کد خبر: ۸۹۹۸
زمان انتشار: ۱۹:۲۶     ۱۷ بهمن ۱۳۸۹
مختاباد مصداق بارز « تخلف المیعاد» :
مختاباد امره ای نیز همچون مراد ربناخوان و فتنه گر خویش به لطایف الحیل سر بر بالین بوق های تبلیغاتی دشمنان این سرزمین می گذاشته و بی دغدغه ی آنکه ، صداوسیمای جمهوری اسلامی، کرسی تدریس وی را در دانشکده حساسترین دستگاه نظام برچیند هر تهمت و توهینی که بخواهد نثار رسانه ملی و دیگر نهادهای مسئول کشور می کند.

مهران موزونی/ تحمل همچنان مختاباد در سیستم آموزشی حساسترین دستگاه نظام ، پیامی تلخ را برای دردمندان نظام ولایی در پی دارد.

اینکه مختابادِ روستاییِ بی نام و نشان ، با مراجعه به تهران و پرورش در چتر حمایتی بابالنگ درازش (صداوسیما) به نان و نوایی می رسد و بالاخره با لطف و محبت رئیس وقت رسانه ملی بورس دوره دکترا برای انگلیس شده و پس از برگشتن از فرنگ ، افتخارش پذیرفته شدن در میهمانی ملکه استعمارگر پیر( که دستانش تا مرفق به خون جوانان این مرز و بوم آغشته است) می شود ، دلایل کمی برای اخراج این خودباخته ی فرهنگی از دانشکده صداوسیما نیست؟

همگان دیدیم که نوروز 89 مختاباد بخاطر پخش کلیپی از خوانده شده هایش در رسانه ملی چه قشقرقی برپا کرد.

این قلم نیز در مطلبی با عنوان : آقای مختاباد احترام بابا لنگ دراز خود را نگه دارید.

سعی در تنبیه قلمی این نمک خورده صداوسیما داشت که متاسفانه رسانه ملی پاسخ مختاباد را نه تنها با طرد وی از کرسی تدریس در دانشکده صداوسیما نداد بلکه ترجیح مدیران رسانه ملی آن بود که همچنان وی را در کلاسهای درس موسیقی این مرکز آموزش به کار گیرند.

بهانه این تحمل : جذب حداکثری این فتنه گر بود یا بدهی بورس تحصیلی مختاباد به صداوسیما ، الله اعلم.

اما هرکدام از این دلایل نیز توجیه درستی برای تحمل تحقیر رسانه ملی توسط این ناسپاس نبوده و نیست.

مختاباد هر آنچه که در کارنامه موسیقایی خویش دارد را مدیون بیت المال و صداوسیماست.

حال چه بر او رفته است در دیار فرنگ ، که آغوش ملکه انگلیس را به دامان الهی نظام ترجیح می دهد نیز خدا عالم است.

آنچه که مسلم است او شاخص ترین موسیقی دان ایرانی است که شماره اموال صداوسیما بر مدارک و مدارجش حک شده است و در حقیقت این تازه به دوران رسیده ی نمکدان شکن ، تمام عناوین هنری اش عاریتی  است.

مختاباد  مصداق بارز « تخلف المیعاد» است.

بگذریم؛

 به تازگی ایشان با رادیوی معاند (رادیو زمانه) مصاحبه ای علیه وزارت ارشاد و نظام و ...انجام داده است که ذکر نکاتی لازم می نماید.

مختاباد در پاسخ به اینکه چرا از شرکت در جشنواره موسیقی دهه فجر انصراف داده است افاضات نموده است :

((.من ابتدا قصد داشتم در جشنواره‌ی موسیقی شرکت کنم، اما بعد انصراف دادم چون هم گروه‌های شرکت‌کننده خیلی ضعیف هستند و هم این‌که فضای جشنواره بیشتر حالت سیاسی دارد تا جشن فرهنگی! من امسال شرکت نمی‌کنم. سال گذشته نیز شرکت نکردم..))

خوانندگان عزیز دقت فرمایند که این خواننده فتنه دوست ، درکنار اظهار تکبرش دال بر، برتر دانستن خود از باقی شرکت کنندگان ، به نکته «سیاسی بودن» جشنواره و حالت آن تاکید دارد.

حال به بخشی دیگر از این مصاحبه خیانت بارتوجه فرمایید :

]] سوال - شما مشغول تدارک آلبوم جدیدی هستید. دربارهی این اثر برایمان بگویید.

 مختاباد - بله. آلبومی است که آهنگها‌یش را خودم نوشته‌ام و تنظیم کرده‌ام. این اولین اثر از من است که کل مجموعه را خودم کار کرده‌ام. آهنگسازی و تنظیم خودم با شعرهایی از شاعران معاصر و کلاسیک مانند حافظ. این آلبوم دارای بار اجتماعی- سیاسی هست و باید منتظر بود تا آلبوم بیرون بیاید تا مورد نقد و بررسی جامعه‌ی فرهنگی، هنری و مردم دوستدار موسیقی قرار بگیرد[[

مختاباد در عین نفاق و کم هوشی مفرطی که دارد - علیرغم داشتن صدای خوش -  آشکار می کند که در حالیکه جشنواره را به «سیاسی کاری»  متهم می نماید «سیاسی خوانی» را موجب افتخار خود می داند.

کاش در این مصاحبه از او پرسیده می شد : آقای امره ای؛ اگر حال و هوای سیاسی برای جشنواره خوب نیست چرا خودتان «سیاسی خوانی» را ممدوح دانسته و آلبوم اش را عنقریب وارد  بازار خواهید کرد؟

و باز دقت نمایید :

 ]]   سوال - به نظر شما جشنواره در این یکی دو سال اخیر جهت‌دار شده یا از همان اوایل این ویژگی را داشته اما شما نسبت به این موضوع بی‌تفاوت بودید؟

مختاباد - خب اوایل گروه‌های خیلی حرفه‌ای در آن شرکت می‌کردند. بعد از جریان انتخابات خیلی از هنرمندان نسبت به وزارت ارشاد و صدا و سیما موضع گرفتند. این است که ترجیح می‌دهند کار نکنند و اگر اجرایی هم دارند به صورت خصوصی برگزار کنند

 سوال - واکنش به تحریم‌ها، از سوی طرف مقابل چگونه بوده است؟

مختاباد - آنها اصرار دارند ما شرکت کنیم، اما بنا بر دلایل زیادی ما طفره رفته و طفره می‌رویم. شرایطی که الان می‌بینیم شرایط خوبی نیست! خیلی از دوستان ما، هنرمندان ( منظورِ مختاباد، همپالگی هایش است) و روزنامه‌نگاران الان در زندان هستند. ما انتظار داریم مثلاً وزیر فرهنگ یا رئیس جمهور مملکت که خودش اعلام می‌کند من حتی رئیس جمهور مخالفین هم هستم، اعلام کنند که می‌خواهیم از زندان‌ها بازدید کنیم. انتظار داریم تشریف ببرند و ببینند چرا این اتفاق‌ها دارد می‌افتد؟ ( معلوم نیست خود مختاباد چگونه تشریف برده اند و اتفاقات مورد ادعایشان در زندان را دیده اند؟)

در شان جامعه‌ی ما و در شان مملکت ما نیست که این اتفاق‌ها بیفتد و با هنرمندان این‌طور برخورد شود! همان‌طور که شنیده‌ایم در عرصه ی سینما هم خیلی از سینماگران در جشنواره‌ی فیلم امسال شرکت نکرده‌اند و این واقعا تاسف‌بار است!

سوال - به نظر شما این تحریم‌ها و این شرایط تا چه حد به هنر ضربه می‌زند؟

مختاباد - قطعا ضربه می‌زند. وقتی فضا محدود شود و هنرمند نتواند کارش را ارائه دهد و یا برای ارائه‌ی کارش به «اما و اگر» بیفتد طبیعی است رشد و روند جدی هنر و خصوصاً هنر فرهنگی، دچار سکته‌های جدی می‌شود. امیدوارم جامعه‌ی هنری و فرهنگی بتواند با یک نگاه جدی‌تر و نافذتر به آینده‌ی خود فکر کند و فضایی ایجاد شود که ایده‌های هنری قابلیت اجرا پیدا کنند. [[

نکته اول : مختاباد صریحا اقرار میکند که با تحریم جشنواره ها و مراسم مربوط به وزارت ارشاد و صداوسیما قصد « ضربه زدن » به این دو نهاد مهم را دارد.

نکته دوم : او در ابتدای مصاحبه ی خویش ، مزورانه  دلیل کناره گیری اش از جشنواره فجر را فاصله گرفتن از فضا و مسائل سیاسی و .. اعلام می کند اما در ادامه مصاحبه خائنانه اش با رسانه دشمن ، ضمن حمله به رئیس جمهور و ایراد اتهامات بی اساس به مجموعه دولت و ... به شکلی کاملا سیاسی ، مجموعه نظام را به ظلم در قبال دوستان فتنه گرش متهم می نماید. به راستی مختاباد در این مصاحبه کوتاه چه واضح و آشکار دچار تناقضات فاحش میگردد.

نکته سوم : مختاباد برای تعداد زندانیان مورد ادعایش واژه ی « خیلی » را به کار می برد اما پاسخ نمی دهد که این همه حجم مطبوعات و رسانه و تولیدات فرهنگی کشور را چه کسی در حال تولید و عرضه است؟

نکته چهارم : این خواننده ی فتنه دوست ، فضای هنری امروز کشور را بد و دچار تنگی و اختناق می داند ، اما بیشرمانه اعلام می کند که آلبوم سیاسی اش ، عنقریب وارد بازار کشور خواهد شد. یاللعجب از اینهمه وقاحت در تاختن به نظام مقدسی که ثمره خون سیصد هزار شهید است.

مختاباد امره ای نیز همچون مراد ربناخوان و فتنه گر خویش به لطایف الحیل سر بر بالین بوق های تبلیغاتی دشمنان این سرزمین گذاشته و بی دغدغه ی آنکه ، صداوسیمای جمهوری اسلامی، کرسی تدریس وی را در دانشکده حساسترین دستگاه نظام برچیند هر تهمت و توهینی که بخواهد نثار رسانه ملی و دیگر نهادهای مسئول  کشور می کند.

حقیقت آن است که مختاباد به زباله دان تاریخ هنر ایران پیوسته است و با هیچ شوک جذب حداکثری هم قابل بازیافت نیست.

اما؛

این مدیریت رسانه ملی است که می بایست طلب های مکتوب و مستندش از مختاباد را تا قِران آخر باز پس گیرد.

حق هم آنست که بابا لنگ دراز از مختاباد ناسپاس بخواهد تا هر آنچه را که در بیست سال گذشته ،از کیسه ملت نوش کرده  تمام و کمال قِی کند.

والعاقبه للمتقین

 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱۹
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۳۸ - ۱۷ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
اسم صداوسیما اومد...می خواهم دردودل حداقل خودم و خیلی های دیگر را بگم که علاقه بسیار زیادی به فوتبال داریم ... هر وقت که برنامه ای را بخواهند پخش کنند...سریعا اقدام به توقف پخش فوتبال ها می کنندو آن برنامه ی مطلوب خودشون را پخش می کنند بدون اینکه به خواست و علاقه نوجوانان و جوانان توجه کنندمثلا در ایام دهه فجر یا ایام نوروز که تعطیل می شویم و از روی خیال راحت می خواهیم فوتبال نگاه کنیم میبینیم سریال و .....می گذارندو این وسط علاقه مندان به فوتبال هیچی دیگه...می زننمون توی دیوار.......تو رو خدا یک گزارشی و یک مطلبی و انتقادی و پیگیری ای هم در این مورد کنید تا ما(خیلی از نوجوانان و جوانان)دچار ناراحتی و دلسردی و.....نشویم با توجه به اینکه در جنگ رسانه ای هستیم وبا این بی تدبیری ها نباید دفع مخاطب کنیم و مخاطبان را به سوی رسانه های بیگانه و .....جهت دهیم......شبکه سوم سیما که این همه مخاطب دارد و پربیننده ترین شبکه داخلی است اولا به خاطر همین پخش فوتبال ها است(حداقل سهم بسیارزیادی در این قضیه دارد).....نباید این مخاطب پراکنی را انجام دهد و صدا و سیما باید در این رابطه گام نهایی را بردارد وشبکه ورزش را به وجود بیاورد تا بالاخره نفس راحتی بکشیم و هی دغدغه ی پخش بازیهای فوتبال درجه اول جهان را نداشته باشیم پس از یک هفته انتظار و امیدواری و تلاش و کوشش در عرصه علمی کشور که خستگی ما را بیرون می کند......امیدواریم این کار(ایجاد شبکه ورزش)مثل افتتاح ورزشگاه های کشور و.....طول نکشدکه دیگه عمر ما به پایان برسد..............باامید موفقیت و سربلندی ایران و ایرانی..........
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۱۲ - ۱۷ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
تا بوده بوده پول ملت خرج آقایانی شده که بعدش علیه ملت بلند شدند.
شهید آوینی به درستی گفت که " در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب اللهی ها"
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۳۱ - ۱۸ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
تیساپه:

در مملکتی زندگی می کنیم که افراد به راحتیه باد کردنِ یک بادکنک،باد شده و بزرگ می شوند.
با یک سرود مذهبی ستایش و تقدیس شده و بورس دکترای فرانسه می گیرند.و ...
تبعاتش هم معلومه دیگه!
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۲۰ - ۱۸ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
برین گم شین عرب های کثیف. شما از هنر چی سر در می آرین که راجب استاد اواز ایران اراجیف می نویسین.
درود بر ایران آزاد
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۴۴ - ۱۸ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
راست میگه دوست هنرمند و هنردوست و هنرشناسمون!
شما چی از هنر میدونین
اول ادب رو از ایشون یاد بگیرید بعم هنر رو!!!!!!
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۴۳ - ۱۸ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
وبلاگ آنتی مثلثیزم با مطلب:
"پاراچنار؛ سرزمین فرزند امام رحمه الله"
به روز می باشد.

آدرس مطلب:
http://antimosalasizm.blogfa.com/post-196.aspx

ادرس وبلاگ:
http://antimosalasizm.blogfa.com/
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۴۸ - ۱۹ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
هنوز عقده گنده شدن داره،اینجا که به اون صورت نشد،لااقل چند تا مصاحبه سیاسی کنه شاید اونوریا بادش کردن گنده شد:D
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۵۳ - ۲۰ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
بهش خرده نگیرید بابا-بنده خدادیده دیگه کسی به صداش گوش نمیده رفته چند تامصاحبه کنه لااقل یه سری آدم ساده لوح نگاش کنن-من ازایشون تشکرمیکنم که روشنگری فرمودن و وضعیت حال حاضر جامعه فرهنگی رو یادمون دادن -اجرشون باملکه انگلیس
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۵۶ - ۲۱ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
...... صفت!
دستت را اگر تا مچ در عسل کنی و تا حلقوم در دهان وطن فروشان بگذاری، باز دستت را گاز می گیرند!
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۴۰ - ۲۱ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
وای بر مسئولینی مثل ... که خائنها رادر حساسترین مراکز جاداده اند وای از دست صداوسیما و رئیسش
پاسخ
ناشناس
UNITED STATES
۲۲:۵۴ - ۲۴ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
ببينم آقاي وكيل بيت المال هزينه يك دانشجو در خارج مگه چقدره كه اينهمه داد و فرياد ميكني، فقط يه رقم دزدي ...... 400 ميليارد تومان بوده، بقيه اعوان وانصار هم كه خودت ميدوني يه میليارد دزدي بقول پور محمدي توش گمه. مزدور قلم بدست خود فروش اين حرفها بتو نيومده، مختابادها و شجريانها با اراجيف آدماي بيسوادي مثل تو از دل وجان اين مردم بدر نميروند. ماه بتابد و سگ عو عو كند.
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۱۶ - ۲۷ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
این کامنتی که گفته : (( ببینم آقای وکیل بیت المال هزینه....))
ارقام دزدیا رو از کجا میدونه؟
ظاهرا باهاشونه
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۲۳ - ۲۷ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
دوست عزيز كه اينقدر براي بيت المال دل ميسوزوني، اين صدا و سيماي شما سريالهايي ميسازد با چندين ميليارد هزينه كه 10% مردم هم اونارو نميبينن. شما ميدوني هزينه تحصيلي يك دانشجو براي 5 سال به 100 ميليون تومان هم نميرسد كه نصف اين هزينه به دانشگاه پرداخته و نصف ديگر به دانشجو، كه بعبارتي ماهي 1000 دلار آمريكا كه هزينه اي بخور نمير را براي يك دانشجو با خانواده اش را در كشور غربي اعم از اجاره منزل و ساير احتياجاتش را شامل ميشود.
در دوره تحصيلم در لندن استاد مختاباد در زمره افتخارت ما ايرانيان ودانشجويان كانون توحيد بحساب مي آمدند. اين هنرمند با اين توانايي هنري و علمي اگر در كشوري ديگر بودند قطعا با هواپيماي شخصي سفر ميكردند. تازه اگر صدا و سيما ي ايران حقوق مولف و مصنف را رعايت نمايند بدون ترديد به دكتر مختاباد بدهكار ميشود.
اگر بزعم شما مختاباد را صدا و سيما مختاباد كرده بفرماييند كارخانه مختاباد سازي راه بندازند و چند ده از ايشان را توليد كنند تا ما بصداي آنها گوش دهيم.
عشق آمدني بود نه آموختني
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۱۴ - ۳۰ بهمن ۱۳۸۹
۰
۰
در مکتب ما مختاباد همان کودک فقیری است که شب از زور گشنگی دلش ویالون می رند مرگ بر موسوی
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۴۷ - ۰۲ اسفند ۱۳۸۹
۰
۰
اي تازه بدوران رسيده در مكتب ما نيز
" الفقر و فخري". استاد مختاباد چه فقير و چه غني افتخار ماست.
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۲۰ - ۰۶ اسفند ۱۳۸۹
۰
۰

نوای توست که شد با صدای ما انباز
ندای خفته‌ی ما را، تو می‌شوی آواز

درین دیار که ظلمت بساط افکنده است
تویی که قصه‌ی خورشید، می‌کنی آغاز
...
بخوان به نام امید و نوید پیروزی
بخوان که با نفست، زخمه می‌زند این ساز

بخوان و مرهم این زخم‌های خونین باش
بخوان به «شورِ» جوانی، به مایه‌ی «شهناز»

درود بر تو که همراه و هم‌صدای منی
درود بر تو یگانه چکاوک آواز

ارادتمند همیشگی‌ شما
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۲۸ - ۰۸ اسفند ۱۳۸۹
۰
۰
به نام آنکه گل را رنگ و بو داد



گرانمایه استاد فرزانه ام-جناب مختاباد عزیز

با عرض سلام اینکه از دنیای مجازی رسانه یی یا رسانه ی مجازی -که این آخری برای برخی از رسانه ها به حقیقت نزدیک تر است - نوشتاری را که در آن به اظهار نظر در باره شما پرداخته شده،از نظر گذراندم وپر واضح بود که جز افسوس واژه یی نیافتم تا - نه به عنوان پاسخگویی به پرده دری های اوباش گونه ی نویسنده یی خام اندیش،بلکه - برای تسکین دل دردمند خویش بر لب جاری کنم و از آنجا که به قول خواجه شیراز: در ره منزل لیلی که خطرهاست دران شرط اول قدم آنست که مجنون باشی" :و چنین شد که باز هم با غزلی راه خیال را بر سازهای نا"موزون "ی که مخالف می زنند، بستم

نا موزون

اینوای عشق در هر پــرده ی قانون تو
گرمی دل هاست این آوای آتشگون تو

گوش نااهلان پذیرای حدیث عشق نیست
در دل نااهــل کی گیــــرد دم افسون تو

ژاژخایی گر کنند امثال "موزونی" مرنج
می زند ساز مخالف خصم ناموزون تو

روستایی زاده یی اما نه بی نــام و نشان
محفل گل های جاویـدان بود هامون تو

چارپایان را به جز"هش" نیست با گوش آشنا
یونجه خواران را چه حظ از لذت معجون تو

جز چنین لاطائلات و این قبیل اسحولیات
گو چه گوید گر نگوید دشمن مغبون تو
نوریان

6 اسفند 89


پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۵۹ - ۰۹ اسفند ۱۳۸۹
۰
۰
RezFebruary 28, 2011 at 5:50pm
عنوان: هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند/ بر آتش تو بجز جان او
‫با سلام و عرض ادب و احترام محضر استاد عزیز ، جناب اقای دکتر سید عبدالحسین مختاباد.
این روزها عجیب متعجب و سخت دلگیرم ، که عده‌ای از روی تعصب کور نسبت به هرچه و هرکه علم جهل و تعصب بر افراشتند ، نادانان را بر کشیدند و دانایان را فروکوفتند و در این راه با نادیده گرفتن تمامی زحمات و خدمات دلسوزانهٔ هنرمندان بزرگ و محبوبی چون شما برای این آب و خاک ، متوسل به نقدهای غیر منصفانه و مضحک شدند که حتی ارزش تکذیب را هم ندارند.(و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما)

دردآور است، دردی عظیم ! آنچه و آنکه بایستی‌ به آن افتخار کنیم میشود حنّاق گلوی نابخردان!

شگرد دیرینهٔ کذابان این بوده است که برای خوراندن و باوراندن اکاذیب به مخاطب بی‌ خبر و ساده دل ،راست و دروغ را درهم کند و حق و باطل را با هم بیامیزد و با ترکیب در آمیختهٔ راست و نادرست، به مراد زشت خود برسد.( مکرو و مکر الله ، والله خیر ماکرین)

و خطاب به آقای مهران موزونی عرض می‌کنم :
با آرزوی آیندهای حرفه‌ای تر،اخلاقیتر و خدپسندانه تر برای شما ، از کسی‌ که قدم در راه رشد مواضع حامیان این *دوران* نهاده انتظار میرود اگر پروای اخلاق و رضای خدا را ندارد،لااقل برای اعتبار و منزلت حرفه‌اش ارزش بیشتری قائل باشد.کاش اگر در برابر حقیقت،مردم و خدا شرم نمیکنید لااقل سود و زیان خود را بهتر تشخیص میدادید.
هم مـــــــرگ بر جهان شما نيز بگذرد
هم رونق زمان شمــــــــــــا نيز بگذرد
واين بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بـــــر دولت آشيان شما نيز بگذرد
باد خــــــــــــــــزان نکبت ايام، ناگهان
بــــــر باغ وبوستان شما نيز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بيداد ظالمــــــــان شما نيز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمع ها بکشت
هم بــــر چراغدان شما نيز بگذرد
زين کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچــــــــار کاروان شما نيز بگذرد
بر تير جورتان ز تحمــــــــل سپر کنيم
تا سختــــــــی کمان شما نيز بگذرد

با آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون استاد عزیز جناب آقای عبدالحسین مختاباد و به
امید روزی که دلهایمان همه شاد !

بخوان به نام امید و نوید پیروزی
بخوان که با نفست، زخمه می‌زند این ساز

بخوان و مرهم این زخم‌های خونین باش
بخوان به «شورِ» جوانی، به مایه‌ی «شهناز»

درود بر تو که همراه و هم‌صدای منی
درود بر تو یگانه چکاوک آواز

ارادتمند و دوستدار همیشگی شما,
سارا سادات رضوانی
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۵۴ - ۱۱ اسفند ۱۳۸۹
۰
۰
مختاباد اگه هنر داشت پادوی سیاسیون نمی شد.
شایدم این هنر جدیدشه، برا نون درآوردن!
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها