کد خبر: ۸۴۵۲۰
زمان انتشار: ۱۳:۱۱     ۱۸ مهر ۱۳۹۱
برهان- اگر روزگاری دولت یا کشوری، با لشکرکشی و اقدام نظامی، کشوری ثانی را اشغال فیزیکی می‌کرد و آن را «استعمار» می‌نامیدند؛ اگر طی 100 سال گذشته با عزل و نصب عمال وابسته در کشورهای متعدد و هدایت آن‌ها، کشورها را بدون اشغال نظامی در اختیار خود قرار می‌دادند و آن را «استعمار نو» نام می‌نهادند؛ امروز با ابزار فوق‌العاده قدرتمند «رسانه» و تأثیر مفرطی که این ابزار روی ذهن و قلب انسان‌ها دارد، کار برای استعمارگران ساده‌تر از گذشته هم شده است.
 
آری با «استعمار فرانو» دیگر نه نیاز به لشکرکشی به کشورهای دیگر وجود دارد و نه نیازی به عزل و نصب عمال وابسته. امروز ابزار رسانه کافی است تا با اقناع افکار و ارضای قلوب، اراده‌های ملت‌ها را در اختیار صاحبان قدرت و ثروت و رسانه قرار بگیرد تا ملت‌ها بدون مقاومت و مبارزه شبیه به آنچه در استعمار قدیم بود و بدون اعتراضات در استعمار نو، به بردگانی نامحسوس در استعمار فرانو تبدیل شوند که برای تحقق اهداف دیگران حاضرند از جان خود نیز بگذرند و فداکاری کنند!
 
«رسانه‌ها به ما می‌گویند که به چه چیز فکر کنیم.» بدون هیچ تردیدی، این مهم‌ترین کارکرد رسانه در عصر حاضر است، چه آنکه تا وقتی رویداد یا اتفاقی برای انسان «موضوع روز» نباشد، قطعاً هیچ گاه ذهن آدمی و فکر آدمی در اطراف آن رویداد «کنکاش» نخواهد کرد و راجع به آن تحلیلی ارائه نخواهد داد.
 
امروزه مدرن‌ترین و پیشرفته‌ترین رسانه‌های دنیا، با توجه به رو شدن دست رسانه‌های جدید پس از گذشت بیش از یک قرن از فعالیتشان، دیگر به فکر ارائه‌ی تحلیل‌ها و مواضع خود به صورت «مستقیم» و «نخ‌نما‌شده» نیستند؛ بلکه با قدم نهادن در عصری جدید، تنها با «موضوع‌سازی» صرف، تمام اهداف خود را همچون سابق و حتی بهتر از آن پیش می‌برند و دیگر نیازی به موضع‌گیری‌های مستقیم، صریح و علنی، له یا علیه دولت و ملت و اشخاص ندارند و این گامی مهم رو به جلو در «استعمار فرانو» است.
 
با توجه به تغییر مدیوم رسانه‌ها از تلویزیون به اینترنت، که تعاملی و دوسویه بودن جزء ویژگی‌های برجسته‌ی آن است و همچنین شکل‌گیری خرده‌رسانه‌ها اعم از وبلاگ‌ها، سایت‌های شخصی و صفحه‌های اختصاصی در شبکه‌های اجتماعی، دیگر تاکتیک «سانسور» تقریباً تا حد زیادی از دستور کار رسانه‌های برجسته خارج شده است و از آن استفاده‌ی چندانی نمی‌شود؛ بلکه رسانه‌های غربی، با توجه به گستره و قدرتی که دارند، از طریق تاکتیک «برجسته‌سازی موضوعات» و جابه‌جایی «متن و حاشیه»، «سانسور پیشرفته» را بدل از سانسور قدیمی و نخ‌نما‌شده اعمال می‌کنند و بدین صورت هم خود را مدعی آزادی بیان جلوه می‌دهند و هم کلاهی به شدت گشادتر از قبل بر سر ملت قرار می‌دهند.
 
تاکنون نمونه‌های بسیاری از تاکتیک جابه‌جایی متن و حاشیه و همچنین برجسته‌سازی موضوعات در برهه‌های مختلف، توسط رسانه‌های غربی، درباره‌ی جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شده است. تلاش برای به حاشیه بردن سخنان استراتژیک و هوشمندانه‌ی مقام معظم رهبری، دقیقاً، از زمان تصدی رهبری امت اسلام توسط ایشان در دستور کار رسانه‌های غربی قرار گرفته است.
 
رسانه‌های غربی به درستی تصمیم گرفته‌اند اشتباهی، که درباره‌ی امام خمینی (رحمت الله علیه) مرتکب شده‌اند، درباره‌ی مقام معظم رهبری تکرار نکنند. این رسانه‌ها، که با پوشش جهت‌دار اخبار و سخنان مربوط به بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی و تحلیل مغرضانه‌ی آن‌ها سعی در تخریب امام روح‌الله داشتند، بعد از مدتی متوجه آن شدند که نتیجه‌ی رفتارشان چیزی جز «نقض غرض» نبوده و امام (رحمت الله علیه) و اندیشه‌ی او در جهان به محبوبیتی عجیب دست یافته است، حال آنکه غرض رسانه‌های غرب تخریب امام و اندیشه‌ی وی در افکار عمومی بود.
 
رسانه‌های مذکور، که مقام معظم رهبری را ادامه و اندیشه‌های ایشان را در امتداد اندیشه‌های بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی می‌دیدند، همواره سعی بر «سانسور سخنان و اندیشه‌های» مقام معظم رهبری داشته‌اند؛ اما این شکل سانسور در گذر زمان به انحای مختلف پیگیری شده و امروزه، همچنان که در بالا بدان اشاره شد، به سانسوری مدرن و پیشرفته رسیده است.
 
امروز دیگر با توجه به تعدد رسانه‌های داخلی و حتی خارجی، جلوگیری از اشاعه‌ی سخنان مقام معظم رهبری و بازنشر آن‌ها در رسانه‌های متعدد امکان‌پذیر نیست، بلکه باید از طریقی دیگر نگاه‌ها و اذهان را متوجه مسائلی فرعی کرد تا کمتر فکر و ذهنی متوجه سخنان راهبردی و استراتژیک مقام معظم رهبری شود و این امکان‌پذیر نیست مگر با تاکتیک‌های «جابه‌جایی مسئله»، «جابه‌جایی متن و حاشیه» و یا «بمب خبری» و در هر 3 حالت یادشده، رسانه‌های غربی با انتشار گسترده و هماهنگ و با شاخ و برگ دادن گسترده، اخباری خاص را ‌ـ‌که بیشتر آن‌ها از ارزش خبری چالش برخوردار است‌ـ‌ برای مردم برجسته و «موضوع» می‌کنند و با ضریب دادن مجازی به آن‌ها، نگاه‌ها را از موضوعات دیگر برمی‌دارند.
 
به عنوان مثال، در جریان اجلاس فوق‌العاده مهم و استراتژیک «سران عدم تعهد» در تهران، که ماه گذشته برگزار شد، اگر این اجلاس به «موضوع» و «مسئله‌ی مهم» مردم جهان تبدیل می‌شد، لاجرم تمام تجزیه و تحلیل‌ها بایستی حول این موضوع مطرح می‌شد و ناگفته پیداست که در شرایط فعلی هرگونه تحلیل و تجزیه‌ی صادقانه درباره‌ی این اجلاس، لاجرم، به اثبات کارآمدی جمهوری اسلامی ایران در برابر اقدامات خصمانه‌ی همه‌جانبه‌ی غرب منتهی خواهد شد.
 
بنابراین، رسانه‌های غربی به درستی دریافتند که نبایستی این اجلاس به «موضوع» اصلی مردم دنیا تبدیل شود؛ لذا با طرح گسترده و هماهنگ مسئله‌ی دیگر، اذهان بسیاری را از این موضوع محوری دور کردند. در داخل کشور نیز رسانه‌ی قدرتمند بی‌بی‌سی فارسی با طرح مسئله‌ی «سانسور جیگر»، که از ارزش خبری چالش برخوردار است و این ارزش خبری معمولاً از جذابیت خاصی برای مخاطبان برخوردار است، سعی کرد حداقل یکی دو روز موضوع اجلاس را به حاشیه ببرد و متأسفانه در این زمینه با همکاری جاهلانه‌ی برخی رسانه‌های داخلی تا حدی نیز به این موفقیت دست یافت.
 
مسئله از این قرار است، که همان طور که گفته شد، اگر برگزاری اجلاس سران عدم تعهد برای مردم موضوع اصلی شود، هرگونه تحلیل و اظهارنظری پیرامون آن در جهت اثبات کارآمدی جمهوری اسلامی خواهد بود، اما اگر بی‌بی‌سی بتواند «سانسور جیگر» را به موضوع اصلی کشور تبدیل کند، هرگونه ورود در آن برای رسانه‌های داخلی و مسئولان، بازی باخت‌ـ‌باخت برای ایران و برد‌ـ‌برد برای رسانه‌های غربی خواهد بود، چه آنکه ورود به این بحث موضوع سانسور در جمهوری اسلامی را پیش خواهد آورد.
 
از این دست موضوع‌سازی‌ها به منظور به حاشیه بردن موضوعات اصلی، چه به صورت آگاهانه توسط رسانه‌های غربی و چه به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه توسط رسانه‌های داخلی و حتی شخصیت‌های برجسته‌ی کشوری کم نبوده است.
 
همچنان‌که در سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه نیز تعدادی از رسانه‌ها با اخباری چون ترور سفیر عربستان در آمریکا و حتی اظهار نظرهای شاذ داخلی همچون اظهار نظر‌های مکرر هاشمی سعی بر آن شد که خبر سفر رهبر انقلاب و صحبت‌های ایشان به حاشیه کشیده شود.
 
در طول ایام فتنه نیز شاهد بودیم که در ایام سخنرانی‌های تاریخی مقام معظم رهبری معمولاً اظهار نظرهای نسنجیده ‌ـ‌انشاءالله جاهلانه‌ـ‌ توسط برخی شخصیت‌های دولتی، از قبیل اظهار نظر درباره‌ی مدیریت حضرت نوح (علیه السلام) و... تا مدت‌ها کشور را درگیر مسائل فرعی و کم‌اهمیت می‌کرد و اذهان را از توجه به عمق سخنان رهبر انقلاب دور می‌ساخت.
 
با توجه به آنچه در بالا ذکر شد و نمونه‌های فراوان تاریخی، می‌توان به جرئت این پیش‌بینی را مطرح کرد که رسانه‌های غربی و برخی رسانه‌های غافل و یا مغرض داخلی، بلافاصله پس از ورود مقام معظم رهبری به خراسان شمالی و سخنان تاریخی‌ای که قطعاً ایشان در برهه‌ی فعلی در این استان ایراد خواهند کرد، به دنبال موضوعات فرعی و حاشیه‌ای برای برجسته کردن آن‌ها و تبدیلشان به موضوعات اصلی برای مردم خواهند بود.
 
در این زمینه، پیش‌بینی می‌شود مسئله‌ی دلار و ارز با توجه به سابقه‌ی چندماهه یکی از موضوعات اصلی مورد تمرکز رسانه‌های غربی باشد تا هم از طریق اقدامات میدانی و هم از طریق پروپاگاندای رسانه‌ای بتوانند سخنان رهبر انقلاب را به حاشیه ببرند. همچنین اختلافات و درگیری‌های محدود ترکیه و سوریه و یا برجسته‌سازی بیش از حد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز می‌تواند جزء موضوعاتی باشد که بتوان با برجسته کردن آن در این زمینه کار را پیش برد.
 
باید منتظر ماند و دید که رسانه‌های غربی در این زمینه چه برنامه‌ریزی‌هایی صورت خواهند داد و یا مجدداً کدام مسئول کم‌توجه کشوری است که حداقل از روی جهالت، با سخنان حاشیه‌ای و جنجالی، موضوعات فرعی را برای کشور ایجاد خواهد کرد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها