مقدمه :
این نوشته تحلیلی از بهره برداری سیاسی جریان فتنه از جنبش موسوم به زنان در ایران است. موضوعی که شاید باور آن بدون استناد به آمار و ارقام اندکی دور از واقعیت تبلیغ شده به نظر آید اما با اندکی تامل در محورهای تبلیغاتی لیدر های جریان فتنه می توان به خوبی این مسئله را استنتاج کرد.
جنبش های اجتماعی، سیاست و زنان :
اندیشمندان حوزه جامعه شناسی ، جنبش های اجتماعی را "تلاش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک یا تامین هدف مشترک از طریق کنش هایی بیرون از حوزه نهادهای مستقر” (۲) تعریف می کنند. تعریفی که با ترسیم همگرایی، بدنبال نزدیک کردن جریانات اجتماعی برای دستیابی به هدفی حداقلی و البته اساسی است.
لذا با پیروزی انقلاب اسلامی شاهد آن هستیم که برخی احزاب سیاسی با هدف جلب همکاری اقشار مختلف زنان، اقدام به طرح شعارهای جنسیتی می کردند. مسئله ای که اوج آن را می توان در فعالیت های تشکیلاتی و جذب دختران به سازمان مجاهدین خلق(منافین) در دهه های ۵۰ و۶۰ مشاهده کرد.
اما با خروج منافقین از عرصه سیاسی ایران ، پروزه استفاده ابرازی از مقولات جنسیتی تا دهه ۷۰ مسکوت ماند تا این که پس از جنگ تحمیلی، ماهیت جنبش موسوم به زنان در ایران دچار دگردیسی شد و علیرغم طرح شعارهای جنسیتی و ادعای استقلال از کانون های قدرت، این جنبش به ظاهر غیر دولتی، در دولت اصلاحات به نزدیکی با بخشهای از حاکمیت سیاسی نظیر مجلس و دولت متهم شد.
به طوریکه پس از روی کار آمدن دولت اول دکتر احمدی نژاد جنبش زنان از حرکتی شبه روشنفکری و اجتماعی به جبهه ای سیاسی تغییر ماهیت داد. در این دوره بسیاری از حرکات تشکیلاتی در قالب «کمپین های زنان»، شکل گرفت که مهمترین دستاوردهای آن را می توان در «گسترش خواست های فمنیستی در جامعه و بین مردم، انتشار منشور ویژه حقوق زنان سه کاندیدا از چهار کاندیدای ریاست جمهوری سال ۸۸ و کمپین یک میلیون امضا» دانست.
ارتباط جریان فتنه ۸۸ با فمنیست های وطنی:
در تبیین میزان و محتوای رابطه جنبش زنان و جنبش سبز و بررسی نسبت این دو با یکدیگر، آراء و نظریه های بسیار متنوعی در جامعه ما وجود دارد اما برای سهولت فهم می توان آنها را به چند گروه تقسیم کرد:
۱- نظریاتی که جنبش دموکراسی خواهی را «مقدم» بر جنبش زنان می داند و معتقد است: "دموکراسی سه مرحله دارد: اول مرحله تمهید؛ دوم مرحله گذار که در آن ساز و کارهایی تعبیه می شود تا مرتب انتخابات برگزار شود، روزنامه ها آزادی داشته باشند و ...، سوم مرحله تحکیم دموکراسی. پس در جامعه ای که هنوز گذار به دموکراسی انجام نشده، جنبش مستقل زنان ممکن نیست.” (۳)
۲- این دسته از نظریات به تقدّم و تأخّر مراحل دموکراسی باور ندارد و معتقد است"می توان گفت که گذار به دموکراسی مانند توافق بر سر قواعد و شکل و روند بازی معینی است.... یکی از اشکال عمدهء گذار به دموکراسی از طریق بسیج توده ها از پایین و تحمیل سازش میان نخبگان بدون اعمال خشونت است.” (۴)
حال بر اساس این دو نظریه می باید پرسید جنبش زنان و فتنه ۸۸ چه تاثيراتي بر يكديگر داشته اند؟
نگاه ابزاری فتنه گران به مقوله جنسیت
با بررسی مواضع و بیانیه های دو فردی که به عنوان سران فتنه (موسوي و كروبي) شناخته می شوند در کنار افراد دیگری که در حلقه مدیریت اعتراضات موثر بوده اند و یا سعی داشته اند بر آن تاثیر گذار باشند( مانند زهرا رهنورد و محمد خاتمی)، می توان به نگاه ابزاری جریانات سیاسی حامی فتنه به مقوله جنسیت و جنبش موسوم به زنان پی برد.
الف ) محتوای بیانیه های جریان فتنه ۸۸
نوع ادبیاتی که در هر بیانیه برای مخاطب قرار دادن و یا هدف قرار دادن، انتخاب شده است، توجه نویسنده به آن گروه در زمان نگارش را نشان می دهد .از ۴۶ بیانیه و نامه و سخنرانی افراد موثر در فتنه ۸۸ ، ۱۸ بیانیه از طرف موسوی صادر شده است، ۱۲ بیانیه و نامه از طرف کروبی، ۶ بیانیه و مصاحبه از طرف رهنورد، ۱ بیانیه از طرف خاتمی، ۵ بیانیه و گفتگو و نامه از طرف اتاق فکر ۵ نفره لندن (کدیور، سروش، مهاجرانی، گنجی، بازرگان) و ۳ بیانیه به طور مشترک از طرف موسوی و کروبی.
در بررسی مطالب بیانیه های مذکور تا مهرماه ۱۳۸۸ (اواسط حیات ۸ ماه فتنه ۸۸) ۴۷.۸ درصد از بیانیه ها "مردم” را هدف قرار داده اند و در این مدت تنها در ۱۷.۴ درصد آنان "زنان و مردان” مورد خطاب قرار گرفته اند اما با نزدیک شدن به روزهای پایان حیات فتنه ۸۸ در دی ماه ۱۳۸۸ ، تاکیدات بر عنصر جنسیت فزونی می یابد.
به طوریکه در برآوردهای آماری بدست آمده از بیانیه های مورد بررسی، در ۴۷.۸ درصد موارد نشانگاه مطلب مردم بوده اند در حالیکه در۲۳.۹ درصد زنان به تنهایی نشانگاه بیانیه اند. در این میان نگاه جنسیتی و ابزاری جریان فتنه به جامعه باعث شده تا تنها در ۶.۵ درصد بیانیه ها فقط مردان و در۴.۳ درصد زنان و مردان به همراه مردم نشانگاه بیانیه ها باشند.
نکته جالب این است که اعتراض به برخورد با زنان حدود سه برابر اعتراض به دیگر معترضان (اشاره به مردم و يا مردان)، فارغ از جنسیت، است.
این مسئله در ماههای پایانی فتنه ۸۸ تشدید شده بطوریکه در اسفند ماه ۸۸ ، ۱۰۰ درصد بیانیه های صادر شده به موضوع خاص زنان اختصاص یافته است.
این روند در خرداد ۸۹ نیز ادامه یافت به طوریکه ۶۰ درصد بیانیه ها با هدف زنان و ۲۰ درصد با هدف "زنان و مردان” و نیز ۲۰ درصد با هدف "مردم” منتشر شد.
ب) بزرگنمایی مسائل زنان با هدف بهره برداری سیاسی
از بین موضوعات و مطالبات زنان که در دهه۸۰ مطرح بوده می توان به کمپین یک میلیون امضا (نقد ۱۰ قانون ازدواج- طلاق- دیه- ارث- شهادت- سن مسئولیت کیفری- قتل های ناموسی- تعدد زوجات- حضانت- تابعیت)، انتقاد به لایحه حمایت از خانواده، طرح ادعای تبعیض علیه زنان، مطالبه برابری حقوقی زن و مرد در قضاوت و مدیریت اشاره کرد.
لذا در بین ۴۶ بیانیه صادر شده از سوی ۵ لایه ی مختلف فتنه ۸۸ ، در ۳۷.۲ درصد به یک یا چند مورد از موارد بالا اشاره شده است. این در حالیست که درصد اشاره شده به این مطالبات با گذشت زمان تقریبا سیر صعودی داشته و از خرداد ۸۸ با اشاره حداقلی ۱۴.۲۸ درصدی شروع و بعد از یک سال در خرداد ۸۹ به ۶۰ درصد اشاره به مطالبات زنان در مجموع بیانیه ها رسیده است.
اگر مطالبات بررسی شده زنان در این بیانیه ها را به طور کلی در سه موضوع حذف یا رفع خشونت، رفع تبعیض و نیز برابری حقوقی زن و مرد تقسیم کنیم، در ۲۰.۹ درصد به رفع خشونت از زنان، در ۷ درصد از بیانیه ها به رفع تبعیض از زنان و در ۹.۳ درصد از بیانیه ها به هر سه مورد اشاره شده است.
این رویکرد با ریزش بدنه اجتماعی فتنه در طول زمان رابطه مستقیمی داشته و همزمان با کاهش کمی معترضان، موضوعات مورد توجه فتنه گران در خصوص وضعیت زنان نیز رنگ و بویی تبلیغی و تهییجی به خود می گیرد به طوریکه رفع خشونت از زنان در ۱۰۰ درصد، بیاینه های اشاره کننده به مطالبات زنان، در ماه مهر ذکر آورده شده است. اما از دی به بعد رفع تبعیض و برابری حقوقی هم به تدریج به مطالبات اضافه می شود، تا اینکه در اسفند ماه هر سه مورد در ۶۶ درصد از بیانیه ها با ذکر مطالبات زنان، مطرح می شود
منابع :
۱- گیدنز٬ جامعه شناسي٬ ترجمه حسن چاووشيان٬ ۱۳۸۶، صفحه ۶۳۴
۲- جنبش زنان و گذار به دموکراسی، مصاحبه با حمیدرضا جلایی پور، سایت تا قانون خانواده برابر، ۲ تیر ۸۹
۳- موج جدید نظریه های گذار به دموکراسی، مقاله مستخرج از طرح پژوهشی مطالعه تطبیقی گذار به دموکراسی با حمایت مالی معاونت پژوهشی دانشگاه تهران، دفتر نخست گذار به دموکراسی، حسین بشریه، ۱۳۸۴