کد خبر: ۸۳۹۹۱
زمان انتشار: ۱۱:۵۹     ۱۶ مهر ۱۳۹۱
حدود ۲ ماه از کلید خوردن رسمی سناریوی حضور هاشمی رفسنجانی به عنوان کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم توسط روزنامه «آرمان» می‌گذرد و در روزهای گذشته، هر روز قطعه‌ای از این پازل بزرگ در حال تکمیل شدن است؛ تا جایی که هاشمی امروز هم رسما به یک مصاحبه انتخاباتی با این روزنامه پرداخته و در قامت یک «هوخشتره» برای ایران به ویژه اوضاع اقتصادی کشور ظاهر شده است.

به گزارش رجانیوز، هاشمی در این مصاحبه، به ارائه چهره‌ای «ناجی» از خود به ویژه در زمینه اقتصادی پرداخته و ضمن اعلام این مساله که باید برای کم شدن تحریم‌ها از کارهایی که او «ماجراجویی» نامیده پرهیز کرد، سوءمدیریت دولت و مسئولان را مسبب شرایط فعلی اقتصاد کشور دانسته و بازگشت به نحوه مدیریت کشور در زمان ریاست جمهوری خودش را چاره نجات اقتصاد کشور عنوان کرده و گفته است: «عدم کارایی یک مسئله است و باید در مسئولیت‌ها کارایی باشد و شرایط یک مدیر چه در مقدمه یک بحران و چه در خود بحران شرایط ویژه‌ای دارد که به اصطلاح بحران مدیریت و مدیریت بحران می‌گویند. نمی‌توان هر کاری را دست هر انسان بی‌تجربه و یا در حال آموزش داد. به نظرم هر دو بخش مؤثر است. در مجموع شرایط اقتصاد کشور مناسب نیست. بار‌ها و به خصوص اگر یادتان باشد و به منابع مراجعه کنید، بعد از اینکه جنگ تمام شد، صریحاً گفتم که موتور حرکتمان به طرف شرایط عادی، تولید است. اما به تولید آنگونه که مدنظر شماست توجه نشده است.»

هاشمی به ارائه راهکار درباره تورم هم پرداخته و گفته است: «می‌توان تورم را کنترل کرد اما اهمیت نمی‌دهند. هزینه برای طرح‌های سطحی جواب نمی‌دهد. حدود ۶۰۰میلیارد دلار در این چند سال درآمد ارزی داشته‌ایم. این رقم اگر واقعاً درست مدیریت می‌شد، ۲۰۰میلیارد آن را در این هفت، هشت سال خرج می‌کردیم و بقیه را ذخیره یا سرمایه‌گذاری اساسی می‌کردیم، مگر تحریم می‌توانست به ما صدمه بزند؟»

بعد از اقتصاد، هاشمی به سمت سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی هم رفته و بدون اشاره به اظهار نظر خود در بهار 91 درباره ارتباط با امریکا، مشی مستقیم طیف حامیان و اطرافیان او برای ارتباط با آمریکا و حتی حضور برخی از آن‌ها در این کشور و فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران، به انتقاد از بیان این مساله از سوی رئیس‌جمهور پرداخته و به شدت با این مساله مخالفت کرده است.

بعد از این «رپرتاژ ناجی گونه» از هاشمی، از بحث اصلی رونمایی می‌شود: «خبری منتشر شده که آقای ناطق‌نوری با شما در رابطه با انتخابات جلسه‌ای داشته است. این خبر درست است؟» روزنامه آرمان با این سوال به استقبال هاشمی رفته و رفسنجانی هم صراحتا و در پاسخی عجیب، خودش و اکبر ناطق نوری را در نقش افرادی معرفی کرده در حال چیدن صحنه انتخابات ریاست جمهوری هستند: «همیشه جلسه داریم. بعد از جلسه مجمع، معمولاً چهار، پنج نفر از دوستان می‌مانند و با هم ناهار می‌خوریم و مسائل کشور و راهکار‌ها را مطرح و بحث می‌کنیم. این حرف را هم من به آقای ناطق زدم و هم ایشان به من زدند. گفتم: هنوز وضع جسمی و سن شما بهتر از من است و بیایید. ایشان هم برعکس به من می‌گفت. اما همه حرف بود. گفتم که دیگر نمی‌توانم بیایم و آقای ناطق هم عذرهایی داشت.» 

هاشمی گرچه عنوان می‌کند که دیگر نمی‌تواند به عنوان رئیس‌جمهور به فضای سیاسی کشور بازگردد اما در جایی دیگر، زیرکانه اعلام می‌کند که در صورت پیدا نشدن فردی مناسب برای این پست، وارد عرصه خواهد شد؛ همانند ماجرایی که در سال ۸۴ و انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز پیاده شد.

گفتنی است بعد از چند ماه امتحان فضا و افکار عمومی درباره معرفی نامزد موردنظر طیف اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، نهایتا این پروژه تبلیغاتی با سخنرانی «اکبر ناطق نوری» در شب قدر در حرم امام رضا (ع) و مصاحبه «سعید حجاریان» به پله آخر خود رسید و اول شهریورماه، هدف اصلی این طیف برای حضور در انتخابات مشخص شد؛ گزینه‌ای که در نگاه اول چندان قابل باور به نظر نمی‌رسد اما بررسی شرایط فعلی این طیف و همچنین اوضاع سیاسی کشور به ویژه بعد از حوادث سال ۸۸ این مساله را باورپذیر می‌کند.

پررنگ شدن حضور چهره‌هایی نظیر علی عسگری، قدرت‌الله علیخانی، مصطفی هاشمی‌طبا و اسحاق جهانگیری در رسانه‌های این جریان را هم می‌توان دلیل دیگری برای اثبات صحت این سناریو دانست. به نظر می‌رسد هاشمی رفسنجانی همانطور که در انتخابات سال ۸۸ تلاش کرد تا با کلید زدن پروژه «نه به احمدی‌نژاد»، همه طیف‌های سیاسی کشور را زیر پرچم خود و البته به نام میرحسین موسوی جمع کند، اکنون شخصا وارد میدان شده تا با منجی نشان دادن خود، مجددا سیاسیون اصلاح‌طلب از طیف‌های مختلف افراطی تا معتدل را پیرامون خود جمع کند.

این در حالی است که به نظر می رسد گره زدن همه مسائل جاری کشور به موضوع سیاست خارجی و خصوصا پرونده هسته ای استراتژِی ویژه این جریان برای مهندسی فضای انتخابات آینده است. تلاش برای زیر سوال بردن رویکرد انقلابی در سیاست خارجی و ارائه نسخه محافظه کارانه و سازشکار به  عنوان جایگزینی که می تواند دوای درد همه مشکلات جاری کشور باشد، رویکردی است که زمینه سازی آن از ماه ها قبل آغاز شده و به نظر می رسد هاشمی خود را به عنوان یکی از قطب های این دوگانه در نظر گرفته است.

البته هاشمی برای تکمیل این پروژه، موانع سختی را در پیش رو دارد که اصلیترین و مهم‌ترین آن‌، افکار عمومی و مردم هستند؛ مردمی که هنوز خاطره اقدامات و مواضع او در جریان فتنه ۸۸ را از یاد نبرده‌اند. مردم در اکثر تجمعات انقلابی بعد از انتخابات که برای مقابله با آشوبگران برگزار می‌شد، هاشمی رفسنجانی را پدرخوانده این جریان می‌نامیدند و خواستار تصحیح مواضع او بودند که این مساله در راهپیمایی تاریخی ۹ دی به اوج خود رسید و مردم با پلاکاردهای دست نویس خود که حجم اصلی آن‌ها را اعتراض به هاشمی و فرزندانش اختصاص داده بودند، وی را مسبب شعله‌ور شدن آتش فتنه و رسیدن آن به خیمه امام حسین (ع) در روز عاشورای ۸۸ معرفی کردند. حضور مهدی و فائزه هاشمی در زندان و مطالبه عمومی از دستگاه قضایی برای برخورد جدی با پرونده آن‌ها نیز از دیگر زمینه‌های اصطکاک جدی هاشمی با مردم است که به نظر نمی‌رسد به همین سادگی قابل ترمیم باشد؛ موضوعی که واکنش‌های منفی به ویژه‌نامه‌های انتخاباتی هاشمی در روزنامه‌های اصلاح‌طلب هم موید آن است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها