فارس، یک منبع آکادمیک روس که با سرویس اطلاعات خارجی روسیه ارتباط
تنگاتنگی دارد، آنچه آن را «دخالت آمریکایی-انگلیسی» خواند، برای سوریه
بسیار خطرناک دانست و اعلام کرد: انگلیسیها اکنون در سوریه همان نقشی را
ایفا میکنند که در عراق ایفا میکردند. اینجا هم نقش طفیلی اشغالگران
آمریکایی را ایفا میکنند؛ آمریکاییهایی که این بار نیز وجهه حامی انقلاب
مردم علیه آنچیزی به خود گرفتهاند که دیکتاتوری در سوریه مینامند.
در
حالی که آمریکا و انگلیس در حقیقت تلاش میکنند سوریه را تجزیه کنند و جنگ
درونی این کشور را طولانی کنند تا مانند سومالی کشوری ضعیف شود و مردمش با
لقمه غذایی روز را شب کنند که سازمانهای بینالمللی به آنان میدهند حال
آنکه برخی جوانان فریبخورده سوریه با سلاحهایی علیه کشور خود میجنگند
که پول خریدش را دیکتاتورهای سعودی پرداخت کردهاند.
در ذکر دلیل
اینکه انگلیس و آمریکا تلاش میکنند سوریه را تجزیه کنند و جنگ داخلی در آن
راه بندازند، این کارشناس روس که دستگاه اطلاعاتی روسیه از مطالعات او
استفاده میکند، گفت: اینها میخواهند دولت مرکزی سوریه را تضعیف کنند چون
متحد ایران و روسیه است.
این هدفی سیاسی است که برگ برنده اتحاد با
دمشق را میتواند از دست مهمترین دشمنان آمریکا خارج کند؛ دمشقی که
جایگاه راهبردی مهمی دارد اما هدف اصلی آمریکاییها فقط سیاسی نیست زیرا
اگر هدف آمریکا برقرار کردن دموکراسی و مبارزه با دیکتاتورها بود، آمریکا و
انگلیس میبایست ابتدا عربستان را اشغال میکردند و نظامی برای آن جایگزین
میکردند.
این کارشناس روس افزود: سیاست اینجا در خدمت طمعهای
اربابان پول و شاهان انرژی آمریکاست! حال این مسئله با توجه به اینکه سوریه
ثروت نفتی در اختیار ندارد چگونه تحلیل میشود؟
این منبع روس در
پاسخ گفت: آمریکاییها مانند روسها، مطالعاتی ژئولوژی از طریق تصاویر
ماهوارهای دارند که نشان میدهد منابع عظیم گازی در حوزه آبی (ساحلی)
سوریه وجود دارد که معادل ذخایری است که قبرس و اسرائیل با هم دیگر در
مدیترانه در اختیار دارند.
این منبع که با مطالعات سیاسی موثر بر
محافل تصمیمگیرنده امنیتی روسیه در ارتباط است گفت: آمریکا باید به دنبال
منابع نفتی و گازی یا منافع امنیتی برای اسرئیل باشد. در سوریه ما
میتوانیم دو انگیزه از سه انگیزه یاد شده را بیابیم که آمریکاییها را به
خود جذب میکند.
این منبع درباره شکل حملهای که آمریکا و انگلیس علیه سوریه راه انداختهاند میگوید:
شکل نظامی
کارشناسان
نیروهای ویژه آمریکایی و انگلیسی در کنار جنگجویان سوری مخالف نظام فعالند
و آموزش میدهند و تجهیز میکنند و برنامهریزی میکنند و بر حملات
مخالفان که برخی شهرها و مناطق را اشغال میکنند، اشراف دارند.
همچنین
مزدورانی را تهیه میکنند (شرکتهایی هستند که جنگجویان کارشناس را تهیه
میکنند اما اینها مزدور هستند و حقوقشان را قطر و عربستان پرداخت
میکنند) و اجازه میدهند جهادیهای عرب از همه جای دنیا به سوریه سرازیر
شوند و این کار را عوامل همکار با سرویس اطلاعاتی آمریکا تسهیل میکنند.
اما انگلیسیهایی که در این فعالیتها شرکت دارند، در قالب نیروهای ویژه،
کارشناسان و نیروهای اطلاعات میدانی حضور دارند. انگلیسیها همچنین در قالب
متخصصان جنگ الکترونیک و جنگ روانی نیز همان شور و هیجانی را نشان
دادهاند که قبلا ارتش انگلیس در عراق نشان داد و جنایاتی مرتکب شد که هیچ
گاه مورد بازخواست قرار نگرفت.
وضع اطلاعاتی
از
طریق ارائه امکانات بسیار زیاد آمریکا و انگلیس در حوزه اطلاعات انسانی و
الکترونیکی به مخالفان سوریه و مزدورانی که با آنان همکاری میکنند.
این
منبع در ادامه مثالی در خصوص کمک انگلیس و آمریکا در حوزه اطلاعاتی زد و
گفت: آیا باور میکنید که آمریکاییها از شبکه ماهوارهای جاسوسی خود برای
رصد نیروهای سوریه استفاده میکنند که اکنون در شهرهای دمشق، حمص و حلب در
حال مبارزه [با تروریستها] هستند و این کار را بر کمک به هزاران فرد مسلحی
انجام میدهند که در ساختمانهای مسکونی برخی شهرهای سوریه سنگر گرفتهاند
و مهم اینجاست که آمریکا قبلا از این ماهوارهها برای جاسوسی از برخی
کشورها از جمله سوریه، افغانستان، عراق، ایران، پاکستان و مقاومت لبنان در
جنوب و بقاع استفاده کرده است و ماموریت این شبکه ماهوارهای، اکنون حمایت
از جنگجویان سوریه است.
در همین خصوص، این منبع تاکید کرد که کسانی
که در سوریه در حال جنگ [با دولت و ارتش سوریه] هستند، چیزی جز ویترین جنگ
آمریکا علیه سوریه نیستند. وی به سخنان عبدالجبار العکیدی سرهنگ فراری
ارتش سوریه و فرمانده آنچه شورای نظامی شهر حلب در انقلاب سوریه نامیده
میشود استناد کرد که از طریق رسانهها از ناتو و کشورهای غربی درخواست
ایجاد منطقه پروازممنوع در برخی مناطق سوریه شد که افراد مسلح در آن حضور
دارند. این منبع همچنین افزود: آیا این درخواست جز این است که او و
نیروهایش عناصر نظامی وابسته به ارتش آمریکا و نیروهای ناتو هستند؟
تسخیر سرویس اطلاعاتی اردن برای حمایت از افراد مسلح سوریه
این
منبع مثالی دیگر زد و افزود: اقدام آمریکاییها در تسخیر سرویس اطلاعات
نظامی اردن «برای اجرای جنایاتی که در خدمت انقلاب سوریه باشد» است. سرویس
اطلاعات اردن، بزرگترین نهاد دولتی در اردن است که از دو دهه پیش در خدمت
آمریکاییهاست. آمریکاییها هستند که آن را تأمین مالی میکنند ولی از آنجا
که به قدرت رسیدن [به اصطلاح] اسلامگراها در سوریه به معنای زوال قدرت
هاشمیها در اردن است، عبدالله بن حسین [شاه اردن] در ارائه کمک اطلاعاتی
به افراطیها با آمریکاییها مخالفت و بحث کرده است تا مبادا همکیشان آنان
در اردن قدرت بگیرند. اما آمریکاییها اردن را تحت فشار قرار دادند که سبب
شد سرویس اطلاعات اردن کاملا در خدمت جنگ آمریکا علیه نظام سوریه قرار
بگیرد که سبب شده است در آن واحد وضعیتی تراژیک و کمدی حاصل شود. بدین صورت
که در زمانی که سرویس اطلاعاتی اردن عشایر این کشور را علیه اخوان
المسلمون در اردن که بیشترشان اصالتا فلسطینی هستند، تحریک میکند، در عین
حال سرویس اطلاعات نظامی اردن از اخوان المسلمون در سوریه حمایت میکند،
عناصر آن را آموزش میدهد و به جای آنان مبارزه میکند.
جنگ روانی و رســانـهای
در
خصوص سهم آمریکا و انگلیس در جنگ روانی و رسانههای علیه سوریه، این منبع
اعلام کرد: جنگ غرب علیه سوریه، اتفاقی تاریخی است. هیچ بحران بینالمللی و
منطقهای دیگری شاهد این حجم بزرگ از بمباران رسانهای و روانی از جانب
طرفهای بینالمللی علیه یک کشور نبوده است.
وریتاس (Veritas) یگان اطلاعاتی برای ترور روانی و جسمی
این
منبع روس در ادامه افزود: آمریکا از طریق فعالیتهای جنگ روانی تلاش
میکند، هدفی را محقق کند که اقدام نظامی مستقیم نتوانسته محقق کند. آمریکا
و متحدانش جنگی علیه سوریه به راه انداختهاند که در آینده در دانشکدههای
نظامی تدریس خواهد شد. ابزارهای رسانهای در بحران سوریه نقشی ایفا کردند
که با نقش هیچ یک از ابزارهای نظامی قابل قیاس نیست.
از جمله
مثالهایی که این منبع روس در خصوص دخالت مستقیم آمریکا در سوریه زد، اقدام
آمریکا، اسرائیل و انگلیس در تاسیس یگان جنگ روانی است که از رسانه برای
بزرگ جلوه دادن برنامههایی استفاده میکند که هدفش تخریب روانی نیروهای
حامی نظام سوریه است تا این نیروها از ادامه مبارزه در بمانند. این کار از
طریق حملات حسابشده رسانهای انجام میشود. حملاتی که مطبوعات، رادیو،
شبکههای تلویزیونی و خطبای مساجد، رجال دینی و صفحات اینترنتی و شایعات
دهان به دهان مردم را ابزار کار خود کرده است.
این منبع روس همچنین
درباره تاثیر تلاشهای جنگ روانی آمریکا و متحدانش علیه شخصیتهای مشخص
سوری سخن گفت که هدف این اقدام توقف حمایت این افراد از نظام سوریه و در
حقیقت قرار دادن آنان در وضعیتی است که تلاش کنند خود، فرزندان و آینده
شخصیشان را نجات بدهند. از جمله این افراد که قربانی این حملات روانی شد،
نواف الفارس سفیر سوریه در بغداد، سرتیپ مناف طلاس [یکی از فرماندهان گارد
ریاست جمهوری] و برخی دیپلماتهای سوری در قبرس، اردن و برخی اصحاب رسانه و
کارمندان سابق مراکز مطالعاتی بود که تلاش کردند برخی سوریها را به
جاسوسان خود تبدیل کنند مانند سمیر التقی و برخی دیگر که مشهورترینشان،
ساریه الرفاعی، نماینده حزب بعد در پارلمان سوریه (از شهر الاتارب نزدیک
حلب)، شیخی است که گفته میشد، دستپروده نظام است.
از جمله کسانی
که این یگان حرفهای آنان را هدف گرفته بود، چهار فرماندهی هستند که در
انفجار شورای امنیت ملی سوریه در دمشق ترور شدند و بارزترینشان آصف شوکت
بود که در 16 ماه، هدف شدیدترین و هماهنگترین حملات روانی و رسانه ای قرار
گرفته بود تا میان او و نظام سوریه اختلافاتی بروز کند به طوری که سرویس
اطلاعاتی آمریکا و متحدان آن از تریبونهای غربی و عربی حملهای را علیه او
شروع کردند و مدعی میشدند که وی جنایتکار جنگی است و گاهی ترویج میکردند
که وی جانشین رئیس جمهور خواهد بود و هدف این شایعات ایجاد تشویش در درون
نظام سوریه بود.
سرتیپ ماهر الاسد برادر بشار اسد
سرتیپ
ماهر اسد نیز هدفی مهم برای جنگ روانی یگان «وریتاس» است. وی هدف حجم
بزرگی از شایعات قرار گرفت تا تصور شکاف در صفوف سران عالی سوریه وانمود
شود.
فاروق الشرع معاون اول بشار اسد هم از شایعات وریتاس در امان
نمانده اما او تاکنون این یگان را چندین بار شکست داده است. تاکنون چندین
بار شایعه کردهاند که فاروق الشرع از نظام سوریه جدا شده و حتی ادعا کردند
که او به اردن فرار کرده است اما او در تشییع جنازه سران امنیتی سوریه (و
همچنین دیدار با علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای
اسلامی ایران) در دمشق در انظار عمومی ظاهر شد و شایعات را تکذیب کرد.
از
دیگر اهداف وریتاس، نزدیکان رئیس جمهور و در راس آنان همسرش و خواهرش بشری
و فرماندهان عالیرتبه ارتش و دستگاه امنیتی و محمد مخلوف دایی بشار اسد
است که رسانههای غربی جنگ خود را برای خاطر او از دمشق، دبی، استانبول،
بیروت، لندن و ریاض گرفته تا مسکو ادامه دادند آنهم در روزی که در منزلش در
روستای بستان پاشا، مهمانی افطاری بزرگی به صدها نفر از سرشناسان حبله
داد. او اتفاقا مردی در دهه هشتم عمر خود است و یک دهه و نیم است که در
حوزه سیاست و اقتصاد دیگر فعالیتی ندارد اما شروط جنگ روانی آمریکا علیه
رئیس جمهوری سوریه، لازم کرد که شیطنت خود را علیه هر کس که با اسد قرابتی
دارد ادامه بدهد حتی اگر از زندگی هم بازنشسته شده باشد.
ولید معلم
وزیر خارجه هم در لیست مذکور قرار دارد. کسی که عربستان و قطر صدها میلیون
دلار در مقابل جدایاش از نظام سوریه پیشنهاد کردهاند اما زمانی که این
پیشنهادها را رد کرد تهدید کردند که پسران و دختران و نوههایش را میکشند.
این
جنگ شایعه، علیه ابراهیم صافی افسر بلندپایه و بازنشسته ارتش که پسرش
کاپیتان فراس صافی را دوشنبه 30 ژوئن به هنگام بازگشت از کارش در فرودگاه
ترور کردند، هم اجرا شد. این منبع روس میگوید که تردیدی ندارد که کسی که
کاپیتان فراس صافی را ترور کرده است، برای یگان وریتاس کار میکند هر چند
که به دست گروهی مسلح کشته شده باشد. پسر صافی در حالی ترور شد که او تلفنی
از برخی کشورهای خلیج [فارس] پیشنهاد جدایی از نظام سوریه و خروج از این
کشور را دریافت کرده و تهدید شده بود که در صورت عدم همکاری، پسرانش
سرنوشتی سیاه خواهند یافت.
اقتصاددانان یا تاجران بلندپایه سوریه و
در رأس آنان، آنانی که به بشار اسد نزدیکتر بودند، هم از جنگ روانی یگان
وریتاس در امان نماندهاند. از جمله این افراد، رامی مخلوف و سلیمان
المعروف و فارس الشهابی و وزرای دولت سابق و کنونی و سفرای سوریه در سازمان
ملل متحد و اتحادیه اروپا و کشورهای خلیج [فارس] و اعضای کنونی و سابق
پارلمان و اصحاب رسانههای مشهور مخصوص گویندگان مشهور تلویزیونهای سوریه
است.
این منبع روس به فشردگی حملات شدید یگان وریتاس اشاره کرد که
از طریق جاسوسان رسانههای خود علیه دختر بشار الجعفری نماینده دائم سوریه
در سازمان ملل آغاز کرد. وریتاس هر چه احساس کرد که اصرار بشار الجعفری بر
تعهدش و وفاداریاش به نظام سوریه بیشتر میشود، به همان مقدار به تبلیغات
سوء و غیراخلاقی خود علیه دختر او افزود.
این منبع روس همچنین به
نقش این یگان جنگ روانی آمریکا در بسیاری از شایعات و گزارشهای مطبوعاتی
اشاره کرد که بخشی از جنگ روانی علیه نظام و مردم هوادار آن است و افزود:
چه کسی عملیات تهدید و قتل افراد بیگناه را هدایت میکند. کسانی که
پدرانشان در دولت سوریه مسئول هستند و آمریکا از آنان میخواهد که به کشور
خود خیانت کنند وگرنه از انتشار دروغ علیه نزدیکان اسد دست نمیکشد.
همچنانکه اعضای دولت سوریه را ارعاب میکنند سپس تشویقشان میکنند که خود
را از پیامدها و عواقب تهدیدها که ممکن است دامان خانوادههایشان را بگیرد،
دوری کنند و بدین ترتیب آمریکاییها بازی تخریب وجهه اشخاص مد نظر را
دنبال میکند. اینها اقداماتی گمراهکننده است که یگان جنایتگار وریتاس
مرتکب میشود و انسانیت را له کرده است.
این منبع روس در ادامه
تصریح کرد که ماموریت این یگان جنگ روانی به برنامهریزی و هدایت ختم
نمیشود و حتی به مرحله اجرا نیز وارد شده است. این منبع روس افزود:
وریتاس، یگانی اطلاعاتی عملی-روانی مشترک است که برآمده از یگان اصلی
وریتاس آمریکا در آوریل 2011 است که ادغام کارشناسان این یگان از میان
تعدادی از کارشناسان معین دستگاه اطلاعاتی و کارشناسان جنگ روانی و عناصر
وزارت دفاع و خارجه آمریکا، انگلیس و اسرائیل انجام شد.
مقر اصلی
این یگان که مستقیما با فرماندهان جنگ روانی در ارتش آمریکا موسوم به
«مدرسه جنگ ویژه روانی جان کندی» است، یک پایگاه نظامی در حومه لندن است.
این مقر همچنین با یگان جنگ روانی اسرائیل ویژه بشار اسد و سران نظامی و
دولت و نزدیکان او، موسوم به «ملاط» است.
ویژگی این یگان این است که
یگانی مشترک از عناصر فعال عملیاتی است که عملیاتهای ترور و حذف فیزیکی
را طراحی و اجرا میکند و ترور روحی و روانی را علیه کسانی به کار میگیرد
که تحت تلاشها و تبلیغات مخالفان حاضر نیستند از نظام سوریه جدا شوند یا
کودتا کنند.
یکی از نمونههای قربانیان این یگان، محمد حبش است که
تحت تهدید این یگان اطلاعاتی جنایتکار که تحریک میکند و وجهه افراد را
تخریب میکند، سوریه را ترک کرد. او هوادار نظام سوریه بود اما از دمشق
فرار کرد قبل از آنکه اعلام جدایی کند اما زمانی که از سوریه خارج شد، برای
کسی در سوریه پیام داده بود که او به دلیل تهدیدهایی که علیه دخترانش شد،
سوریه را ترک کرد و اتهام را متوجه مخالفان کرد زیرا نظام که از او سود
میبرد، نیازی به تهدید او نداشت.
نحوه کار یگان وریتاس
نحوه
کار یگان وریتاس علیه شخصیتهای عالیرتبه نظام سوریه و نزدیکان آنان و
همه کسانی که با آنان کار میکنند چیست؟ کاری که شامل تخریب وجهه میشود و
هدفش حذف روانی تا حذف فیزیکی است؟ وریتاس عملیات خود را که تا مرحله
فتنهانگیزی میان نظام و هوادارانش از طریق ایجاد تردید در وفاداری آنان یا
وانمود کردن نزدیکی کودتایشان، پیش رفته، چگونه به پیش میبرد؟
در
آنچه در بالا ذکر شد، منبع روس تشریح کرد که سرویس اطلاعات آمریکا و برخی
متحدان آن از جمله اسرائیل و انگلیس چگونه علیه مسئولان، ملت و ارتش سوریه،
یگان مشترک جنگ روانی و تبلیغاتی تشکیل دادند و عملیات ترور فیزیکی و
روانی را با هدف ترغیب مسئولان سوری به کودتا را اجرا کردند.
یگان وریتاس میگوید یا از نظام سوریه جدا میشوی یا ترور روانی سپس ترور فیزیکی خواهی شد.
نامههای الکترونیکی درز کرده
طرفهای
غربی مخالف بشار اسد در شش ماه اول بحران در سوریه دریافتند که اتفاقات،
هیچ تاثیری بر وضعیت نظام سوریه در کنترل اوضاع، نداشته است بخصوص اینکه
هواداران نظام سوریه به خیابانها میریختند و تعدادشان هم زیاد بود و قابل
انکار نبود.
نظام سوریه از حمایت مردمی خوبی که سبب استقرار و
استقلال آن بود، برخوردار است. آمریکا دریافت که اگر نمیتواند این مردم را
کاملا مخالف نظام کند، باید آنان را از نظام دور کند. هدف وریتاس
بنابراین، این شد که با عملیات درز دادن «نامههای الکترونیک ریاست جمهوری
سوریه» دو هدف را محقق کند:
اول: دور کردن هواداران نظام بشار اسد
از طریق تخریب وجهه او؛ کسی که خواستار اصلاحات است و سوریها (هوادارنش)
او را فردی میدانند که میتواند کشورشان را از توطئه خارجی که با ابزارهای
داخلی انجام میشود، نجات بدهد.
وریتاس از طریق روزنامههای معتبر
مانند گاردین عملیاتی را آغاز کرد که در آن نامههایی را به رئیس جمهوری
سوریه و اطرافیان او منسوب و وجهه بشار اسد را در چشم هوادارانش تخریب کند و
بگوید که اسد وقتش را به سرگرمی با گوشیهای تلفنهای هوشمند و خوشگذرانی
با زنان و خرید برنامه و نیازهای خود از طریق اینترنت میگذراند.
یگان
وریتاس دریافت که این عملیات، تاثیر روانی دلخواه را بر هواداران بشار اسد
نداشت و آنان بازی را فهمیدند و آنچه منتشر شد، باور نکردند. پس از این
عملیات بود که این یگان اطلاعاتی به سراغ ویکیلیکس رفت تا با صاحب آن که
تحت پیگرد پلیس انگلیس قرار دارد وارد معامله شود و در ازای خارج کردن او
از این گرفتاری، با سرویس اطلاعاتی آمریکا همکاری کند. این پایگاه اینترنتی
برنامه جنگ روانی آمریکا را در پیش گرفت تا آنچه وریتاس در گاردین و دیگر
روزنامهها منتشر کرد، اعتبار پیدا کند.
هدف دوم که وریتاس خواست آن
را از طریق این ایمیلها محقق کند این بود که نقطه قوت تبلیغاتی بشار اسد
که همان همسرش است، تخریب کند؛ نقطه قوتی که تصویر خوبی از نظام سوریه و
فعالیتها و اقدامات و میزبانیهای اسد و همسرش از قربانیان اتفاقات جاری
به مخاطب میداد و درست بر خلاف تصویری شیطانی بود که آمریکا قصد داشت
برچسب آن را از طریق رسانههای بینالمللی، به بشار اسد بزند. وریتاس
اینگونه قصد داشت بشار اسد را در چشم هوادارانش تخریب کند و در عین حال
همین کار را با همسرش نیز از طریق رسانههای غربی انجام بدهد.
از
جمله عملیاتهای روانی دیگری که آمریکا و متحدان آن علیه کسانی که آنان را
ارکان نظام سوریه میدانند، به راه انداختند، از جمله علیه ماهر اسد برادر
بشار اسد، این بود که وانمود کنند که مسئولیت سرکوب تظاهراتکنندگان بخصوص
در درعا و حمص بر عهده ماهر اسد است. رسانهها بر این متمرکز شدند نه
اینکه بشار اسد را تبرئه کنند بلکه برای اینکه وانمود کنند که اسد کنترل
امور را از دست داده است و همهکاره برادرش ماهر است. البته آمریکاییها
امید داشتند که بخشی از هواداران نظام سوریه در این دام بیفتند و ماهر اسد
را صدا بزنند و حمایت بکنند نه بشار اسد را، تا بدین گونه کار هواداران به
اختلاف بکشد و برخی از رئیس جمهور ناامید شوند و برخی همچنان موافق او باقی
بمانند و غربیها امید داشتند کار تا جایی پیش برود که اسد از برادرش به
همین دلیل انتقام بگیرد.
آیا به یاد میآورید که شایعه کردند در
لاذقیه یک تظاهرات در حمایت از ماهر اسد برگزار شده و درخواست کردهاند که
قدرت به ماهر اسد واگذار شود؟ در حقیقت چنین تظاهراتی برگزار نشد و چنین
شعارهایی هم مطرح نشده بلکه همه، تبلیغاتی آمریکایی بود که از طریق شایعه
مطرح کردند تا هدفی را محقق کنند که نتوانستند آن را از طریق ایجاد شکاف در
ارکان نظام محقق کنند.
* (جالب توجه این است که وریتاس،
نام یگانی که دروغ را به همراه حقیقت واژگون شده به افکار عمومی تزریق
میکند، در اساطیر رومی، وریتاس، به معنای حقیقت، الهه حقیقت است.)