كار ممكن در دنياست. به
خاطر اين حرف به ما خواهند خنديد. اين مدير محترم به خاطر همين جمله، اصلاً
حق مديريت در سازمان صداوسيما را ندارد!»
مدیر سابق طرح و برنامه شبکهي دو سیما
تأكيد كرد: «اتفاقي كه بايد بيافتد اين است كه اين فيلم بهانهاي شود براي
آنكه در بعضي تصميمها تجديد نظر كنيم. ما نبايد با انتخاب اين آدمهاي
كوچولو به عنوان مدير فرهنگي، وضعيت اين فرهنگ مظلوم را بيشتر از اين خراب
كنيم. آقاي «ضرغامي»! لطفاً حرفهاي اين مدير را بخوان و خود قضاوت كن كه
اين فرد آيا صلاحيت مديريت در رسانهي ملي و تصميمگيري در مورد ساخت
فيلمها را دارد؟»
«محمدحسين نيرومند» در پايان با اشاره
به احتمال ساخته شدن فيلم 23 نفر در حوزهي هنري توسط «محمد آفريده» بيان
داشت: «در يكي از نهادهاي انقلابي به همين آقاي «آفريده» در همين ايام اخير
فيلم دفاع مقدسي داده ميشود و وقتي من نامهمينويسم كه به اين فرد كار
ندهيد، براي من نامه مينويسند كه كارگردان اين فيلم، خواستار آن شده كه
آقاي آفريده تهيهكنندهي فيلمش باشد و انتخاب ايشان از جانب ما نبوده است!
يعني نهادهاي فرهنگي با وجود اينكه پول فيلم را ميدهند، به حدي ناپخته
هستند كه نميتوانند به كارگردان بگويند ما تهيهكنندهي فيلم را انتخاب
ميكنيم! من ميدانم كه وضعيت نيروهاي انساني در حوزهي فرهنگ خيلي دشوار
است، اما به هر حال اينگونه نيست كه قحطالرجال باشد. به هر حال بايد دقت
بيشتري در انتخاب نيروها صرف شود.»