کد خبر: ۸۶۰۲۳
زمان انتشار: ۱۰:۴۰     ۲۴ مهر ۱۳۹۱
دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهدا و ایثارگران در سفرهای استانی دیداری خاص است. این جلسه، جلسه عزیزدادههاست و میزبان و مهمانش معلوم نیست! راستش انتظار این همه استقبال و اشتیاق را از شركت‌كنندگان در این جلسه نمی‌كشیدم. خانواده‌های شهدا و ایثارگران تا آخر برنامه به هر بهانه‌ای شعار دادند و منطق و احساس‌شان را به رهبرشان نشان دادند.
 http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21238/1.JPG
خیلی از پدر و مادرها با عكس عزیزان‌شان آمده بودند در این جلسه. لابد می‌خواستند آنها هم فیض این مهمانی را از دست ندهند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21238/2.JPG
برعكس تمام جلسات سفر، تنها جلسه ای كه تعداد مسن‌ها و پیرها بیشتر است، همین جلسه است. به خاطر همین هم هست كه آقا صحبتهایشان را در این جلسه طولانی نمی كند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21238/3.JPG
صفوف اول صف فرمانده‌ها و جانباران بود! آنهایی هم كه دست و پایشان در كمیت و كیفیت كامل بود، بی چشم و گوش بودند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21238/4.JPG
وقتی آقا آمد روی جایگاه، مردم جلو آمدند و شعار دادند. دو تا پسر نوجوان از نرده های سكوی خبرنگارها كه ما رویش نشسته بودیم بالا آمدند تا آقا را ببینند. یكی به دیگری گفت: سبحان! رهبر را دیدی؟... چه‌قدر قشنگه!
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21235/C/13910723_2821235.jpg
اول جلسه خانم صدیقه بهاری متنی خواند و در آن اشاره كرد به حرف شهید باكری كه بازماندگان جنگ سه دسته می‌شوند؛ اول پشیمانها، دوم بی تفاوتها و سوم كسانی كه پایبند آرمانها می‌مانند و مجبورند از غصه دق كنند. رهبر انقلاب در صحبتهایشان به این حرف دختر شهید بهاری اشاره كردند و گفتند: من جمله آخر آن حرف (حرف شهید باكری) را قبول ندارم، آنهایی كه پایبند آرمانها و ارزشها می‌مانند شاهد به ثمر نشستن و تناور شدن این نهال خواهند بود.

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21238/6.JPG
این پیرمرد از وقتی آقا آمد تا آخر جلسه داشت گریه می‌كرد، گاهی هم بلند می‌شد و چیزهایی می‌گفت كه نمی شنیدیم. خواستم بعد از جلسه بروم ببینم حرفش چه بوده ولی پیدایش نكردم. همه خبرنگارها بالای سكو محو حال او بودند.

وقت رفتن، رهبر انقلاب به خواست یكی از همان صف اولی‌ها دست به گردن بردند و چفیه‌اشان را درآوردند تا بدهند به او. بین راه كس دیگری چفیه را گرفت. آقا روی جایگاه ماندند و با دست اشاره كردند تا چفیه برسد به آنكه زودتر درخواست كرده.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۰۶ - ۲۴ مهر ۱۳۹۱
۷
۲
همه اش گریه کرد .... پس چی گوش داد و شنید ؟؟؟
پاسخ
ملکی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۲۷ - ۲۴ مهر ۱۳۹۱
سلام
لازم نیست که باگوشها و چشمان ظاهری دید و شنید کافی دل بدی
جدیدترین اخبار پربازدید ها