نیما تجبر استاد زبان و ادبیات فارسی در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس پیرامون تفال بر دیوان حافظ و ایهام و صنایع ادبی همچنین سیاسی و مبارز بودن حافظ به نکات ظریفی اشاره کرد.
آقای تجبر پیرامون حافظ و اینکه چرا ما ایرانیان برای تفال به دیوانه حافظ رجوع میکنیم؟
ساختار غزل حافظ به دلیل ویژگیهایی که دارد این امکان را به ما میدهد که با دیوان حافظ فال بگیریم، بخش دیگر اعتقاد به رازآمیزی و اعتقاد به زبان غیب بودن حافظ است، در باور فرهنگی ما و در نگاه ما به حافظ، او جلوهای قدسی و آسمانی دارد که سبب میشود در نخستین مرحله خواننده شعر حافظ با این باور به سراغ حافظ رود که او به عالم غیب وصل است.
دیگری ساختار غزل حافظ است، در این ساختار استقلال تک تک ابیات در عین وحدت ناپیدایی است که شعر حافظ دارد، ضمن اینکه غزل حافظ نه از لحاظ موضوع بلکه درونمایه نهانی به هم مرتبط است، از جهتی هم تکتک بیتهای حافظ هم از استقلال خاص خود برخوردار است، یعنی در یک بیت حافظ از دوری و فراغ شکایت دارد و در بیت دیگری آرزو میبرد که بجای دیگری خواهد رفت و انسانی دیگر خواهد شد، یعنی مجموعه احساسات برتر انسانی در اکثر غزلهای حافظ جمع است، امید به آینده بهتر امید برای بودن در کنار عزیزان، آرزوی تغییر و تحول گرایش به معنویات و همچنین امور جاری زندگی از دیگر موارد ابیات اوست.
هنر حافظ در این است که تمام این احساسات برجسته و اهم گرایشهای ذهنی انسان را توانسته در غزل خود گرد آورد، بنابراین وقتی هر جویندهای به غزل حافظ رجوع میکند تهیدست از غزل حافظ باز نمیگردد، بلکه گوشهای از خواسته خود و آرزوی دلش را مییابد و با آن آرام میشود.
به توحید و خداشناسی در ابیات غزل حافظ اشاره کنید؟
برای توحید و خداشناسی حافظ باید دو جنبه قائل شد؛ یکی اینکه ما مسلمانیم و اعتقاد به قرآن، پیامبر و پیامبران الهی داریم و در عین حال اعتقاد به خداوند از منظری کاملا انسانی، دلیل هم اینکه اگر خدای حافظ خدای خاص مسلمانان بود یعنی از نوعی که مسلمانان اعتقاد دارند دیگر ملل و اقوام شعر حافظ حتما رویکردی که از این دست داشتند، نمیداشتند؛ یعنی گوته آلمانی اشعار حافظ را در ترجمه آزاد بنام دیوان شرقی در میان اشعار خود جای نمیداد چون میدید حافظ خدایی خاص خود دارد، در عین اینکه حافظ یک مسلمان معتقد است و حافظ قرآن و در عین عنایتش به دین اسلام با این وجود محدود به اسلام و گرایش مسلمانی نیست بلکه هر انسان خداپرستی میتواند در غزل حافظ جلوههایی از خداوند را ببیند. شاید بخشی از این هم مربوط به عرفان حافظ باشد.
ایهام در غزل حافظ موج میزند و استقبال را از دیوان خواجه افزایش داده، این نکته به برجسته شدن اشعار حافظ چقدر کمک کرده است؟
رکن رکین شعر حافظ و آنچه خوانش و علاقمندی به شعر حافظ ایجاد میکند «ایهام» است وقتی با ایهام صحبت کنید هر فردی راه به جایی میبرد هر که میتواند معنایی را استخراج کند خواه ناخواه با ورود به عرصههای متعدد معنایی، امکان معنا سازی یا امکان حضور بار معنایی بیشتر در یک متن اتفاق میافتد بنابراین به همین دلیل رکن شعر حافظ آرایه ایهام است.
درباره کنایههای ابیات حافظ به عارفان و عاشقان بگویید؟
حافظ انواع کنایهها را بکار میبرد، گاهی کنایه و اعتنا به لطف دارد و گاهی هم کنایه و اعتنا از سر قهر دارد، حافظ در عین اینکه ارادت خاصی به پیر مغان دارد در عین حال از برخی عرفای خودستا سخت بیزار است، شاه نعمتالله ولی غزلی دارد تحت عنوان (ما خاک را به نظر کیمیا کنیم)؛ اما حافظ در یک شعر سر به سر نعمتالله ولی گذاشته و میگوید (آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند) کنایه است، بلافاصله میگوید (درد نهفته به ز طبیبان مدعی) یعنی فردی که ادعا میکند نمیتواند طبابت کرده و طبیب من باشد چون طبیبی مدعی است.کنایات حافظ گاهی از سر لطف و گاهی از سر قهر است.
حافظ از شیخ صنعان به نیکی و لطف یاد میکند، همان شخصیتی که در میان عرفا مورد علاقه بوده و عطار بصورت جداگانه منظومهای برای شیخ در دل «منطق الطیر» فراهم دارد. بنابراین باز هم حافظ در جهانبینی خاص خود کنایههای متعددی دارد.
اینکه عنوان میشود حافظ شاعری سیاسی و مبارز بوده تا چه حد صحیح است؟
کاملا درست است؛ شعر حافظ کاملا یک حیات برجسته اجتماعی دارد که دقیقا بسیاری از گرههایش تنها با دانستن و خواندن عصر حافظ گشوده میشود، شخصیتهای تاریخی مثل «شاه شیخ شجاع» که در جوانی حافظ در شیراز به دار کشیده میشود، یاد کردن از امیر مبارزالدین مظفری، یاد کرد از شاه شجاع، قوامالدین شیرازی و.... همه و همه نشان میدهد که حافظ کاملا با عناصر اجتماعی _ سیاسی خود در ارتباط بوده و در مقابل آنها کنش و واکنش داشته یا بهتر است بگویم در برابر کنش هر یک واکنشی نشان داده، بنابراین شعر حافظ اجتماعی و سیاسی است و از این لحاظ خواننده که علاقهمند و کنجکاوی در شعر حافظ است باید تاریخ عصر حافظ را به خوبی بداند تا راز برخی ابیات را دریابد.