کد خبر: ۷۸۶۸۶
زمان انتشار: ۱۹:۰۹     ۲۱ شهريور ۱۳۹۱
سرمربی آلمانی تیم ملی فوتبال لبنان گفت: حق نداریم خودمان را با مدعیان درجه یک گروه یعنی ایران و کره‌جنوبی مقایسه کنیم.

به گزارش خبرگزاری فارس، «تئو بوکر» یکی از آن دسته مربیان فوتبالی است که از سال‌ها قبل به برخی  نقاط جهان رفته و هدایت تیم‌هایی از خاورمیانه را برعهده گرفته است. این مربی 64 ساله براساس تجربه‌ای که از مربیگری در تیم‌های اسماعیلیه ، المصری ، الزمالک مصر، الوحده عربستان، الاهلی لیبی  و ال آحاد لبنان تجربه زیادی  کسب کرده، اکنون از لبنان که یکی از تیم های خوب فوتبال آسیا برشمرده می شود، تیمی ساخته که در گروه ایران، کره‌جنوبی، قطر و ازبکستان داعیه راهیابی به جام جهانی 2014 برزیل را دارد.

بوکر که تیمش با تیم تحت رهبری کارلوس کی‌روش روز سه‌شنبه 21 شهریور در بیروت بازی دارد،‌ در گفت‌وگویی با سایت فوتبال آلمان شرکت کرد و اظهار داشت: حق نداریم خودمان را با مدعیان درجه یک گروه یعنی کره جنوبی و یا ایران مقایسه کنیم. حضور در جام جهانی 2014 واقعا هدف‌مان نیست. بلکه آرزوی‌مان است. این را هم می دانیم شگفتی‌ها خلق می شوند، اما همه روزه شکل نخواهند گرفت. شگفتی ما همین است که اکنون در چنین جایگاهی والایی حضور داریم. مسئولان نیز باید متوجه این نکته باشند.

وی که تیمش در گروه دوم پس از کره‌جنوبی (6 امتیازی)، ایران (4 امتیاز)، قطر (4 امتیازی) و ازبکستان (یک امتیاز) با یک از امتیاز از 2 بازی در قعر جدول به سر می‌برد، در این مصاحبه به سؤالات زیادی پاسخ داد که مشخصاتی از فوتبال کنونی لبنان را به دست علاقمندان می‌دهد.

 

گفـت‌و گوی سرمربی آلمانی لبنان را در زیر می خوانیم:

*آقای بوکر، پس از آنکه در سال 2001 برای اولین بار تیم ملی لبنان را هدایت کردید، از اوت سال 2011 یکبار دیگر سکان هدایت این تیم را برعهده گرفتید. اکنون همراه با لبنان در مرحله گروهی جام جهانی در قاره آسیا حاضر هستید و بایستی این تیم را در همین مسیر هدایت کنید. چگونه به حضور مجدد در تیم لبنان رسیدید؟

ماه‌ها قبل دبیر فدراسیون فوتبال لبنان مرا به سمتی سوق داد که هدایت تیم ملی لبنان را بپذیرم. به من زنگ زد و گفت: گوش کن تئو! تو رفیق ما هستی. خوب می دانی که باید به ما کمک کنی. باید هدایت تیم ملی را بپذیری. اما این راهم می دانی که نمی توانیم به تو پرداختی سنگین داشته باشیم.

من هم با وجود همه این حرف‌ها و این نکته آخر، پاسخ مثبت دادم. می دانید چرا؟پاسخش کاملا روشن است؛ فوتبال همه زندگی‌ام است. فوتبال برای من از خورد و خوراک بیشتر اهمیت دارد.

 

* بعد هم که با لبنان موفق شدید. توانستید  برای اولین بار در تاریخ، لبنان را به مرحله نهایی دور مقدماتی و گروهی جام جهانی برسانید. با این حال شنیده می شد که می خواهید تیم لبنان را ترک کنید؟

بله. چنین امکانی بود. وقتی ما روز به روز موفق‌تر ظاهر شدیم، یکسری‌ از اعضا هیات رئیسه سر و کله‌شان پیدا شد که می خواستند موفقیت‌ها را به نام خودشان بزنند. جالب است که بدانید تمام مسئولین از 25 سال قبل در پست‌ خود حاضرند اما هیچ یک حتی برای دیدن یک بازی هم به ورزشگاه نیامده اند.آنها فقط می خواهند برای من تعریف کنند ساختار بازی مان باید چگونه باشد. باید موفقیتی که در گذشته حاصل شده را به حساب آنچه من انجام داده ام و نیز بازیکنانم بگذارید. اگر همین امروز صبح از خواب بیدار شوم و به همه چیز پشت پا بزنم،‌ به یک‌باره همه چیز خراب خواهد شد. از طرفی اگر هم یکسری چیزهای تاثیرگذار تغییری نکنند، بدیهی است برای من امکان ادامه کار سخت می شود.

 

*از مسئولان فدراسیون فوتبال لبنان چه خواسته‌اید؟

باید رفتاری اصولی داشته باشند. بنشیند و چیزی نگویند. من که دشمن شان نیستم. من فقط مخالف این هستم که حرف های پوچ دوباره مطرح شوند و بخواهند برایم تعیین تکلیف کنند.

*شانس شما در مرحله مقدماتی جام جهانی برای صعود چقدر است؟

تمام رقبای‌مان در گروهی که هستیم،‌ کیلومترها جلوتر از ما هستند.  ما در اصل تنها فدراسیونی هستیم که هیچ پولی در بساط نداریم که این هم بخاطر نبود ساختار و بنیان درست در لیگ این کشور است. به عنوان سرمربی تیم ملی لبنان من می توانم فقط بازیکنانی را دعوت کنم که روزانه در باشگاه‌هایشان خوب تمرین کرده و کار می‌کنند و مرتب در مسابقات هستند. اما این شرایط برای کل لبنان وجود ندارد. ازاین جهت است که من بیشتر کارم به یک جادوگر می‌ماند تا یک مربی. در واقع آن کاری که من بیشتر اینجا انجام می‌دهم، بیشتر جادوگری است.

*نگفتید چقدر شانس مقابل حریفان دارید؟

حق نداریم خودمان را با مدعیان درجه یک گروه یعنی کره جنوبی و یا ایران مقایسه کنیم. حضور در جام جهانی 2014 واقعا هدف‌مان نیست، بلکه آرزوی‌مان است. این را هم می دانیم شگفتی‌ها خلق می شوند، اما همه روزه شکل نخواهند گرفت. شگفتی ما همین است که اکنون در چنین جایگاهی والایی حضور داریم. مسئولان نیز باید متوجه این نکته باشند. باید برایشان بیشتر از رفتن به خود برزیل ارزش داشته باشد. اگر قرار به رفتن به برزیل باشد، باید از خود بپرسیم که در این مقطع آیا چنین عزیمتی به سودمان خواهد بود یا نه. باید در نظر گرفته شود پیشرفت تدریجی و کند خیلی بهتر از صعود ناگهانی و بعد نابودی است.

*شما سال 1983 دوران ورزشی تان را در تیم شالکه به پایان بردید و در سال 2001 برای اولین بار مربی شدید. واقعا چرا سر از لبنان در آوردید و در جای دیگری کار نکردید؟

دست روزگار مرا به اینجا کشاند. در سال 1997 هم می خواستند مرا به عنوان سرمربی تیم ملی لبنان استخدام کنند اما شرایط پیشنهادی‌شان‌، مرا جذب نکرد. من آن زمان ماه‌ها در خاورمیانه به سر می‌بردم، اما همسرم از من خواست در آلمان بمانیم.ما با هم فعالیت اقتصادی مشترکی داشتیم. پس از مرگ ناگهانی همسرم، من همه چیز را فروختم و به مرکز آلمان رفتم تا اینکه پیشنهادی جدید از طرف لبنانی‌ها دریافت کردم.

*شرایط ورزشی 11 سال قبل که زمام امور را برعهده گرفتید، چگونه بود؟

متوجه شدم که فوتبال لبنان دست نخورده و بالا است.  قابلیتی که باید شناسایی و کشف می شد، تمیز و مرتب می شد و صیقل می‌خورد. این وظیفه من بود. همین یوسف محمد و رودا عنتر که هردوی شان را به تیم های آلمانی فرستادم، تحت تاثیر این موج ظهور کردند.

*در سال‌های 1969 و 1973 شما 112 بازی برای بورسیادورتموند انجام دادید. اکنون دورتموند توسط یورگن کلوپ اداره می شود و مقیاسی برای همه سنجش ها است. می توانید از همین مربی چیزهای یاد بگیرید؟

نه. آنچه کلوپ انجام می دهد، همانی است که خیلی سال ها پیش من انجام می دادم. یعنی این که فوتبال مدرنی وجود ندارد. بلکه مدرن فقط نتیجه است. هر مربی وظیفه دارد همراه با تیمش برنده شود. گل های زیادی بزند. که این امر زمانی اتفاق می افتد که من صاحب توپ باشم. از این رو به عنوان مربی تلاش می کنم شاگردانم را به آن حد از آمادگی برسانم که بیشترین مالکیت توپ را داشته باشند و از این مالکیت توپ نهایت استفاده را نیز ببرند که به گل برسند. پس هر وقت که توپ از آن تیم حریف می شود، از شاگردانم می‌خواهم خودشان را از نظر جسمانی و روحی طوری هماهنگ کنند مجددا صاحب توپ شوند. این همه آن چیزی است که در فوتبال مطرح است.

*آیا بوکر چیزهایی دارد که نسبت به همکاران‌ آلمانی‌تان متفاوت باشد؟

وقتی به آلمان می‌روم می بینم بازیکنان مرتب در جنگل می‌دوند. بازیکن که با دویدن در جنگل فوتبال یاد نمی گیرد. من سعی می کنم اساس فوتبال یعنی دفاع و حمله را طوری تمرین و آموزش دهم که همه از انجامش شور و شعف کنند و می خواهم به بازیکنانم بفهمانم بازی دفاعی جریمه که ندارد هیچ؛ بلکه پاداش هم دارد. باید درک کنند وقتی دنبال توپ بدوند که آن را تصاحب کنند،‌ آن‌وقت است که می توانند گلزنی کنند، داستان به همین سادگی است.

*در قیاس با ستارگان درجه یک جهان، بازیکنان لبنان چه خصوصیاتی را کم دارند؟

استقامتی که بر مبنای تمرینات حرفه‌ای است. بازیکنانی که در این کشور فعالیت می‌کنند،‌اطلاعات اندکی از تغذیه سالم و خواب کافی دارند. آنها در باشگاه‌های خود، آموزش‌های ضروری را نمی‌گیرند . از آگاهی‌های کافی بی‌بهره هستند. می توانم ادعا کنم در کل آفریقا و کشورهای عربی بازیکنی که صددرصد آماده  باشد، پیدا نمی شود.

*چه عاملی سبب شده تا چنین ادعایی داشته باشید؟

در ممالک آفریقایی و کشورهای عربی مرسوم است که بخش زیادی از امور روزمره، حتی فعالیت های ورزشی هم به هنگام شب انجام شود. در حالی‌که فوتبال ورزشی است که باید روز انجام گیرد. من هم در موقعیتی نیستم که کل یک شهر یا کشور را به موقع به خواب بفرستم. اگر با تیمم موفق به انجام چنین کاری شوم،‌ در واقع موفق عمل کرده ‌ام.

 

*شما از عدم حمایت مالی کافی در فوتبال لبنان حرف زدید. واقعا وضعیت اقتصادی یک بازیکن در این فوتبال چگونه است؟

یک بازیکن حرفه ای در لیگ لبنان به طور متوسط در ماه 2 هزار دلار درآمد دارد که پاداش ها به آن اضافه می شود. در لبنان این پول کلانی است، اما در قیاس با فوتبال اروپا، بدیهی است که چیزی خاص نبوده و اصولا قابل قیاس نیست. یک بازیکن ملی پوش جدا از این که برای کشورش بازی کند یا نه، باید 500 دلار به اضافه پاداش در ماه دریافت کند، اما مسئولان مدت‌های مدید این رقم را نمی پردازند. حتی اکنون که در مرحله مقدماتی جام جهانی نیز هستیم،  مقامات چنین رفتار می کنند. بدیهی است همین موضوع باعث تنش و درگیری میان بازیکنان و فدراسیون فوتبال می شود.

*گفته می شود درخشش و موفقیت تیم ملی لبنان حتی روی مناسبات هواداران تاثیر گذاشته است. آنها که در گذشته با هم خصومت می ورزیدند، اکنون در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. واقعا اینطور است؟

مدت‌های طولانی بسکتبال محبوب‌ترین رشته ورزشی لبنان بود. اکنون فوتبال این ورزش را با فاصله زیاد جا گذاشته است. سال‌ها روی بالکن خانه‌ها شاهد برافراشته شدن پرچم تیم‌های ایتالیایی،‌اسپانیایی یا آلمانی بودیم. خود همین موضوع بیانگر عمق علاقه لبنانی‌ها به فوتبال بود.  آن موقع مردمان فاقد شور و هیجان ناشی از یک تیم ملی قوی بودند. اما اکنون آن را در اختیار  دارند و همین مسیر زندگی‌شان را تغییر داده است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها