دیپلماسی ایرانی، رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق آمریکا در سخنرانی هفته اخیر
خود اظهار داشت: پیامدهای اقدام نظامی آمریکا یا اسرائیل علیه ایران به
گمان من فاجعه ای در بخشی از جهان خواهد بود. چرا که اقدام نظامی، ایران
هسته ای را اجتناب ناپذیر می کند و در عین حال برنامه های هسته ای ایران
بیشتر به اعماق زمین فرو می روند.
این در حالی است که ایران و اهداف
هسته ای اش یکی از دشوار ترین موضوعات استراتژیک در جهان امروز به شمار می
رود که به طور مستقیم، اسرائیل، کشور های عربی، اروپا و البته ایالات
متحده را تحت تاثیر قرار می دهد.
یکی از مهمترین ملزومات برای خروج
از این بن بست ایجاد روابطی موثر بین ایران و ایالات متحده است. روابطی که
دست کم مقامات دو طرف بتوانند در آن دیپلماسی را به طور سازنده ای دنبال
کنند.
اما آنها نمی توانند. روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب
اسلامی 1357 قطع شد و مرور زمان نیز آن را وخیم تر کرد. برای 33 سال، بی
اعتمادی عمیقی بین دو طرف حاکم بوده که با سیاست های سال انتخابات در دو
کشور ترکیب شده و موجب شده دیپلماسی رو به افول برود. پس می تواند گفت که
نام این بازی مدیریت هسته ای است.
آیا در صورتی که اوباما بتواند
پیروز انتخابات 6 نوامبر باشد، پیشنهاد اولیه خود برای رویکردی جدید در
قبال ایران را احیا خواهد کرد یا اینکه این بار صدای طبل جنگ بلندتر خواهد
شد؟
ایالات متحده از مدت ها پیش اقدامات مخفی و انهدامی علیه
تاسیسات هسته ای ایران را آغاز کرده است. از سوی دیگر آمریکا سخت ترین
تحریم ها را علیه ایران اعمال می کند و اتحادیه اروپا نیز روند مشابهی را
پیش گرفته است.
در هفته های اخیر نیز موج تازه ای از کاهش ارزش ریال
در مقابل دلار ایجاد شده که بخشی از آن به تحریم های اعمالی آمریکا و
متحدانش علیه جمهوری اسلامی مربوط می شود.
با این وجود محمد جواد
لاریجانی، مشاور عالی مقام معظم رهبری می گوید امکان ایجاد روندی گام به
گام شامل شفافیت برنامه های هسته ای ایران در قبال لغو تحریم ها و تضمین
های امنیتی ، وجود دارد.
اما باید گفت که آمریکا و ایران بر سر
اولویت ها اختلاف نظر دارند. اوباما متعهد شده است که ایران مجهز به سلاح
هسته ای را نپذیرد و می گوید همچنان زمان برای دیپلماسی در مورد ایران باقی
است.
این در حالی است که چندین دور مذاکره بین ایران و غرب نتیجه
ای به همراه نداشته و مقامات سابق تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بر این
باورند که ایالات متحده در قبال آجیل از ایران الماس می خواهد .
البته
میت رامنی جمهوریخواه محدودیت های کمتری در مقایسه با اوباما دارد و می
گوید در صورتی که رئیس جمهور شود ، نمی گذارد ایران به توانایی تولید سلاح
هسته ای دست یابد. هرچند که مضمون کلی اظهارات وی مشخص نیست و کارشناسان
درک تشریح شده ای از آن ندارند.
رامنی در تازه ترین سخنرانی خود در
خصوص سیاست خارجی اظهار داشت: ما و متحدانمان از دستیابی ایران به توانایی
تولید سلاح هسته ای جلوگیری خواهیم کرد.
واژه توانمندی به معنی خط
قرمز رامنی است که با آنچه اوباما مد نظر دارد، متفاوت است. به نظر می رسد
که رامنی به دنبال جلوگیری از انجام هر گونه فعالیت غنی سازی در ایران است
که می تواند در ساخت سلاح کارایی داشته باشد. آنچه اسرائیل و غرب را نگران
می کند، تولید مقادیری از اورانیوم غنی شده در ایران است که بتوان در صورت
غنی سازی بیشتر آن را به سلاح هسته ای تبدیل کرد. اما تا کنون مدرکی دال بر
تلاش تهران در این زمینه مشاهده نشده است.
رامنی در سفری که
تابستان گذشته به اسرائیل داشت اینگونه نشان داد که از اقدام نظامی
پیشگیرانه اسرائیل علیه ایران حمایت می کند، که رویکردی جنگجویانه تر در
مقابل ایده های اوباما به شمار می رود. اما رامنی هم مانند اوباما به دنبال
اعمال تحریم های سنگین علیه ایران است.
این در شرایطی است که ایران
متقاعد شده فشار هسته ای آمریکا بیش از هر چیز به تلاش ایالات متحده برای
تغییر رژیم مربوط می شود. عبارتی که اوباما به روشنی از به زبان آوردن آن
پرهیز می کند اما رامنی به آن اشاره کرده است.
باید گفت هیچ یک از
نامزد های انتخابات آمریکا با سخن پراکنی در مورد ایران در این رقابت شکست
نمی خورند، اما حل مساله هسته ای ایران به تعامل مبتکرانه و جامع و همچنین
مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا نیاز دارد. انجام چنین اقدامی می تواند به
خاورمیانه ای با ثبات و امن کمک کند و این می تواند بزرگترین دستاورد سیاست
خارجی رئیس جمهور آینده آمریکا باشد.