فارس، جمعی از نخبگان علمی و فعالین دانشجویی، عصر روز گذشته (دوشنبه) در دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی به گفتوگو و تبادل نظر درباره مسائل مختلف دانشگاهی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پرداختند.
در این دیدار که حدود 5/3 ساعت به طول انجامید، علی جمشیدی دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل به نمایندگی از این اتحادیه دانشجویی به بیان نظرات خویش پرداخت.
متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل است:
خالصانهترین سلامها و درودهای اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل را خدمت رهبر فرزانه انقلاب تقدیم مینمایم؛ و آرزو دارم که شما، فرزندانتان در دانشگاه را همچون قبل فراموش نفرمائید که ما همواره محتاج دعای خیر حضرتعالی هستیم. به امر حضرتعالی مرقومهای از نظراتمان آماده کردهایم که خدمتتان قرائت میکنم.
ابتدا در باب بیداری اسلامی
باید از موهبتی بگوئیم که به سبب مجاهدتهای بنیانگذار انقلاب اسلامی اکنون فرازهای دیگری از رشد و بالندگی خود را سپری میکند و آن به فعلیت رسیدن حقیقتی است که امروز مرزهای ایران اسلامی را در نوردیده و با عبور از خاورمیانه و آفریقا، دیری نخواهد گذشت که شاخ آمریکا را نیز بشکند!
نظامی که از همان ابتدا با هجمههایی از سوی نظام استکبار مواجه شد.
آنها اول از همه فاز «ترور» را پیش گرفتندکه امروز برخلاف ادعای غربیها، ایران اسلامی با تقدیم قریب 17 هزار شهید، خود اولین قربانی ترور در جهان است و در فاز دوم بیش از چهل کشور دنیا جنگی هشتساله را به ملت مظلوم ایران تحمیل کردند، در حالی که در نهایت حتی یک وجب از خاک این مرز و بوم به دست بیگانگان نیفتاد.
آنچه با عنوان عصاره جمهوری اسلامی برای ملتهای دیگر جهان قابل الگوگیری است، عنصر مقاومت است. مفهومی که تمام تمرکز بدخواهان نیز، تلاش برای تضعیف آن است. مطمئناً یگانه راه دستیافتن به انرژی هستهای، فناوریهای نوین، گذر از تحریمهای پیاپی و سنگین، تمرکز بر مقاومت اسلامی بوده و هست و یقین داریم که ملتهای منطقه با تاسی از این مولفه، دیکتاتورهای دست نشانده آمریکایی را یکی پس از دیگری به زیر کشیدند و به اذن خدا نزدیک است روزی که ملت مسلمان عربستان نیز کاخهای آل سعود، این سگ پاسبان اسرائیل و قاتل مردم بحرین، یمن و سوریه را بر سر آنان خراب کند و طومار کانون فتنه، یعنی خائنالحرمین را در هم بپیچند.
در باب مسئله مهم مقاومت
بر ما روشن است که نه دشمن، از دشمنی خود با انقلاب اسلامی و آرمانهای آن میکاهد و نه ما ذرهای اهل عقبنشینی هستیم. واقعیت آن است که اگر ما هم اکنون تمامی داشتههای خود را دو دستی تقدیم غرب کنیم، نظام استکباری یک قدم از گستاخیهای خود در حق این ملت کوتاه نخواهد آمد.
ما معتقدیم تحریم نفتی، همان خیر کثیری است که علیرغم فشارهایی که بر ملت ما میآورد، نویدبخش اقتصادی مستقل از نفت است و تحریم بانکی نیز چیزی نخواهد بود جز بهترین فرصت برای حذف ارز واسط در مبادلات تجاری ایران با دیگر کشورهای دنیا. بیشک همین حربه حذف دلار و یورو، از مبادلات اقتصادی ایران با دیگر کشورها، ضربهای اساسی بر پیکره اقتصاد بحرانزده اروپا و آمریکاست. و همه اینها گواه این است که ملت ایران یکبار دیگر اثبات خواهد کرد که "حسبنا الله و نعم الوکیل".
و اگر باور داریم که "ان تنصروالله ینصرُکم و یثبت اقدامکم" روشن است که پس از بدر و خیبر، چیزی جز فتح مکه نخواهد بود.
رهبر معظم انقلاب
ما دانشجویان نگرانیم از آن که در سال منتهی به انتخابات ریاست جمهوری عدهای با دیو و دلبرسازی از «مقاومت و سازش»، از مردمسواری انتخاباتی بگیرند و چه بد حیلهای است که برخیها از هم اکنون خواب همآغوشی با شیطان بزرگ را دیدهاند! چه فتنهگران مقهور از ملت در فتنه 88 و چه آنهایی که از اصولگرایی دکانی ساخته و برای رسیدن به ساختمان پاستور به تمام اصول پشت کرده و عدهای حتی ناجوانمردانه و غیرمنصفانه به نهادهایی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بیتردید نقش موثری در خط مقاومت اسلامی در منطقه دارد، هجمه آوردند.
ما دانشجویان مدتها است که دندان لق ارتباط با امریکا را کشیدهایم و اعلام میداریم که در دهان کسانی خواهیم زد که بخواهند به بهانه مذاکره با آمریکا خط مقاومت را تضعیف کنند.
در باب سیاستورزی و قبیله گراییهای سیاسی
اول، عدم نگاه واقعبینانه از سوی برخی مسئولین:
در عرصه سیاستورزی معتقدیم که امروز در میان گروههای فعال کشور 2 گروه، نگاهشان به مسائل کشور غیر واقعی است. نخست گروهی که همه شرایط کشور را سفید و منزه از ایراد میبینند و معالاسف اغلب مسئولیتهای اجرایی کشور را به دوش دارند و دسته دیگر افرادی که همه شرایط را سیاه مطلق میدانند و تاسف بیشتر که اینان نیز مسئولیتهای چون تقنین و مصلحتسنجی را بر عهده دارند و عجیبتر که در این میان، تنها ملاکِ این همه سفیدبینی و سیاهنمایی، توجه ویژه به حفظ اعتبار و ارتقا رتبه سیاسی گروهها و قبیلههای فعال در عرصه سیاست است.
دوم؛ وجود تکثر گفتمانی در فضای اجتماعی- سیاسی
مشارکت 65 درصدی در انتخابات مجلس، که در میان تحریم انتخابات از سوی برخی گروههای زخم خورده از ملت پدید آمد، بار دیگر ظرفیت مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی را به رخ جهانیان کشید و این مشارکت بالا میسر نبود جز با تعلق خاطرِ مردم به نظام و رابطه گرم امام و امت از یک سو و تکثر گفتمانی حاضر در صحنه انتخابات از سوی دیگر. اما عدهای از نیروهای انقلاب، وجود تکثر گفتمانی را یک مسئله بیهوده و عبث میدانند و شوربختانه برای اثبات مدعای خود حتی از هزینه کردن رهبر معظم انقلاب نیز فروگذار نبودند و جالبتر این که پاسخ مجلس نهم به حماسه آفرینی 12 اسفند ملت ایران در شروع کار، چیزی جز جدل بر سر انتخاب ریاست مجلس و فراکسیونسازی برای قبیلههای سیاسی خود نبوده است.
سوم؛ کار برای خدا و خدا یعنی انتخابات
ما دانشجویان هر ثانیه خدمتگزاری در انقلاب اسلامی را ارزشمند دانسته و فرصتی میدانیم که نباید به آسانی از دست برود؛ لذا توصیه ما به دولت محترم در سال آخر عمر آن این است که با پرهیز از حاشیهسازیهای سیاسی، نعمت خدمتگزاری را فراموش نکرده و تمامی قوای سهگانه و نهادهای حکومتی به دور از تنازعات سیاسی، فرصت مسئولیت و خدمت را غنیمت شمارند تا کاری ملموستر و مشهودتر صورت پذیرد. متاسفانه این روزها برخی افراد کارآمدی اقتصادی را با کارآمدی انتخاباتی اشتباه گرفتهاند و از تلاش برای ارائه گزارش در قبال کارهای نشده نیز فرو گذار نبودهاند.
در باب پیشرفت و مسئله تولید ملی
الف) پیشرفتِ بیعدالت، پسرفت است
گفتمان پیشرفت هم در بعد نظر و مفهومشناسی و هم در بعد عمل، میتواند دچار کژتابی و سوءاستفادههایی شود. از این رو در حالی که این گفتمان از نیازهای اصلی دهه چهارم از حیات انقلاب است، اگر به شیوه مرسوم در دهه 70 به غلط تبدیل به توسعه تک ساحتی شود، میتواند به ضد خود تبدیل گردد و سبب فربهشدن جمعیت اشراف و خردشدن استخوانهای مستضعفین زیر چرخدندههای صنعت شود. و متاسفانه تضاد طبقاتی شکل گرفته در سالهای گذشته، امروز به تضادی در لایههای عمیق فرهنگی و عقیدتی تبدیل شده است که بروز آن در جریان فتنه 88 در کف خیابانها کاملا مشهود بود. افرادی که این روزها منش سیاسی آنها تکرار همان رفتارهای جریان تکنوکرات است بدانند که در صورت عدم باز تعریف این گفتمان و اصلاح روندهایی که مشابهت با دوران فعالیت سیاسی کارگزارانیها دارد، راهی برای خدمت به انقلاب و حتی در نازلترین سطح، توانایی رأی آوری در انتخابات آینده را نخواهند داشت!
ب) پیشرفت یعنی ارتقاء سطح علمی و اسلامیسازی علوم
یکی از بزرگترین خیانتها به مفهوم پیشرفت، محدود کردن آن به زمینههای روبنایی و عمرانی چون ساختن فلان پل و یا تونل است. در واقع میتوان دو لایهی زیربنایی را برای پیشرفت لحاظ کرد. یک لایه، عرصه فرهنگ و لایه عمیقتر و دقیقتر، عرصه علوم انسانی.
باید به صراحت بیان کنیم که پیشرفت، بدون توجه به عرصههای فرهنگ اسلامی- ایرانی، قدم گذاشتن در سراشیبی سقوطی است که غرب سالها پیش آن را طی کرده است. این همان راهی است که اگر پی گرفته شود، کوچکترین نتیجهاش تذکر اخلاقی به آن خانم بازیگریست که در پای برج میلاد به عنوان نماد شهر مدرن و پیشرفته، مروج بدحجابیست!
و در لایه عمیق تر، این روزها تحول علوم انسانی چون توپ فوتبال بین وزارت علوم و شورای تحول پاسکاری میشود، که این خود مانعی جدی جهت عدم تحقق اهداف این عرصه شده است و گویا تحول در علوم انسانی برای این شورا و اعضایش دغدغهای دست چندمیست.
رهبر معزز انقلاب
بیش از 7 سال است که مطالبه میکنیم که تا کی قرار است چارچوبهای طراحی شده غرب و زمینبازی آنها ملاکی برای ارتقای اساتید و دانشجویان ما باشد! مطمئناً هیچ عقل سلیمی تایید نمیکند که دانشمندان و اساتید ما ثمره تلاشهای خود را به اصرار در نشریات ISI چاپ کنند و به رایگان در اختیار کسانی قرار دهند که در استثمار و تحریم علمی ما، از هیچ کوششی مضایقه نمیکنند. ما برآنیم که باید؛ علمی ملاک ارتقا باشد که گرهای از مشکلات کشور باز کند و مدام با خود زمزمه میکنیم که مگر تهرانیمقدم و امثال او چند مقاله ISI داشتند و مگر دانشمندان جوان هستهای ما برای خدمت به این نظام معطل تاییدیههای دانشیاری و استادیاریاند؟
ج) اقتصاد مقاومتی هسته اصلی پیشرفت
اولاً؛ در این زمینه باید گفت که متأسفانه برخی افراد از یک سو بنای آن دارند تا حمایت از کار و سرمایه ایرانی را مجددا به تنازع میان حمایت از کارگر یا حمایت از کارفرما تنزل دهند و از سوی دیگر بدون ارزیابی دقیق، توسعه فناوریها را در ضدیت با حقوق کارگران میدانند در حالی که برداشت ما این است که حمایت از کار و ایجاد امنیت شغلی، ارتقاء سطح توان تخصصی و آموزشِ توامان نیروها در کنار تامین حداقلهای معیشتی، ارزندهترین راه حمایت از کارگر و کارفرماست.
دوماً؛ در پاسخ به برداشت غلط برخی مسئولین در رابطه با حمایت از تولید کننده داخلی، باید گفت که قرار نیست اگر کالایی در داخل تولید میشود، واردات آن قطع شود. مسئولین باید در کنار واردات مدیریت شده، تمرکز خود را بر روی سیاستگذاریهای صنعتی به منظور ارتقاء توان تولیدکننده داخلی و حفظ مزیت رقابتی معطوف گردانند.
سوماً: یکی از چالشهای اصلی در زمینه تولید ملی، تمرکز زیاد داراییها در بازارهای غیرمولدی چون ارز، سکه و مسکن است؛ لذا مسئولین باید مالیات بر عایدی سرمایه در این بازارها را افزایش و متقابلاً حمایتهای هوشمندانهای از بازارهای مولد داشته باشند.
اما نباید از این بحث هم گذشت، که این روزها سازمانی عریض و طویل با سطح مبادلاتی برابر یک سوم اقتصاد کشور که حاصل قطرهقطره عرق جبین کارگران زحمتکش است، درگیر گروکشیهای سیاسی گردیده و شخصی متصدی این سازمان شده که ابهامات زیادی پیرامونش مطرح است و متاسفانه خلاء قانونی بر این بلاتکلیفی مدیریتی دامنزده است لذا به نظر میرسد که انجام تحقیق و تفحصی دقیق از این سازمان، عمق فاجعه را مشخص سازد.
و اما آزادی بیان
قطعا یکی دیگر از پارامترهای الگو شدن ایران اسلامی برای سایر ملل، توجه به مفهوم آزادی بیان در سایه قانون گرایی است.
ما دانشجویان به هیچ وجه منکر آزادی بیان مقید به قانون نیستیم اما سوال ما این است که چرا این وجه قانونمندی، فقط درباره برخی نیروهای انقلاب رعایت میشود؟ چرا قانون، زمانی که سایت نزدیک به ریاست مجلس مقاله قیاس نظام مقدس اسلامی با نظام شاهنشاهی را پوشش داد، سکوت کرد؟ ولی در مقابل، دانشجویان حزب اللهی منتقد که از سر دغدغه انتقادهایی را نسبت به عملکرد برخی مسئولین ولو با درجهای از اشتباهات لفظی عنوان میکنند، به حبس و جرائم نقدی سنگین محکوم میشوند .
گویا ریاست محترم قوه قضائیه آنقدر فرصت دارد که در رسانه ملی علیه مطالب یک وبلاگ اعلام موضع کند اما فرصت ندارد که علیرغم دعوتهای مکرر دانشجویان یک بار هم در صحن عمومی دانشگاه حاضر شود.
ما دانشجویان از تحدید آزادی بیان از سوی برخی مسئولان قوه قضائیه بیمناکیم. با وجود آنکه در این قوه اقدامات مناسب و قابل تقدیری در مقابله با برخی مفاسد صورت گرفته اما به نظر میرسد خطوط قرمز در قوه قضائیه رنگ و بوی خانوادگی گرفته است.
و اما نکته پایانی در باب دیپلماسی دیجیتال
امروز عرصه دیپلماسی دیجیتال به عنوان اصلیترین محفل برای پیادهسازی سیاستهای دیپلماسی عمومی از جانب کشورهای غربی پیگیری میشود در این زمینه میتوان گفت هویتزدایی، فرهنگزدایی و در مقابل اسطورهسازی و ایجاد الگوهای فکری- فرهنگی اصلیترین راهبردی است که از طریق شبکههای اجتماعی به عنوان پایگاه اصلی مخاطبین خود پی گرفته میشود.
به نظر میرسد در کنار سخنانی که از راهاندازی اینترنت ملی و... میشنویم تا کنون نگاه تهدیدمحور موجب شده که مسئولین به جز فیلترینگ هیچ اقدام سازنده دیگری در مقابله با جنگ نرم دشمن انجام نداده باشد اما سخن ما این است که با عنایت به ارتباطگیری جوانان منطقه و جهان در این شبکهها، فرصتمحور دیدن حضور جدی و مجهز افسران جنگ نرم به این کارزار میتواند بهترین بستر برای معرفی اسلام انقلابی و مواجه با دکترین غرب باشد و این امر میسر نخواهد شد مگر به دستور جهاد سایبری حضرتعالی.
رهبر عزیز انقلاب
از شما تقاضا داریم که ما را با فرمایش داهیانه خود رهنمون فرمائید چرا که ما این روزها با دیدن فاصله حرف و عمل مسئولانی که روزی همانند ما دانشجو و انقلابی بودهاند، احساس خطر از خود میکنیم که نکند ما نیز اگر روزی نماینده مجلس شدیم برای رسیدن به صدر صندلیهای مجلس از هر طریقی استفاده نکنیم یا اگر روزی رئیس جمهور شدیم رفتارمان با شعار های ایام دانشجوییمان تفاوت نکند.
رهبری عزیز هر چند که دلخونیم از ظلمی که این روزها از ناحیه استکبار جهانی بر مسلمانان میانمار و سوریه و بحرین میرود اما دلگرمی به آیات الهی همچون «و مکروا..» و بشارتهای حضرتعالی که صدق آنها بر کسی پوشیده نیست نور امید را در دل تمامی فرزندان جوان شما فروزان نگهداشته است.
وکلام آخرمان این دعاست که : الهم احفظ و نصر قائدنا الخامنه ای بالقرآن انشالله