سعدالله زارعی در سرمقاله امروز "کیهان" نوشته است:
درگيري مرزي ميان تركيه و سوريه در شرايطي صورت گرفت كه از يك سو واحدهايي از ارتش تركيه به نشانه پايان مناقشه امنيتي با همسايه جنوبي خود در گذرگاههاي مرزي با سوريه مستقر شدند و از سوي ديگر عمليات پاكسازي ارتش سوريه با موفقيت انجام شده بود و بقاياي جريان تروريستي موسوم به «ارتش آزاد» در محاصره كامل بودند. از اين رو ترديدي باقي نمي ماند كه درگيري مرزي از يك برنامه اي خارج از جغرافياي سوريه و تركيه و به احتمال بسيار زياد در خارج از منطقه طراحي و به اجرا درآمده است. در اين خصوص گفتني هايي وجود دارد:
1-وقوع درگيري ميان سوريه و تركيه در شرايطي كه دولت و ارتش دمشق به پاكسازي مناطق آلوده سرگرم هستند و توانسته اند تا حد زيادي بر بحران تروريزم فايق آيند به هيچ وجه به نفع سوريه نيست و اين موضوع بسيار ساده اي است كه هيچ كس در سوريه درباره آن ترديد ندارد.
بر اين اساس با قاطعيت مي توان دخالت ارتش سوريه در حادثه اي كه در روز چهارشنبه هفته گذشته در خاك تركيه روي داد و به كشته شدن 5 شهروند تركيه منجر شد را منتفي دانست.
از آن طرف وقوع درگيري به نفع تركيه هم نيست چرا كه ورود به جنگ با سوريه ورود به يك جنگ منطقه اي است و هيچ كس در تركيه نيست كه در اين باره ترديد داشته باشد. رفتار دولت و ارتش تركيه هم طي هفته ها و روزهاي اخير- شامل اعلام نسبتا رسمي بسته شدن مرزهاي تركيه و سوريه و اظهارات صريح اردوغان مبني بر اينكه مصوبه مجلس جنبه بازدارندگي دارد و تركيه قصد ندارد عليه سوريه اعلام جنگ كند- از اين موضوع حكايت مي كند اما در عين حال با مرور خبرها و سياست هايي كه با پايتخت هاي عربستان، قطر، رژيم صهيونيستي، فرانسه، انگليس و آمريكامرتبط بود، مي توان رد پاي علاقه به وقوع درگيري نظامي ميان تركيه و سوريه را پيدا كرد. يكي از اين نشانه ها مواضع صريح وزير خارجه آمريكا در مقابل حوادث مرزي سوريه و تركيه و درخواست از ناتو براي مداخله و «رسيدگي به اين شرايط بسيار خطرناك» بود. كمااينكه فرماندهي ناتو بدون تحقيق از حادثه امنيتي كه اتفاق افتاده اقدام سوريه را نقض آشكار قوانين بين المللي و خطري براي امنيت يكي از اعضاي خود خواند.
2- همه مي دانند كه در سوريه محوريت تروريزم را «القاعده» به عهده دارد و «ارتش به اصطلاح آزاد» كه علي الظاهر تحت فرماندهي رياض الاسعد و جريان ملي گرا عمل مي كند نقش برجسته اي در تحولات امنيتي داخل سوريه ندارد. از سوي ديگر سندهاي فراواني كه منتشر شده اند از اشراف كامل برنامه اي، اطلاعاتي و عملياتي سرويس هاي جاسوسي فرانسه، انگليس و آمريكا بر القاعده حكايت كرده و حتي بعضي از اسناد و اعترافات از پوشش حفاظتي اين نيروها توسط سرويس هاي مورد اشاره حكايت مي كند. با اين وصف و با توجه به علاقه غرب براي وقوع درگيري بين دو كشور مسلمان تركيه و سوريه، در درگيري دو روز گذشته اتهامات بيش از همه متوجه پاريس، لندن و واشنگتن است. روز گذشته روزنامه «لس آنجلس تايمز» به نقل از يك منبع از سازمان اطلاعات آمريكا -سيا- گزارش داد: «دولت تركيه در مقابل فشار ايران و روسيه مبني بر بستن راه ورود شبه نظاميان مخالف اسد به سوريه، كوتاه آمده و هشدارهايي به سران مخالفان سوريه براي خارج شدن از خاك تركيه داده است.» جالب اين است كه شليك از نقاط شمالي حلب به روستاهاي تركيه نزديك به مرزهاي سوريه با سلاح هايي از نوع سلاح هايي كه طي هفته هاي اخير عليه ارتش سوريه استفاده شده، صورت گرفته است.
3-ارتش سوريه طي هفته هاي اخير موفقيت هاي زيادي در پاكسازي مناطق آلوده داشته و همه خبرها از نزديك شدن به زمان پايان عمليات ارتش حكايت مي كرد و نخست وزير سوريه هم بطور رسمي از نزديك شدن زمان پايان بحران امنيتي در سوريه خبر داده بود. دو روز پيش، روزنامه لس آنجلس تايمز به نقل از منابع وزارت خارجه آمريكا نوشته بود: نيروهاي مخالف بشار اسد 70درصد توان نظامي و قدرت خود را از دست داده اند و نيروهاي نظامي اسد براي تسلط بر بزرگترين مركز مخالفان سوري- حلب- آماده مي شود. اين روزنامه ادامه مي دهد: جريان اوضاع در حلب به زودي به سود نيروهاي اسد به پايان مي رسد. اين روزنامه با اشاره به مواضع جديد تركيه- پيش از درگيري مرزي- مبني بر لزوم پايان دادن به مداخله امنيتي در سوريه نوشت: «همه مي دانند كه هنگامي كه سران مخالف دولت ارتباط با نيروهاي مبارز خود را از دست بدهند، چه اتفاقاتي روي خواهد داد.» در واقع مي توان گفت يكي از اهداف مهم شليك به خاك تركيه، بازگرداندن تركيه به مقطعي است كه فرماندهي مخالفان را در خاك خود پذيرفته بود و مرزهاي شمالي خود را به مهمترين مراكز تجهيز مخالفان سوريه تبديل كرده بود.
راز مطلب هم اين است كه در پروژه سقوط دولت دمشق هيچ كشور ديگري قادر يا مايل نيست نقش تركيه را- در فاصله مهر 90 تا شهريور91- ايفا نمايد، عربستان و قطر با سوريه هم مرز نيستند، اردن و رژيم صهيونيستي اگرچه با سقوط اسد موافقند اما قادر به ارائه خاك براي كمك به مخالفان نيستند. دولت هاي عراق و لبنان هم كه با اتفاقات امنيتي ضد مردم و دولت سوريه مخالفند. با اين وصف وقتي تركيه پا پس مي كشد معلوم است كه چه اتفاقي مي افتد.
4- براي تركيه به مرور ثابت شد كه حل سياسي تحولات سوريه براي تركيه هم آثار سازنده اي داشته و بر حل امنيتي ترجيح دارد چرا كه اگر يك دولت عربي با مداخله نظامي - امنيتي سقوط كند و تركيه يكي از طرف هاي اصلي اين سقوط باشد، دولت تركيه بيش از هر چيز وجهه اي نظامي- امنيتي پيدا كرده و نفوذ خود را در پروسه هاي نرم افزاري از دست مي دهد اين در حالي است كه تركيه وقتي مظهر تحولات امنيتي مي شود، خاطرات دوره اي را زنده مي كند كه ترك ها در عين اين كه در اقليت بودند با استفاده از نيروهاي نظامي بر اكثريت عرب حكومت مي كردند. خاطرات عرب ها از دوره حاكميت عثماني آنقدر تلخ است كه مانع بازسازي قدرت تركيه در منطقه عربي بشود. در عين حال بايد گفت كه تركيه عليرغم هزينه فراوان هيچ دستاورد نظامي- امنيتي در سوريه نداشت و كليه ابتكارهاي سخت افزارانه آن به شكست كامل رسيده بود. با اين وصف مي توان گفت علي القاعده جنگ با سوريه در دستور كار آنكارا نيست و اينكه ترك ها سريعا به درخواست روسيه و ايران براي فاصله گرفتن از ادبيات جنگ پاسخ مثبت دادند و اردوغان رسما وقوع جنگ را رد كرد از اين موضوع حكايت مي كند. اما در عين حال شواهد زيادي وجود دارد كه نشان مي دهد امكان وقوع حوادثي از نوع آنچه در روز چهارشنبه از مناطقي در شمال استان حلب كه تروريست ها در آنجا به طور پراكنده حضور دارند، وجود دارد و به همين نسبت مي توان احتمال داد كه تشنج در فضاي امنيتي و رسانه اي تركيه عليه سوريه تا مدتي تشديد شود ولي با اين حال نمي توان آن را نشانه هاي وقوع يك درگيري جدي نظامي به حساب آورد.
5- طي دو روز گذشته تلاش زيادي صورت گرفت تا سوريه به عذرخواهي از تركيه تن دهد. حتي دولت تركيه اعلام كرد كه دولت سوريه عذرخواهي كرده است. كشورهاي اروپايي هم اصرار داشتند تا اسد عذرخواهي كند اما دولت سوريه ضمن اعلام آمادگي براي تحقيق پيرامون حادثه روز چهارشنبه، عذرخواهي دمشق را تكذيب كرد. هدف ظاهري اين بود كه بحران مرزي سوريه و تركيه با يك عذرخواهي تمام مي شود ولي واقع مطلب اين بود كه عذرخواهي دمشق به معناي پذيرش دخالت در شليك به داخل تركيه است و اين ضمن آن كه اتهامات وارده به دمشق مبني بر تلاش براي برهم زدن صلح و امنيت منطقه را صحه مي گذاشت، زمينه را براي اعمال مجازات هايي كه ذيل چنين عناويني قرار مي گيرد كه سلب صلاحيت حقوقي و سلب حاكميت- به شكل تصويب منطقه ممنوعه پروازي و...- بخش هايي از آن است، فراهم مي كرد و لذا دمشق هوشمندانه در برابر اين توطئه ايستاد و شبح جنگي كه با مصوبه روز پنجشنبه پارلمان تركيه خودنمايي كرد، نتوانست اسد را دستپاچه نمايد. در اين ميان سوريه به سفير خود در سازمان ملل ماموريت داد تا ضمن «ابراز همدردي عميق با خانواده هاي قربانيان» پذيرش مسئوليت حادثه و عذرخواهي دمشق را تكذيب نمايد.
6- نكته مهم ديگر اين بود كه سوريه در اين ماجرا كاملا بر اعصاب خود مسلط بود كما اين كه سوريه بخصوص طي دو سال گذشته، مديريت خردمندانه خود را در بحران پيچيده امنيتي و به قول اسد جنگ جهاني عليه سوريه نشان داده است. بدون شك نيمي از اين بحران به سقوط دولت ها در آنكارا، رياض و... منجر مي شد. نظام سوريه اين بحران را با اقتدار و در عين حال طمانينه مديريت كرد و بدون آنكه امتيازي بدهد، جبهه مخالف و معاند خود را به مرز ناكامي مطلق نزديك كرد. كما اين كه در بحران سوريه هم پيمانان سوريه شامل ايران، روسيه، لبنان، عراق، چين و... هم خردورزانه رفتار كردند. ايران در اين تحولات توانست روابط متوازن خود را با سوريه و تركيه حفط كند و جلو افراط گرايي را بگيرد. حضور هيئت بلندپايه ايراني در آنكارا به فاصله يك روز پس از بحران مرزي تركيه و سوريه و استقبال هيئت ترك از آنان و اظهارات رسمي اردوغان در حضور معاون اول رئيس جمهور ايران از ظرفيت و خردمندي ايران حكايت كرد و اين نكته را به اثبات رساند كه جمهوري اسلامي در عين آنكه مظهر انقلاب و خيزش است آنجا كه لازم باشد مهمترين عنصر ثبات و آرامش در منطقه است. مسلما حضور عملياتي ايران در فضاي بحران زده روابط آنكارا- دمشق براي كشورهايي كه برمبناي توسعه تنش در جهان اسلام برنامه ريزي كرده اند، بسيار ناخوشايند است.