علی کریمی، علی دایی و وحید هاشمیان ملیپوشانی بودند که در پیراهن تیم پرآوازهی بایرن مونیخ قدم به میدان گذاشتند.
حمید علیدوستی، مهاجم تیمهای هما و دارایی، اولین فوتبالیست ایرانی است که برای یک تیم آلمانی به میدان رفت. وی برای "سالمْروهر" در دسته دوم توپ میزد؛ این تیم در حال حاضر در دسته پنجم فوتبال آلمان حضور دارد. ۱۰ گل از ۳۰ بازی حاصل حضور این مهاجم در فصل ۱۹۸۷-۱۹۸۶ فوتبال باشگاهی آلمان است. علیدوستی سرمربیگری تیمهای سایپا، تراکتورسازی تبریز و پیکان را هم در کارنامه دارد.
احدی
هم تقریبا همزمان با حمید علیدوستی به آلمان رفت. او پیراهن تیم دوم شهر
بوخوم (روت وایس افرد) را به تن کرد. احدی در ۱۸ بازی در دسته دوم
بوندسلیگا یک گل به ثمر رساند
موج اصلی حضور لژیونرهای ایرانی در فوتبال باشگاهی آلمان اما حدود ده سال بعد و از سالهای پایانی قرن بیستم آغاز شد. سال ۱۹۹۷ علی دایی و کریم باقری پس از درخشش در جام ملتهای ۱۹۹۶ امارات متحده عربی و همچنین رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه به تیم "آرمینیا بیلِفیلد" دعوت شدند. دایی در اولین فصل حضور در بوندسلیگا ۲۵ بار برای این تیم به زمین رفت و هفت گل هم به ثمر رساند.
راه
دایی در ادامه به پرافتخارترین تیم فوتبال آلمان باز شد. شماره ۱۰ تیم ملی
ایران در ۲۳ بازی لیگ برتر و جام حذفی شش گل برای بایرن مونیخ به ثمر
رساند. ایستگاه بعدی دایی باشگاه هرتا برلین آلمان بود. او در طول سه سال
حضور در این تیم ۸۵ بازی در بوندسلیگا، جام حذفی و قهرمانی باشگاههای
اروپا انجام داد، اما موفق شد تنها ۱۲ گل به ثمر برساند. دایی پس از ۵ سال، در سال ۲۰۰۲ از بوندسلیگا خداحافظی کرد
هافبک جنگنده فوتبال ملی ایران هم همزمان با علی دایی به آرمینیا بیلِهفلد پیوست. باقری بر خلاف دایی که تنها یک سال در این تیم آلمانی بازی کرد سه فصل برای بیلهفلد توپ زد. در نخستین فصل ۱۸ بار به زمین رفت و سه گل به ثمر رساند؛ در فصل دوم با آرمینیا بیلِهفلد در دسته دوم توپ زد و یک سال پس از بازگشت دوباره به دستهی برتر، از بیلهفلد و بوندسلیگا وداع کرد.
علی
دایی و کریم باقری بازیهای موفقی در پیراهن آرمینیا بیلفلد انجام دادند.
در حالیکه باقری در سال ۲۰۰۰ بیلفلد را ترک گفت و به تیم النصر پیویست،
دایی پس از یک سال (در سال ۱۹۹۸) به بایرن مونیخ پیوست و تا سال ۲۰۰۲ نیز
در بوندسلیگا ماندگار شد
خداداد
عزیزی سه سال برای باشگاه کلن آلمان بازی کرد؛ یک فصل در دستهی برتر و دو
فصل در دستهی دوم. او هم در سال ۱۹۹۷ به همراه دایی و کریمی به
بوندسلیگا آمد. عزیزی در ۵۲ بازی با پیراهن کلن، هفت بار دروازه حریفان را
فرو ریخت.
یکی
از موفقترین لژیونرهای ایرانی در فوتبال آلمان، مهدی مهدویکیا بوده است.
مهدویکیا پس از جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه و در سن ۲۱ سالگی به تیم بوخوم
پیوست. درخشش او در این تیم یک سال بعد مسیرش را به هامبورگ باز کرد.
هواداران هامبورگ وقتی مهدویکیا استارتهای برقآسای خود را آغاز میکرد،
فریاد "مِدی مِدی" سر میدادند. مهدی مهدویکیا در فصل ۲۰۰۳- ۲۰۰۲ با ساختن
۱۵ گل بهترین پاسور بوندسلیگا لقب گرفت.
مهدویکیا
پس از هشت سال موفق در هامبورگ، در سال ۲۰۰۷ از این تیم جدا شد و به
آینتراخت فرانکفورت پیوست. او اما در این تیم عموما نیمکتنشین بود. همین
موضوع در سال ۲۰۱۰ موجب جدایی مهدی مهدویکیا از بوندسلیگا و آمدنش به
استیلآذین شد.
جام
جهانی ۱۹۹۸ فرانسه همچنین سکوی پرتاب مهدی پاشازاده به فوتبال آلمان بود.
او به بایرلورکوزن رفت. حضور پاشازاده در لیگ آلمان موفقیتآمیز نبود. در
ابتدا دچار مصدومیت شد و بازی با پیراهن لورکوزن را از دست داد. یک سال پس
از آن هم به تیم دسته دومی "فورتونا کلن" پیوست و تنها سه بار برای این
تیم بازی کرد. پاشازاده پس از ۲ سال، به استقلال تهران بازگشت.
سیروس
دین محمدی حدود یک سال پس از مهدوی کیا و پاشازاده بوندسلیگایی شد. او به
تیم ماینتس پیوست که در آن زمان در دستهی دوم بازی میکرد. دین محمدی در
یک سال حضور خود در فوتبال باشگاهی آلمان ۲۸ بار با پیراهن ماینتس به میدان
رفت. او هم سال ۲۰۰۰ به ایران بازگشت.
داریوش
یزدانی، دیگر بازیکن تیم استقلال تهران بود که – علاوه بر پاشازاده – به
باشگاه لورکوزن آلمان پیوست. او در سال ۱۹۹۹ پیراهن این تیم را بر تن کرد.
یزدانی هم نتوانست جای پای خود را در لورکوزن محکم کند و پس از ۹ دیدار در
یک فصل، از بوندسلیگا جدا شد.
موسوی
از استقلال هم همان مسیری را پیمود که پاشازاده و یزدانی پیموده بودند. او
نیز در سال پایانی دههی ۱۹۹۰ میلادی به لورکوزن رفت و خیلی زود (پس از یک
سال) به استقلال بازگشت.
اولین ایرانی حاضر در تیم هامبورگ آلمان رسول خطیبی بود. مهاجم گلزن تیم پاس در سال ۱۹۹۸ به هامبورگ پیوست. او بیشتر نیمکتنشین بود؛ در طول یک سال حضور در هامبورگ هم تنها ۴ بار به میدان رفت.
منصوریان در سال ۲۰۰۰ به تیم دستهدومی "سنپاولی" در آلمان پیوست. او دو فصل با پیراهن این تیم بازی کرد، ۱۵ بار به میدان رفت و در سال ۲۰۰۲ به استقلال برگشت.
تیم ماینتس آلمان علاوه بر سیروس دین محمدی، یک لژیونر ایرانی دیگر هم در ترکیب داشت. سرژیک تیموریان در سال ۱۹۹۸ به این تیم دستهدومی پیوست و پس از تنها ۶ بازی در طول دو سال، از این تیم جدا شد.
محرم نویدکیا نیز از سال ۲۰۰۴ به باشگاه بوخوم آلمان پیوست. وی در طول ۳ سال حضور در این باشگاه ۱۰ بار به زمین رفت.
هاشمیان هم مانند مهدویکیا حضوری طولانیمدت را در بوندسلیگا تجربه کرد. مهاجم پاس در سال ۱۹۹۹ پیراهن هامبورگ را به تن کرد. یک گل از هفده بازی در طول دو فصل، حاصل کار او در این تیم بود. هاشمیان پس از آن به بوخوم دستهدومی رفت و در سال ۲۰۰۲ به همراه این تیم به دستهی برتر صعود کرد. هاشمیان در فصل ۲۰۰۴ – ۲۰۰۳ با به ثمر رساندن ۱۶ گل در ۳۲ بازی، در ردهی چهارم جدول گلزنان برتر بوندسلیگا قرار گرفت.
هواداران
هاشمیان به او لقب هلیکوپتر (Hubschrauber) داده بودند. این موفقیت راه
هاشمیان به بایرن مونیخ را باز کرد. او در طول یک سال حضور در میان شاگردان
فلیکس ماگات تنها ۹ بار به زمین رفت و موفق به گلزنی هم نشد. هانوفر
ایستگاه بعدی هاشمیان بود؛ سه سال، ۸۰ بازی و ۹ گل. هاشمیان در ادامه به
بوخوم بازگشت، اما نتوانست موفقیتهای پیشین را تکرار کند. سال ۲۰۱۰ نقطهی
پایان حضور هاشمیان در بوندسلیگا بود.
جادوگر
خط میانی تیم ملی فوتبال ایران در سال ۲۰۰۵ از الاهلی امارات راهی شهر
مونیخ آلمان شد تا پیراهن ثروتمندترین و پرافتخارترین باشگاه فوتبال آلمان
را به تن کند. علی کریمی اما آنطور که باید و شاید در بوندسلیگا موفق
نبود. بسیاری علت این امر را مکتب بازی فلیکس ماگات، سرمربی وقت مونیخ
میدانند؛ سیستمی که بیشتر بر کار تیمی و دیسیپلین مبتنی است تا آزادی عمل
بازیکنان دریبلزنی چون علی کریمی.
کریمی
در ۳۳ بازی با با پیراهن مونیخ ۳ گل به ثمر رساند. هنرمند خط میانی فوتبال
ایران در سال ۲۰۰۷ با این تیم و بوندسلیگا خداحافظی کرد. او البته پس از
جنجالها بر سر "روزهخواری" و اخراج از باشگاه استیلآذین، نیمفصل دوم
فصل ۲۰۱۰ – ۲۰۱۱ را هم در شالکه و زیر نظر ماگات، سرمربی قدیمی خود، سپری
کرد. وی چند بار هم برای این تیم به زمین رفت اما هیچ موفقیتی کسب نکرد. با
خروج کریمی از شالکه، ۱۴ سال حضور مداوم لژیونرهای ایرانی در فوتبال آلمان
به پایان رسید.
منبع: دویچه وله