حجتالاسلام سید عبدالمجید اشکوری استاد فلسفه سیاست موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با اشاره به اظهارات خاتمی مبنی بر اینکه «ما پیش از آنکه به دنبال حاکم کردن جناح خود باشیم به دنبال حاکم کردن عقلانیت هستیم»، گفت: ابتدا باید مشخص شود که منظور آقای خاتمی از عقلانیت چیست؟، آقای خاتمی واژههایی غربی را در حالی استعمال میکنند، که این واژهها در فرهنگ و تمدن غربی دارای معانی خاصی خودش است و در اسلام تعاریف این واژهها معانی دیگری دارد لذا باید مشخص شود که منظور کدام عقلانیت است؟.
وی افزود: اگر منظور از عقلانیت، عقلانیت مبتنی بر واقعیت باشد یعنی پذیرفتن آنچه که حقیقت عالم است، باشد، حرف درستی است و اصلا نظام اسلامی مبتنی بر حقانیت عالم بنا شده است و رفتارهای خود را در چارچوب حقانیت مطرح میکند بنابراین، اگر منظور آقای خاتمی این عقلانیت باشد، نیازی نیست ایشان آنرا به عنوان یک موضوع تاسیسی و مطالبه از نظام مطرح کند
اشکوری با بیان اینکه منظور خاتمی از عقلانیت، عقلانیت سکولار است، این نوع عقلانیت را مغایر قانون اساسی و نص صریح احکام اسلامی دانست و افزود: عقلانیت سکولار، بین علم و حقیقت تفکیک قائل است و میگوید که تابع حقایق نیست، تابع تسلط بر طبیعت است.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه غربیها میگویند عقل به معنای استدلال کردن و مستدل کردن رفتارهاست، افزود: وقتی از سکولارها سؤال میشود، آیا استدلال شما را به حقیقت میرساند یا نه؟، میگویند ما با عقلانیت دنبال کشف حقیقت نیستیم.
وی تصریح کرد:فرانسیس بکن، ماکیاول و بسیاری از نظریهپردازان غربی، بارها گفتهاند که عقل و عقلانیت را برای کشف حقیقت نمیخواهند. ماکیاول معتقد است، باید بین موفقیت و فضیلت قائل به جدایی بود، باید فضیلت را کنار بگذاریم و نباید تابع فضیلت باشیم بلکه باید تابع واقعیات باشیم.
اشکوری با تاکید بر اینکه تعریف غربیها از واقعیت، حقانیت نیست، افزود: منظورشان از واقعیت، اداره امور در چارچوب موفقیت است،سؤال که میشود، موفقیت چیست میگویند تسلط داشتن و مسلط شدن مترادف با موفقیت است. این نگاه غربیها که متاسفانه آقای خاتمی حرفهای آنها را تکرار میکند، کاملا غیر اسلامی و غیرعلمی است چرا که خروجی این نوع تفکر میشود از بین رفتن خوبی و بدی.
عضو هئیت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با تاکید بر اینکه واژگانی که در نظام سیاسی غرب مطرح است با نظام فکری اسلام در تفاوت است، خاطر نشان کرد: متاسفانه آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوریشان نیز این واژگان را مطرح میکردند و در پاسخ به سؤالات اندیشمندان اسلامی نمیتوانستند پاسخگو باشند. به طور مثال، وقتی ایشان جامعه مدنی را مطرح کردند و در نهایت بعد از چندین سال یک قید به آن اضافه کردند و گفتند منظور ما از جامعه مدنی ریشه در مدینة النبی دارد، در حالی که در نظام فکری ما جامعهای که ریشه در مدینه النبی داشته باشد، جامعه علوی و نبوی خوانده میشود نه جامعه مدنی.
اشکوری استمرار گفتمانی را از پایههای امنیت ملی دانست و افزود: استفاده کردن از واژههای نامشخص در یک گفتمان باعث میشود گفتمان نامشخص شود و در نهایت مهمترین پایه امنیت ملی خدشهدار شود لذا اظهارات آقای خاتمی مغایر با امنیت ملی است و پذیرفتنی نیست.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه طیفهای مختلفی در جریان اصلاحات هستند که تعاریف مختلفی از عقلانیت دارند، گفت: متاسفانه بسیاری از اصلاح طلبان از جمله آقای خاتمی و همفکرانش وقتی میگویند عقلانیت، منظورشان عقلانیت سکولار است. مثلا آقای حجاریان در یک مقالهای نوشت که مهمترین خصوصیت مدرنیته عقلانیت است و عقلانیت نیز به معنای عرفی کردن است و آنچه که عرف بپسندد هماهنگ با عقلانیت است. یعنی اکثریت هر چه بگویند عقلانیت است. حجاریان همچنین گفته بود اگر دین میخواهد باقی بماند باید خودش را با مدرنیته هماهنگ کند در عقلانیت مدنظر نظام فکری غرب حقانیت بیمعناست و نظر اکثریت معیار حقانیت است.
وی اظهار داشت: در اسلام، همچون غرب اکثریت ملاک حقانیت نیست. غربیها میگویند ما در عقلانی کردن جامعه به دنبال کشف حقیقت نیستیم چون حقانیت قابل کشف نیست. لذا بسیاری از کسانی که در جریان اصلاحات خود را صاحب فکر میدانند قائل به عقلانیت سکولار هستند نه عقلانیت دینی.
وی افزود: در عقلانیت اسلامی تاکید شده است که عقلانیت دینی مبتنی بر کشف حقیقت و رفتار در چارچوب حقایق عالم است و این عقلانیت مدنظر اسلام با آنچه که غربیها به آن میگویند عقلانیت، بسیار متفاوت است.
اشکوری با تاکید بر عقلانی و حقانی بودن قوانین اسلام، تصریح کرد: در اصول اولیه قانون اساسی آمده است که اصول قانون اساسی عقلانی است و حتی قوانین عقلانی است. قوانین اسلامی به دلیل اینکه مطابق با حقانیت است، کاملا عقلانی است و به همین دلیل است که قوانین اسلامی حاکم و قوانین عرفی تابع. اگر سؤال شود چرا قوانین اسلامی دینی است، باید گفت چون قوانین اسلام مطابق با حقانیت است و به همین دلیل است که قوانین اسلامی حاکم است.
در قانون اساسی جزو اصول اولیه قوانین اسلامی حاکم بر همه قوانین حتی اصول قانون اساسی است چرا قوانین اسلامی حقانی است؟ چون به همین دلیل است که حاکم است چون قانون اساسی ما عرف است نسبتش با حقانیت نسبت قوانین عرفی با قوانین اسلامی این است که قوانین عرفی تابع و قوانین دینی حاکم است چون قوانین دینی حقانی و عقلانی است.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه عقلانیت اسلامی به دنبال کشف حقیقت است، تاکید کرد: حقیقت جدید و قدیم ندارد این طور نیست که در گذشته موضوعی حقیقت داشته باشد و در آینده نه. قرآن میفرماید، قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم ان لا نعبدوا الا الله ولا نشرک به شیئا. بنابر این حقیقت مطلق است و گذشته و آینده ندارد.