کد خبر: ۷۶۶۹
زمان انتشار: ۱۸:۲۴     ۳۰ آذر ۱۳۸۹

حسین(ع) یک عهدی با پدربزرگش رسول خدا(ص) برای خدا بسته است و آن هم این است که یک روز در کربلا، آن عاشورای معهود را برپا کند. اما عاشورا به پا کردن در وسط تاریخی که صد و بیست و چهار هزار پیامبر قبل آن بوده اند و علی(ع) و فاطمه(س) هم به آن نظاره گر هستند و کرور کرور ملائکه ای که دلبسته رسول خدا و خانواده اش هستند و ابلیس برای ابتدا تا انتهای آن حیله ها و مکرها تدبیر کرده است و... اصلا کار ساده ای نیست!

کار راضی کردن علی(ع) و فاطمه(س) با خود رسول خدا(ص) بود. قبل از به دنیا آمدن حسین(ع) با آنها صحبت  کرده بود و راضی شان کرده بود. بقیه را باید حسین(ع) وقتی به کربلا وارد شد تدبیر کند.

یک طرف عاشورا صف سپاهیان تاریکی است که می خواهند حسین نتواند به عهدش وفا کند و این همه خباثت و ظلم برای این است که سیدالشهداء(ع) کوتاه بیاید و عاشورا نیمه کاره بماند و آن میهمانی که ما 1400 سال بعد داریم کم کم از آن خبردار می شیم برپا نشود. این کار اصلا برای حسین(ع) سخت نبود.

طرف دیگر همه انبیاء و مومنین آبدیده و ملائکه مقرب هستند. هر لحظه بر سیدالشهداء(ع) فرود می آیند که بیا و از این بلای بزرگ دست بردار که دل خوبان عالم تحمل این مصیبت را ندارد که «جلت و عظمت مصیبتک فی السماوات علی جمیع اهل السماوات!». حسین(ع) باید همه را راضی کند که تحمل کنند تا این بلای عظیم بر آدمیان بیاید و همه داغدار شوند و از پس این کار هم بر می آید.

بعد باید خیلی ها آماده کشیدن این بار بشوند. خیلی ها باید آماده جانفشانی در این عاشورا بشوند و خیلی ها هم آماده کشیدن بار اسارت این عاشورا و بار رسالت عاشورا که آن هم برای کسی چون حسین که به رموز عالم واقف است کار ساده ای است.

همه این تدابیر یک طرف، اما خدا یک اتفاق در کربلا تعبیه کرده است که همه کائنانت نشسته اند به تماشا که حسین(ع) با وجود این مسئله چگونه خواهد توانست عاشورا را عاشورا کند؟ این مشکل سختر از هر مسئله دیگری بود و به نظر غیر قابل حل می آید! اصلا با وجود این مسئله شهادت سیدالشهداء(ع) در عاشورا امکان ندارد! اصلا محال است که او بگذارد یک قطره خون از حسین(ع) جاری شود چه برسد به این که بخواهند عاشورا را به خون او رنگین کنند. او به تنهایی برای 30 هزار لشکر عمر سعد کفایت میکرد. به خاطر همین اصلا امکان نداشت بتوان عاشورا به پا کرد.

عباس(ع) آن امتحانی است که خدا در کربلا برای حسین(ع) گذاشته است که حلش از هزار بار جنگیدن با لشکر عمر سعد سخت تر است. عباس(ع) اصلا برای این به دنیا آمده است که حسین تنها نماند! عباس به دنیا آمده است که در عاشورا یک تنه برای حسین(ع) لشکر چند هزار نفری حسین(ع) باشد. از وقتی وارد کربلا شده بود پیش خود می گفت ای حسین(ع)! این لشکر که چیزی نیست، خودم همه شان را برایت از سر راه برمیدارم. تا عصر عاشورا هم به خاطر ادب هیچ چیز نگفت والا اصلا نمی گذاشت حتی یک نفر هم از جبهه سیدالشهداء(ع) کشته شود اما میدانست که قبل از سیدالشهداء(ع) نوبت جنگیدن او می شود و حتما جان سید اش را نجات خواهد داد.

اما به ناگه خدا خودش تدبیر را برعهده گرفت و سکینه(س) با مشکش شد پیک خدا...
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۲۸ - ۰۱ دی ۱۳۸۹
۰
۰
این گونه عظمت وزیبایی کربلا را همه کس نمی توانند ببینند ... والله ما رایت الا جمیلا... که امروز اگر نبود آن زیبایی ما غرق بودیم در پلیدی اقیانوس تاریکی .. بلای خون جاری در تاریخ شفاعت کرد قیام مومنان را که از یک اشک به پهنای عرش وارد شوند.. ..
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها