فارس، پایگاه تحلیلی «آنتیوار» در مطلبی با عنوان «مذاکره یا جنگ با ایران؟» به قلم «پاتریک جی. بوچانان» مینویسد: «نیکولاس برنز»، معاون وزیر خارجه آمریکا در دوران بوش درباره گزارشهایی مبنی بر اینکه کاخ سفید با گفتوگوهای رو در رو با تهران بر سر برنامه هستهایش موافقت کرده است، گفت: «در صورتی که چنین بحثهایی را نداشته باشیم، رفتن به جنگ غیرعادلانه خواهد بود.»
سناتور «لیندسی گراهام» روز یکشنبه تاکید کرد: «فکر میکنم زمان مذاکرات به پایان رسیده زیرا ما گفتوگو میکنیم و آنها غنیسازی میکنند. این روند باید متوقف شود. ما باید خطوط قرمز هماهنگ با اسرائیل داشته باشیم و پیش از آنکه مسائل از دست ما خارج شود، به آن خاتمه دهیم.»
گراهام به روشنی معتقد است که تعیین ضربالعجل و پس از آن حمله در صورت عدم پذیرش ایران به دسترسی جامعه بینالملل به برنامه هستهایش راهی است که به این روند خاتمه خواهد داد.
* حمله به ایران شاید تسلط آمریکا بر منطقه را تضمین کند
به گفته «دیوید روتکف» که در مجله سیاست خارجی آمریکا ( فارین پالسی)مطالبی را منتشر میکند، مقامات نظامی آمریکا و اسرائیل در حال بحث درباره یک حمله مشترک هستند و مطلبی که بیش از همه توجه آنها را جلب کرده، «حمله هدفمند علیه تاسیسات غنیسازی ایران» است.
وی میافزاید: «یکی از منابع معتقد است چنین حملهای ممکن است در بهترین حالت تنها چند ساعت طول بکشد و در بدترین حالت در عرض یک تا دو روز خاتمه یابد و از طریق آسمان و عمدتا با استفاده از جنگنده بمبافکنها و حمایت هواپیماهای بدون سرنشین انجام شود.»
روتکف تاکید میکند که از بین بردن تاسیسات غنیسازی نطنز و فوردو به معنای تعویق برنامه هستهای ایران به مدت چند سال است و چنین حملهای تلفات غیرنظامی نخواهد داشت. چنین اقدامی به نفع کل منطقه خواهد بود.
وی افزود: «یکی از طرفداران حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران میگوید که این اقدام همه چیز را تغییر میدهد: عراق، سوریه و لبنان را نجات میدهد، روند صلح را احیا میکند، امنیت خلیج فارس را تامین میکند، پیامی صریح به روسیه و چین میفرستد و تسلط آمریکا بر منطقه در یک دهه آینده را تضمین میکند.» بنابراین به گفته روتکف و منبع وی، حمله آمریکا به تاسیسات غنیسازی ایران منجر به همان مزیتهایی خواهد شد که به ما قول داده شده بود در صورت حمله و اشغال عراق در سال 2003 به آنها دست مییابیم.
* وزیر دفاع سابق آمریکا: تبعات حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به ایران فاجعهبار خواهد بود
اما «رابرت گیتس»، وزیر دفاع سابق آمریکا نظری دیگر دارد. وی میگوید: «تبعات حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به ایران میتواند فاجعهبار باشد و ما را در آن بخش از جهان به مدت نسلها گرفتار کند.» ولی باید پرسید گیتس چه تبعاتی را مد نظر دارد؟
*ابعاد موفقیت حمله آمریکا به ایران مشخص نیست
ایران ممکن است خلیج فارس را مینگذاری کند، کشتیها را به قعر دریا بفرستد، عبور و مرور را متوقف کند، قیمت نفت را دو برابر کند و منجر به سقوط اقتصاد اروپا شود، جایی که اکنون در لبه آن ایستاده است.
کشتیهای آمریکایی ممکن است با حملات تعداد بالایی از قایقهای تندروی ایرانی مواجه شوند و این مسئله ما را منجر به غرق کردن کشتیهای سطحی نیروی دریایی ایران و تخریب صدها قابق مجهز به موشک تندرو در خلیج فارس و بنادر ایرانی نماید. ایران میتواند زیردریاییهایش را بکار گرفته و از موشکهای ضدناو خود برای غرق کردن ناوهای آمریکا استفاده کند.
حملات موشکی ایران به پایگاههای آمریکا در بحرین و منطقه خلیج فارس میتواند جنگ هوایی و دریایی تمامعیاری ایجاد کرده و آمریکا را وادار به تخریب پایگاههای هوایی ایران، مکانهای پرتاب موشک و ضدهوایی و بقیه تاسیسات هستهای ایران کند. آمریکا ممکن است با نوعی از حملات در منطقه روبرو شود که «رونالد ریگان» در هنگام استقرار تفنگداران آمریکایی در بیروت با آن مواجه شد و در آن سفارت آمریکا منفجر شده و 241 تفنگدار توسط یک بمبگذار انتحاری کشته شدند. *
*آتش خشم نیروهای جهادی منطقه آمریکا را ویران خواهد ساخت
ایران قطعا حزبالله را ترغیب به پرتاب موشکهایش به سوی اسرائیل کرده و شیعیان در بحرین و عربستان را به قیام علیه حکومتهایشان تشویق میکند. آیا شیعیان در عراق به سفارت آمریکا در بغداد حمله میکنند؟ ما نمیدانیم اما گیتس قاطعانه مطمئن است که تبعات چنین جنگی میتواند فاجعهبار باشد و این سوال را در ذهن ایجاد میکند که ما اصلا چرا درباره جنگ صحبت میکنیم؟
*باید گزینه دیگری جز جنگ نیز بررسی شود
در عین حال سناتور گراهام معتقد است که تحریمها کارایی خوبی دارند. اقتصاد ایران در حال فرو رفتن به رکود است، درآمدهای نفتی کاهش یافته و ذخایر ارزی در حال اتمام است. در حالی که ایران اورانیوم را تا حد 20 درصد غنی کرده اما هنوز به غنیسازی در حد ساخت سلاح هستهای دست نیافته است. موضع رسمی ایران این است: «ما بمب نمیخواهیم و مایلیم مذاکره کنیم اما حق داریم برنامه هستهای صلحآمیز داشته باشیم.» آیا نمیتوان در اینجا نکتهای مشترک یافت؟ گیتس و برنز درست میگویند. پیش از اینکه وارد جنگ شویم بیایید در گفتوگوهای رو در رو این نکته را دریابیم که آیا واقعا لازم است به جنگ برویم.