در دیکتاتوری معلوم است چه کسی ظلم می کند اما در دموکراسی معلوم نیست. در دموکراسی خیلی آبرومندانه تر از دیکتاتوری ظلم می شود. دیکتاتورها بی آسیب تر و بی ضررتر در دموکراسی ظلم می کنند.تجربۀ بشری اثبات مى کند که حکومت های دموکراتیک بعد از یک مدتی نصیب لابی ها و نفوذی ها می شود.
به گزارش پایگاه 598، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان طی سخنانی که در دهه اول محرم الحرام و در هیئت محبین اهل بیت قم با موضوع "آئین ولایت مداری" برگزار گردید به تشریح مبانی ولایتمداری و الزامان و موانع در این موضوع پرداختند. متن زیر چکیده ای از سخنان روز سوم ماه محرم الحرام، ایشان می باشد .
مقدمه
مسئله ولایت قبل از اینکه یک مسئلۀ شرعی باشد یک مسئلۀ عقلی است و ما نباید با مسئله ولایت صرفاً به عنوان یک مفهوم معنوی برخورد کنیم.
به این معنا که خداوند متعال بر انسانها حق دارد و همۀ حقوق عالم مربوط می شود به حق خدا بر بندگان. طبیعی است اگر خداوند فرمانی بدهد همه باید اجرا کنند.
از جمله فرامین مهم خدا امر ولایت است. ولایت مداری یک امر عقلانی است و براى جامعۀ الهى، عقل، ولایتمدارى را واجب مى کند.
اگر جامعه ولائى باشد آداب ولایت مداری چیست؟
ولایت مداری یک نوع زندگی اجتماعی است. تدبیرى است عاقلانه برای سامان دادن به حیات اجتماعى. حتی بدون وحی و نبوت هم شما می توانید تصور معقولی از ولایت داشته باشید.
شیوه هاى حکومت بر مردم بدون ولایت
اولین نکتهاى که باید به آن توجه کرد این است که آیا راهی برای زندگی اجتماعی غیر از ولایت وجود دارد؟
در طى قرون و اعصار شیوههایى که بر اساس آن مردم بتوانند زندگى اجتماعى خودشان را سامان بدهند بسیار محدود بوده است. و شاید بیشتر از سه یا چهار شیوه نتوان ذکر کرد.
دو نوع اساسى وجود دارد براى ادارۀ امور بشر.
1. دیکتاتورى
در جامعه انسانهایى دیکتاتور مآبانه بر دیگران حکومت کنند.
این نظامها مشهور هستند به"نظام هاى دیکتاتورى" که یک نفر یا یک گروه خاص بر مردم حکومت مى کنند. و در طول تاریخ از این مدل بسیار استفاده شده است. امیر المؤمنین (ع) این مدل حکومت را بر هرج و مرج، ترجیح مى دهد، در آنجا که مى فرماید "جامعه باید امیرى باید داشته باشد؛ بارّ یا فاجر"
یعنى با بى نظمى نمى توان زندگى کرد و باید حکومتى در جامعه باشد و اصلا امکان ندارد جامعه با هرج و مرج اداره شود.
2. دموکراسى
مردم خودشان بر سرنوشت خودشان حاکم باشند و تعیین کنند که چه کسانى بر آنها حکومت کنند. این نظام، به نظام دموکراسى مشهور است.
ملیونها کشته وغارتها و چپاولها تجارب حکومتهاى دموکراسى است.
این امکان وجود ندارد که مردم بر سرنوشت خودشان حاکم باشند. در جریان حکومت مردم بر خودشان لایههای نفوذ پدید می آید؛ باندهای مافیایی قدرت شکل می گیرد و سرمایه داران و پول داران و زورمندان به صورت های گوناگون از این ناحیه به بهانه و به اسم رأی مردم بر مردم حکومت خواهند کرد و یا به صورت لایههای نفوذ سیاسی بر هر جامعه مسلط خواهند شد.
علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در تفسیر آیه 200 سوره آل عمران نوشتند که دموکراسی بدتر از دیکتاتوری است. در دیکتاتوری معلوم است چه کسی ظلم می کند اما در دموکراسی معلوم نیست. در دموکراسی خیلی آبرومندانهتر از دیکتاتوری ظلم می شود. دیکتاتورها بی آسیب تر و بی ضررتر در دموکراسی ظلم می کنند. در دموکراسى شخصى را به نام رئیس جمهور قرار مى دهند او همانند عروسک روى صحنه است و آن دیگران هستند که پشت صحنه او را اداره مى کنند. حکومتى مثل صدام بهتر از حکومت آل سعود است. تجربۀ بشری اثبات مى کند که حکومتهای دموکراتیک بعد از یک مدتی نصیب لابیها و نفوذیها می شود.
به عنوان نمونه، آمریکا مهد دموکراسى است، هیچ کشورى نمى تواند بگوید که در آزادى به معناى دموکراسى و حقوق بشر از آمریکا جلوتر هستم. دموکراسى که نتیجه اش یک میلیون کشتۀ بى گناه در عراق است.
و این جنایتها از دل دموکراسى در می آید. دموکراسى یعنى پنج میلیون صهیونیسم بر مردم آمریکا حاکم باشند؛ دموکراسى یعنى حکومت مطلقۀ دیکتاتورى باندها و نفوذهاى پشت پرده.
چه فرقی در دیکتاتوری یک فرد با دیکتاتوری یک گروه خاص است؟
وقتی یک گروه خاص به بقیه زور بگویند می شود دیکتاتوری چه به صورت دموکراسی پنهان چه به صورت دیکتاتوری آشکار. وقتى ما می گوییم مرگ بر آمریکا یعنى مرگ بر همین دموکراسى آمریکا. در آمریکا مى گویند ما بسوى دولت آزاد حرکت مى کنیم، مقام معظم رهبری فرمود ما به سوی دولت اسلامی حرکت می کنیم هر مشکلی هم در کشورمان داریم بخاطر نامسلمانی خودمان است هر چه نظامات و ساختارها اسلامی تر بشود، وضع بهتر می شود.
ما تا این مسئله را در جهان جا نیندازیم امام زمانمان نمی آیند ، امام زمان علیه السلام فرجشان بعد از یأس است یأس یعنی چه؟ یعنی هیچ راهی وجود ندارد برای زندگی کردن جز ولایت.
اصطلاح غلط "دموکراسى اسلامى"
مقام معظم رهبری فرمودند نگویید دموکراسی اسلامی اصلاً اینجا دموکراسی نیست؛ بگویید مردم سالاری اسلامی؛ بگویید مردم سالاری دینی. مردم سالاری با دموکراسی فرق می کند اگر فکر می کنی که راهی جز ولایت وجود دارد این تصور تو مانع ظهور آقا امام زمان می شود چون تصور غلطی است. می خواهیم نگاه بکنیم به بعد عقلانی نظام ولایی بدون کتاب، بدون وحی و نبوت، بدون روایت و حدیث، بدون بحث حق ائمۀ هدی علیهم السلام بر ما، بدون "فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا". اگر شما عقلانی بودن ولایت را بتوانید برای خودتان اثبات کنید اتفاق مبارکی که خواهد افتاد این است که آداب ولایت مداری فراگیر می شود.