يکی از فوائد ارزشمندی که طرح ملی هدفمندی يارانهها در ميانمدت و درازمدت برجای خواهد گذاشت کاستن از ميزان اختلاف طبقاتی در جامعه اسلامی است. اختلاف طبقاتی از آن دسته ناهنجاریهايی است که از ثمرات سرمايهسالاری در اقتصاد به شمار میرود و با فرهنگ دينی و انقلابی تناسبی ندارد.
در نظام سرمايهدارى تا اختلاف طبقاتی و اختلاف سطح در مصرف، در کار نباشد، شتاب در انگيزش پيدا نمىشود و اطاعت و فرمانبرى و عهدهپذيرى رخ نمیدهد. اين اختلاف طبقاتی، نسبت به طبقه پائين، تحقير و نسبت به آن طبقه بالاتر، تجليل مىآورد؛ يعنی طبقه بالا را مسلط مىكند و به او اذن تكبّر مىدهد و با همين تحقير و تجليل، ايجاد حركت مینمايد.
اين اختلاف طبقاتى و انحصارات، با شعار عدالت اجتماعی که از اهداف انقلاب اسلامی بود منافات دارد. جامعه انقلابى، اختلاف طبقاتى را نمیپذيرد و عدالت اجتماعى را دنبال میکند. اساساً مفهوم عدالت اجتماعى، ضد «طبقه» است و سرمايه را براى انسان میخواهد نه انسان را براى سرمايه. به عبارت ديگر، در نظام عادلانه، ارزش انسان، حرف اول را مىزند اما در نظام سرمايهداری، بازار كار در كنار بازار كالا بايد به نفع رشد سرمايه بچرخد؛ يعنى به انسان به صورت كالا نگاه کرده و براى هر فرد قيمت تعيين مىكند؛ يعنى تعيين مىكنند كه حق مصرف او در جامعه چقدر است. بعد مىگويند: حق مصرف يك طبقه بدليل داشتن سرمايه بيشتر، بيش از ديگران است و هر فردى به ميزانى كه توانسته باشد سرمايه را انباشته كند به همان ميزان حق مصرف دارد!
البته ادعا اين نيست که طرح ملی هدفمندی يارانهها میتواند عدالت اجتماعی را به طور کامل به ارمغان آورد، بلکه به آن بايد صرفاً به عنوان درآمدی و مقدمهای بر نظام اقتصادی مطلوب نگريست؛ آن هم مشروط بر اينکه نظريهپردارازان اقتصاد اسلامی هر چه زودتر الگوهای تفصيلی اسلامی را در اين خصوص، کشف و ارائه کنند.