به گزارش اول نیوز،شهاب عباسی را برای اولینبار در برنامههای آیتمی
داریوش كاردان دیده بودیم. درست در روزهای اوج ساعت خوش او به همراه تعداد
زیادی بازیگر جوان در شبكه اول در یك برنامه طنز آیتمی ایفای نقش میكرد.
كاری كه پایه فعالیتهای بعدی شد. دو دهه بعد از آن روزها كه عباسی با
انرژی كنار مجری مینشست و از عوامل برنامه به طنز تشكر میكرد گذشته و او
با كارگردانی مجموعه خنده بازار تبدیل به آدم مهمتری شده است. بهانه
مصاحبه ما و او، حرفهای سامان گوران بود كه در شماره قبلی درباره خنده
بازار به زبان آورده بود. خب، اگر میشد همه حرفهای شهاب عباسی را
بنویسیم، موضوع جالبتر میشد، اما چارچوب پاسخهای او جملاتی نه چندان
تند است كه در آن محافظهكاری طبیعی یك كارگردان لحاظ شده است. این
گفتوگو را مهمان ما باشید.
من به مردم آذربایجان تعهد دارم
پخش برنامه خندهبازار در شب زلزله دلخوریهای زیادی به بار آورد. اما
شما بعد از این اتفاق در مناطق زلزلهزده حاضر شدید، دلیل این كار دلجویی
از مردم بود؟
ما برنامه را از قبل ضبط كرده و به شبكه فرستاده
بودیم. اینكه شبكه چه سیاستی داشت كه برنامه را در آن شب پخش كرد را
نمیدانم. البته بارها مسئولان اعلام كردند كه پخش خندهبازار در آن مقطع
حساس اشتباه بود. شاید به دلیل اطلاعرسانی ضعیف هنوز مسئولان حساسیت عمق
فاجعه را نمیدانستند. در آن روز تلخ خودم در تبریز بودم و این حادثه اتفاق
هولناكی برایم بود. من خودم اهل تبریز هستم و نسبت به مردم آذربایجان هم
تعهد دارم. به دلیل تمام پشتیبانیهایی كه در این سالها مردم آذربایجان از
من كردهاند وظیفه خودم دانستم كه تا آنجایی كه میتوانم به مردم
آسیبدیده كمك كنم. خوشبختانه همهچیز دست به دست هم داد تا من بتوانم طبق
رسالتی كه دارم در آن مناطق حاضر شوم. پنج،شش بار هم رفتم. یك بار با كریم
باقری رفتم، یك بار با بچههای خندهبازار و چند بار هم با گروههایی كه از
تهران كمكهای مردمی آماده كرده بودند خودم را به آن منطقه رساندم. در كل
روزهای خوبی نبود. اما نكته اینجاست كه حركت خودجوش مردم نشان داد هرقدر
هم كه خسته باشند و تحت فشار اقتصادی در مواقع نیاز ترك و كرد و لر و فارس
نداریم و همه به هم كمك خواهیم كرد.
اگر این اتفاق در جایی غیر از سرزمین مادریات پیش میآمد باز هم اینطور پیگیر كمكرسانی میشدی؟
من
اهل شعاردادن نیستم اما همه میدانند در این چند سالی كه عضو تیم فوتبال
هنرمندان هستم همیشه در حوادث سعی كردهام تا جایی كه بتوانم كمك كنم. در
زلزله بم هم با اینكه در پروژه فیلمبرداری بودم با تیم همكاری كردم و یك
بازی خیرخواهانه راه انداختیم. معمولا تا حدی كه بتوانم برخلاف تعهداتم
نباشد، كمك میكنم. به هر حال نباید فقط در شادیها شریك باشیم، عقیدهام
این است كه در غمها هم باید شریك درد مردم بود، بهخصوص كه چشم مردم
دنبال هنرمندان است و هر كسی كه خدا این نعمت را به او داده كه وارث هنر
است كوچكترین وظیفهاش كمك به همملتیهایش است.
از سری جدید خندهبازار چه خبر؟
از
سری جدید فعلا خبری نیست. یك حرف و حدیثهایی هست اما تا قرارداد مكتوب
شده را تحویل نگیرم، نمیتوانم درباره آن چیزی بگویم. اگر قرار باشد سری
جدید را شروع كنیم باز هم طبق روال قبلی است. البته خندهبازار سری ماه
رمضان یكی از كاملترین و پختهترینهای این مجموعه بود چه از لحاظ دكور و
چه از نظر ساختار آیتمها. به نظر من خندهبازار ماه رمضان تكمیلترین
طنزهای این مدت بوده كه متاسفانه دیده نشد چون همزمان بود با برنامههای
پارالمپیك و زلزله كه باعث شد كار تكه و پاره جلوه كند. به هر حال اگر
بخواهم سری جدید را هم كارگردانی كنم آیتمهای جدیدی هم در ذهنم وجود دارد.
بافت خندهبازار آیتم است و ما نمیتوانیم از چارچوب خارج شویم، اما سعی
میكنیم قاب را چوبی ببینیم، بار دیگر فلزی. این تنوع را میخواهم ایجاد
كنم چون مردم از فضای تكرار زود خسته میشوند، بنابراین از همین الان قول
میدهم اگر سری جدید وجود داشته باشد آیتمهای زیبایی را خواهید دید.
بچههای گروه خندهبازار بر چه اساسی انتخاب شدند هر كدام از بچهها از یك قشر ناهمگون هستند.
بله. ما از همه شهرستانها بازیگر انتخاب كردهایم. از اصفهانی و ترك و لر بگیرید تا كرمان و جنوب كشور.
قصدتان این بود كه از سنت داریوش كاردان و مهران مدیری پیروی كنید؟
اینطور
نیست من قصد داشتم كار خوب انجام دهم. همه بازیگرهای گروه خندهبازار
كسانی بودند كه یا در این سالها به حقی كه جایگاهشان بودند نرسیده بودند
مثل سیاوش مفیدی، آرش میراحمدی یا كورش معصومی تعدادی از آنها هم كسانی
بودند كه اینكاره بودند اما جایی نداشتند كه ارائه كنند مثل ابراهیم شفیعی
كه سالها دوبله كار میكرد و جزو انجمن دوبلورهاست یا حامد تهرانی و
یزدان فتوحی كه خیلی مستعد بازیگری هستند. خدا را شكر میكنم كه من
واسطهای شدم تا این بچهها دیده شوند ولی در كل از ابتدا با فرید شبخیز
به این نتیجه رسیدیم كه چهرههایی كه تا الان خیلی دیده شدهاند كنار
بگذاریم چون دایره بازیگران كار كمدی محدود است، اینطور شد كه تصمیم گرفتیم
یك گروه جدید معرفی كنیم. خب، این كار ریسك بزرگی بود یا زمین میخوردیم
یا برنامهمان دیده میشد. خوشبختانه دیده شدن برایمان اتفاق افتاد، اما به
نظر من دیده شدن خندهبازار به چند دلیل است؛ یكی از این دلایل بازیگران
كار بود. خب، ورود یكسری از بازیگرها كه از لحاظ بصری برای مردم تنوع
ایجاد كرد. دلیل دیگر آن جسارت متنهای ما بود. از بحثهایی حرف زدیم كه
هیچ كس تا به امروز به آن فكر نكرده بود. گریم و صحنه ما هم از دیگر دلایلی
بود كه باعث شد همه چیز دست به دست هم دهند تا این اتفاق خوب برای ما پیش
آید.
علت جدا شدن سامان گوران از گروه خندهبازار چه چیز بود؟
بحث
سامان گوران در پروژه خندهبازار تمام شده است. سامان احساس میكرد
برنامهها برای او كوچك است و روشی كه پیش گرفته بود مناسب نبود. بیانصافی
است كه بگویم سامان زحمت نكشید او برای خندهبازار تلاش كرد، اما اگر
برنامهای در ۲۰ قسمت فرصت دارد به شبكه برسد و باید همه در ۴ بعدازظهر
آفیش ضبط باشند دیگر ساعت ۷ و ۸ آمدن و نیامدن اذیتكننده خواهد بود. با
این حال میگویم تفكراتش برای خودش ارزشمند است، دوست داشت اینطور كار كند و
ما نمیتوانستیم به كارمان لطمه بزنیم. فقط امیدوارم هر جا كه هست موفق
باشد. جوان بااستعدادی است اما امیدوارم یاد بگیرد اگر كاری را شروع میكند
هیچ وقت پلهای پشتسرش را خراب نكند. ما دایره خانواده كوچكی داریم.
مطمئن باشید اگر ۲ دور بزنید دور سوم حتما به هم میرسیم، پس بهتر است اگر
قرار است با هم كار نكنیم هوای یكدیگر را داشته باشیم. فكر میكنم اگر
تجربه سامان بیشتر شود كمكم رفتارش هم بهتر میشود.
كارگردانی را از چه زمانی شروع كردی و تفاوت كارگردانی با بازیگری در ژانری كه در آن بازی میكنی، چیست؟
بهرغم
نسل ساعت خوش، نسل طلایی بود كه وارد سینما و تلویزیون ما شد و انفجاری رخ
داد كه سرآمد آنها مهران مدیری بود در كنار آدمهای قدری مثل رضا عطاران و
بیژن بنفشهخواه. همه این بچهها میدانند كه آیتم كار كردن یكی از
سختترین شاخههای كمدی است، یعنی شما در آیتمی كه سه، چهار دقیقه است باید
نتیجهگیری كنید. من خودم به دو نسل بعد از این بچهها تعلق دارم، یعنی
كارم را در نوروز ۷۶ با داریوش كاردان شروع كردم.
این آیتمسازی چه
برای نویسنده و چه برای كارگردان كار بسیار مشكلی است. بازیگری كه ریتم
آیتم را نشناسد، نمیتواند بازی كند كمااینكه خیلیها هم آمدند اما
نتوانستند بازی كنند و بمانند.من كارگردانی را از سال ۸۱ شروع كردم. اولین
تلهفیلمی كه ساختم تعطیلات پردردسر بود كه بیژن بنفشهخواه، یوسف تیموری و
بهنوش بختیاری در آن بازی كردند. خندهبازار هم بعد از ۶ تلهفیلم و یك
مجموعه طنز كه برای تلویزیون تبریز ساختم به وجود آمد. در واقع تا آن موقع
كلی تله ساخته بودم و دقیق میدانستم كه چه چیز میخواهم. تا الان ۲ سال
است كه روی آنتن هستیم و خدا را شكر در این دو سال تقریبا كیفیت خودمان را
حفظ كردهایم.