سرویس نقد رسانه پایگاه 598، اگر جمله ی « olympic zion logo » را در گوگل جستجو کنید ، این صفحه را خواهید دید که نشان می دهد تمامی عالمیان و آدمیان این کره ی خاکی درباره ی آرمِ المپیک 2012 گفتند، نوشتند و اعلام کرده اند که آرم و نمادهای این المپیک، نمادهای واضح صهیونیزم جهانی است و تبلیغات المپیک لندن مطلقاً در اختیار صهیونیست ها قرار گرفته است.
دامنه ی اعتراضات بین المللی بدانجا کشید که مقامات کمیته ملی المپیک ایران با ارسال یک نامه ی رسمی به کمیته بین المللی المپیک به آرم بازی های المپیک تابستانی سال 2012 لندن اعتراض کردند و در پیام خود برای ژاک روگه رییس کمیته بین المللی المپیک درخواست کردند به این مساله رسیدگی شود.
مقامات کمیته ملی المپیک ایران در این نامه به اصول بازی های المپیک استناد کردند که « ملاک ها و معیارهای نژادی، سیاسی و دینی را منتفی می سازد و در صورت بی اعتنایی به این مساله، وضع فعلی دارای تاثیر مخربی بر آینده ورزش می باشد و همچنین بر شرکت برخی از کشور ها از جمله ایران نیز در این بازی ها اثر خواهد گذاشت».
به هر حال دامنه ی اعتراضات به این جسارت واضح صهیونیست ها ، بسیار پربسامد بود و تمام رسانه های مردمی جهان درباره ی آن گفتند و نوشتند که البته هنوز هم می نویسند و می گویند و حتی صدا و سیمای ایران نیز خود بارها در برنامه های مختلف به این امر پرداخت.
متن :
بنا بر سوابقِ موجود، خواجه حافظ شیرازی نیز مستحضر است که صدا و سیمای ایران در زمینه ی نمایش آرم و لوگوها به اندازه ای حساسیت به خرج می دهد که حتی اجازه نمی دهد لوگوی یک لپتاپ نیز جلوی دوربین ها دیده شود و لزوماً می بایست روی لوگوها و آرم های حک شده بر اشیاء صحنه فیلمبرداری ، چسب کاغذی زده شود تا اجازه ی حضور جلوی کادر دوربین را بیابد.
حال این صدا و سیما با این میزان حساسیت، در اوج طوفان ها و جنجال های خبری که در سطح جهان در خصوص آرم المپیک به راه افتاده است چه می کند ؟
مشعل المپیک را که با کلمه ی درشتِ صهیون (ZION) منقش شده ، (یعنی همان آرم مورد دعوایی که کشور ایران بابتش نامه نگاری و تهدید به ترک المپیک کرده بود) را می آورد و نه تنها روی لوگوی آن، چیزی نمی چسباند، بلکه حتی آرم را رو به دوربین می گذارد ( پشت به دوربین نمی گذارند که مبادا خدای ناکرده دیده نشود ). و مجریِ برنامه نیز در برابرِ چشمانِ شگفتزده ی بینندگان با صدای بلند و مشعوف بیان می کند که (نقل به مضمون) :
" این مشعل برای اولین بار در تاریخ ایرانه که وارد ایران میشه و مستقیماً هم به صدا و سیما و به استودیوی همین برنامه فرستاده شده"
مجریی که ظاهراً ! اصلاً از بیخ و بن
از حکایات پرسروصدای این آرم بی خبر است و تازه از گرد راه و از سیاره ای دیگر به زمین رسیده و از همه چیز بی خبر است ( هم ایشان بی خبر است و هم
تمام عوامل برنامه که اصولاً کارشان برنامه ی ورزشی درست کردن است).
سپس آرمی را که در تمام طول برنامه رو به دوربین بوده است بر می دارد و روی سر می برد و باز هم در حالی که سعی می کند آرم لزوماً رو به دوربین باشد با افتخار آن را علم می کند و به کسانی که این آرم را از خارج کشور برای اولین بار در تاریخ جهان مستقیماً جلوی دوربین تلویزیون ایران فرستاده اند نشان دهد که :
" محموله ی ارسالی شما رسید و ما هم جلوی دوربین نشانش دادیم. از این که بین تمام المپیک های تاریخ، همین یک مشعل را فرستاده اید تا به مثابه یک پرچم فتح در قلب سازمان صدا و سیما علمش کنیم ممنونیم"
و البته اصلاً شک نداریم که چرا این اتفاق خجسته فقط در همین یک المپیک و پس از آن کشمکشِ آرم و اینها می افتد.
برای این که ثابت کنیم که به نیت شما آقایانِ «مشعل فِرِست» شک نداریم، نه تنها روی واژه ی صهیون «ZION» چسب نمی زنیم بلکه حتی مشعل را نمی چرخانیم که آرمِ آن پشت به دوربین باشد و در تصویر دیده نشود.
ارسال کنندگان انگلیسیِ مشعلِ صهیون! خاطرتان جمع باشد :
1- ما به نیت شما (در ارسالِ تاریخیِ این مشعل به تلویزیون ایران ) اصلاً شک نداریم.
2- ما به هیچ آرم و لوگویی ، حساسیتی نداریم و تمامی لوگوهای عالم، مجاز به حضور در جلوی دوربین ما بوده و هستند.
3- از نظر ما، بابت نقش کلمه ی صهیون در لوگوی المپیک، اصلاً هیچ دعوایی بین ایران و انگلیس وجود نداشته است.
4- اگر بابت کلمه ی «صهیون» در لوگوی المپیک دعوای رسانه ای یا مکاتبه ای بین ایران و انگلیس بوده، ما بی خبریم!!
خیالتان جمع! شما بفرستید ما هم لوگو را رو به دوربین تنظیم می کنیم، هم چسب نمی زنیم، هم می دهیم مجریمان با شور و شعف روی دست برش دارد و به عنوانِ پرچم (یا بیرقی) که بر پیشانی اش صهیون نوشته شده ، روی سرش بلندش کند و در استودیو راه برود.
به هر حال ، درست است که در لندن حذف کردن و پرهیز از این آرم دست ما نبود و آنجا زمین دشمن بود و مجبور بودیم که هم شرکت کنیم و هم مدال های منقش به صهیون را بگیریم و بر گردن بیندازیم تا حقوق ورزشی مان را از چنگ دشمن درآوریم .
اما اینجا بالاخره که خاک و تلویزیون خودمان است و مجری و کارگردان و عوامل خودمان با اراده و مغز خودشان دارند کار می کنند، و اینجا که دیگر می توانیم به طور دلخواه آرم را نشان دهیم یا ندهیم ، درست است ؟
دقیقاً به همین دلیلِ « اختیار داشتنِ خودمان » است که آرم را رو به دوربین می نشانیم (بدون چسب)، و قول می دهیم مجری مان هم وقتی روی دست بَرَش دارد و راه بیافتد سعی کند حتماً تا آخرین فریم و آخرین لحظه، آرمِ طلاییِ صهیون رو به دوربین قرار بگیرد مبادا زمین به آسمان بیاید.
قول می دهیم نشانش دهیم!
از سوی دیگر، میهمانِ عزیز برنامه نیز جانباز مدال آوری بود که مدالش را به خانواده ی شهدای هسته ای تقدیم کرد. شهدایی که اسرائیل اعلام کرد آنها را شهید نموده است.بنابریان ما همزمان با سخنان این جانباز و در عینِ شنیدنِ سخنانِ ایشان و هدیه شدنِ مدالهای وی به شهدای کشته شده به دست صهیونیست ها ، برای نخستین بار در تاریخ سیما، لوگو نشان می دهیم. ان هم نه لوگوی تجاری، بلکه لوگوی سیاسی صهیون را.
آن هم نه لوگوی تصویری، بلکه عیناً خودِ واژه ی « صهیون » را.
این نمایش دادنِ «صهیون» به آن مدال های هدیه شده به شهدای هسته ای در!
الحمدلله ما که هیچ کدام به همدیگر شک نداریم!
شما میخ طلاییتان را بفرستید! کوفتنش بر قله ی رسانه ای ام القرای اسلام از ما !
محموله ارسالی از شما ! افراشتن و نمایش دادنش از ما!
برکت !
جمله ی پایانی این مقاله، غمناک ترین جمله ی این مقاله است :
یک مشعل( مشعل کوچکتر) مشعل المپیک بود که در دستان مجری در تصاویر دیده می شود. اما تصویر یک مشعل بزرگ نیز صرفاً برای دکور استفاده شده به طوری که گویی روی میز قرار دارد.
در مورد این مشعل بزرگتر نیز، زاویه به گونه ای رعایت شده است که دقیقاً رو به دوربین قرار گیرد :