رجانیوز/عاطفه صادقی:
1- سالهاست که استکبار غربی به سرکردگی امریکا، به دنبال اجرای نقشهای موسوم به نظم نوین جهانی با هدف تامین منافع غرب، اسرائیل و امریکا در خاورمیانه است. در واقع آنها تلاش میکنند تا مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای خاورمیانه بیشترین امکان تحقق منافع امریکا و غرب را در این منطقه تامین كرده و کمترین آسیب به این منافع وارد شود.
2- با توجه به وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و پیشرفت همه جانبه گفتمان استکبار ستیز، ولایت مدار و دینی در ایران، الهام بخشی و صدور این انقلاب به دیگر کشورهای منطقه، از نگرانیهای اصلی غرب به شمار میرود. از سوی دیگر مشکلات داخلی، استبداد سیاسی، فساد اقتصادی و گسترش ارتباطات جهانی به شکل گیری بغضی فرو خورده و سرکوب شده در میان اعراب منجر شد، که هر آن امکان فوران و خروش داشت.
بنابراین تکرار انقلابی مانند انقلاب امام خمینی(ره) و با همان رویکرد، در کشورهای عربی منطقه از مدتها پیش، قابل پیش بینی بود.
3- سیاست جایگزینی- موج سواری تلهای است که غرب برای مهار و مدیریت آشوبها و انقلابهای مختلف از آن بهره میگیرد.
طبق سیاست جایگزینی، غرب می کوشد تا مسیر حرکت هایی انقلابی، اجتماعی و دینی را که در تضاد با منافع خود ارزیابی میکند تغییر داده تا همان الگویی شکل بگیرد که کمترین آسیب را برای منافع آنها داشته باشد. رهبر انقلاب در دیدار با مردم قم در روز 19 دی1389 در مورد حوادث سال گذشته چنین تحلیل فرمودند که آنها به دنبال اسلام مطلوب خود بودند.
در سیاست جایگزینی دشمن تمام تلاش خود را میکند تا با ارائه یک نمونه تقلبی از مورد اصلی، با کمترین هزینه مسیر حرکت های انقلابی- اجتماعی و دینی را به نفع خود تغییر دهد.
بر طبق سیاست موج سواری، دشمن با سوار شدن بر موج ایجاد شده و از طریق همان ادبیات و امکانات، تمام تلاش خود را برای حداکثر استفاده از وضعیت موجود جهت مهار اوضاع و رسیدن به هدف به کار میبرد.
به عنوان نمونه درست هشت روز بعد از انقلاب اسلامی ایران، اولین تحرکات نظامی برای تصرف ژاندارمریها در غائله کردستان صورت میگیرد، دشمن با سوار شدن بر تمایلات انقلابی مردم از یک سو و نبود انسجام سیاسی اوایل پیروزی انقلاب و همچنین توجیه فکری نبودن مردم مناطق دور از پایتخت، حداکثر استفاده را از بستر لازم كرده و با القای تمایلات جدایی طلبانه میان مردم کرد و شایع پراکنی برای اختلاف اهل تسنن و تشیع، سخت ترین بحران نظامی و اجتماعی را در اولین روزهای انقلاب به جمهوری اسلامی نوپا تحمیل میکند.
کمترین برداشت دشمن از راه اندازی این فتنه در منطقه هم مرز با عراق، ایجاد یک حیاط خلوت و فراهم کردن فرصت برای آماده سازی و تجهیز عراق به منظور حملهای نظامی و جنگ با حکومت تازه تاسیس ایران است.
این دو سیاست همزاد یعنی جایگزینی- موج سواری به دلیل هم پوشانی و اشتراک هدف، عموما در آن واحد و همراه با هم برای هرز رفتن مسیر اصلی اعتراضات و خشم عمومی مردم و کنترل آن به شیوه مطلوب اعمال میشوند.
4- گزارههای قطعی اتفاقات اخیر دنیای عرب و خاورمیانه چنین است:
الف) آشوب های مردمی اخیر یک خیزش عمومی علیه استبداد نهادینه شده حکومت های عرب منطقه است.
ب) این خیزش مردمی ماهیتی اسلامی، ضد امپریالیستی و ضد غرب دارد.
ج) تحرکات صورت گرفته، قدرت اثرگذاری و انتشار بسیار بالایی در سطح منطقه و سرایت به سایر کشورها دارد.
د) مهار این آتش با روش نظامی و خشونت آمیز ناممکن است، همانطور که بازگشت به شرایط قبل از آشوب نشدنی است.
5- اگر از این احتمال چشم پوشی کنیم که غرب در شکلگیری و گسترش دامنه دومینوی انقلابی در کشورهای عربی نقش داشته تا از بروز انقلابی اسلامی و ولایت محور مانند ایران در کشورهای عربی جلوگیری كند، همانطور که در عراق و افغانستان با اشغال نظامی چنین کرد ولی راه حل نظامی را در کشورهای عربی ناکارآمد دید.
شواهد و اخبار موجود نشان میدهد که غرب کاملا آگاه بوده که فساد سیستم حکومتی مبتنی بر پادشاهی و تبعات استبدادی آن، نارضایتی مردم عرب منطقه از حکومتها و حاکمان خویش و دوری از تعالیم اسلامی، دیر یا زود به یک خروش جمعی غیر قابل بازگشت تبدیل خواهد شد.
هرچند آنان پیش بینیای از زمان وقوع حادثه نداشتند ولی اصل وقوع حادثه برای آنان قطعی بود.
راشد الغنوشی، رهبر حرکت اسلامی النهضه تونس، همان محقق و نویسنده کتاب "حرکت امام خمینی و تجدید حیات اسلام" است و انقلاب تونس در بسیاری از رسانهها به دلیل ماهیت عمیق دینی خود به انقلاب اذان شهره است، با این اوصاف احتمال ایجاد یک جمهوری اسلامی مدل حکومت ایران و با تأسی به اندیشه امام خمینی(ره) جدی است، اتفاقی که منافع غرب را زیرو رو خواهد کرد.
6- تونی بلر: باید تحولات مصر را تا از کنترل خارج نشده، مدیریت کنیم.
پايگاه خبري دبكا فايل: موضع امریکا در قبال مردم منطقه یکی به نعل و یکی به میخ است، آمريكا به صورت علني از انجام اصلاحات در كشور مصر سخن ميگويد و از آن طرف از خدمات مبارک تقدیر میکند، به نظر میرسد این تمجید اوباما از مبارک بیشتر به غزلی برای خداحافظی وی مانند است.
البرادعي: آمادهام قدرت را در دست بگيرم،مبارك آخرين نفسهاي خود را ميكشد. مصر امروز يك زندان بزرگ است. ما براي ارزشهاي جهاني مبارزه ميكنيم. اگر غرب امروز اظهار نظري نكند، پس چه زماني ميخواهد حرف بزند؟
دولت انتقالی تونس در حال مذاکره با مخالفان است و ...
اخبار ذکر شده هشداری است تا جهان عرب دستاوردهای انقلاب خویش را به امریکا و انگلیس تقدیم نکند و آینده را با دستان خود رقم بزند نه با دستان غرب.
اکنون مردم فریاد میزنند که بن علی و مبارک را نمیخواهند در حالیکه امریکا و انگلیس در اتاقهای فکر خویش برای آنچه مردم عرب بخواهند و بپسندند برنامه ریزی میکنند!
وضعیت پیش آمده حاکی از تلاش غرب برای ایجاد یک آلترناتیو از حکومتهای فعلی عربی و در دست گرفتن مدیریت این کشورهای عربی است.
تنها تفاوت البرداعی از نظر دیدگاه سیاسی و تعلق به غرب با مبارک ژست لیبرال اوست و جایگزینی وی چندان تاثیری در تحولات منطقه نخواهد داشت. البرادعی تمام تلاش خود را میکند تا با سوار شدن بر موج اعتراضی مردم مصر، تغییری در جهت منافع غرب و با ظاهری مردم پسند و دموکراتیک پیش گیرد. در اینجا او ابتدا از سیاست موج سواری و سپس سیاست جایگزینی بهره خواهد برد.
واقعیت این است که اعتراضات اکنون جهان عرب ، فاقد رهبری وحدت آفرین، منسجم کننده، شجاع و مدبر مانند امام خمینی است، جهان عرب با وجود این ضعف به هشیاری مضاعف نیاز دارد تا این تحرکات به لطف الهی، خاورمیانه ای اسلامی و عاری از استبداد، استعمار و استکبار رقم زده و اعمال سیاست جایگزینی- موج سواری توسط دشمن این حرکت خجسته را هرز نسازد.
نتیجه چنین تحرکاتی پر رنگ شدن نقش و جایگاه فعالان و گروه های اسلامگرا، امریکا و اسرائیل ستیز منطقه خواهد بود و در هر حال این سوال بسیار مهم است که سهم این گروهها از قدرت و میزان اثرگزاری آنها بر تحولات منطقه به چه صورتی رقم میخورد؟