سايت گل- «من جادوگر نیستم که با یک بشکن معجزه کنم»؛ اینها سخنان مانوئل ژوزه سرمربی پرسپولیس است که به زعم اغلب تماشاگران شروعی غیر قابل قبول با اين تيم داشته است.
اما تمامی نکته در جمله مانوئل نهفته است. ژوزه یک مربی حرفهای است و به خوبی میداند که آمادهسازی پیشفصل مهمترین بخش و شالودهي عملکرد یک تیم در فصل پیش رو است و از این رو مکررا تاکید میکند که پذیرفتن هدایت پرسپولیس در فاصلهی کمی به شروع لیگ بزرگترین ریسک دوران حرفهای و بزرگترین مسئولیتی است که تا کنون قبول کرده است. از طرفی نگاه به کارنامهي ژورزه کافی است تا دریابیم که ژوزه حتی در بعد بینالمللی و قارهای و فراقارهای یک مربی توانمند و موفق بوده و آمار عملکرد ژوزه گواه صحت این مدعاست.
مطمئنا طرفداران پرشمار پرسپولیس شروعهای ناامیدکنندهتر از اين را هم به خاطر دارند که البته خیلی هم دور نیستند. آن هم با مربیاني كه از ابتدای دوران آمادهسازی تیم را در اختیار داشتهاند. از شروع علی دایی که به عنوان سمبل اعتراضات تماشاگران شناخته شده است تا شروع حمید استیلی. بنابراین شایسته است که تماشاگران پرسپولیس حداقل به حرمت کارنامهی مانوئل ژوزه به این مربی فرصت کافی بدهند و از اعتراضات زودهنگام پرهیز کنند. اعتراضاتي که نتیجهای ندارد جز حواشی آشنایی که چند فصل است گریبان پرسپولیس را گرفته است. هرچند که در این میان نقش پیشکسوتان باشگاه نیز در هدایت و جهتدهی صحیح و مثبت به تماشاگران و طرفداران بسیار برجسته است اما متاسفانه بعضا جبههگیریهای منفی برخی بزرگان نیز در دامن زدن به شعلههای چنین اعتراضات زودهنگامي به وضوح قابل مشاهده است.
پرسپولیس مانوئل ژوزه پس از یک ماه نشانههایی از تغییر و پیشرفت را نشان میدهد. حرکات ترکیبی و جابهجاییهای هدفمند بازیکنان در طول بازی و عرض دادنهای بجایی که فوتبال این تیم را به فوتبال مدرن نزدیکتر کرده است. اگر تماشاگران به عنوان یار دوازدهم و اصلیترین بازیکن پرسپولیس مهمترین وظیفهی خود را که حمایت حداکثری و آرامش دادن به تیم هست به بهترین شکل ممکن اجرا کنند، میشود به این پرسپولیس امیدهای زیادی داشت. فراموش نکنیم ناامیدی و واکنشهای انفعالی زودهنگام تماشاگران نهتنها به پیشرفت این تیم کمکی نمیکند بلکه باعث افزایش فشار روانی روی مجموعهي تیم میشود و این مساله تاثیر مستقیم روی تمرکز و راندمان فنی پرسپولیس خواهد داشت و مطمئنا اتفاقات آشنای 3 فصل اخیر دوباره تکرار خواهد شد.
مهمترین نکتهای که هواداران باید مد نظر داشته باشند این است که ثبات عامل مهمی در موفقیتهای گروهی است. مهمترین نمونههای قابل لمس هم حضور طولانیمدت سرالکس فرگوسن روی نیمکت شیاطین سرخ و حمایت مالک متمول رئال مادرید یعنی فلورنتینو پرس و پشتیبانی طرفداران کمطاقت ودلزده از ناکامیهای پیاپی قوهای سپید از این تیم است که باعث میشود رئال مادرید مورینیو پس از شکست 5-0 برابر بارسلونا در نوکمپ، به درجهای از پیشرفت برسد که با شکست دادن بارسلونا در همان زمین، قهرمان رقابتهای لالیگا شود و به سلطهی ظاهرا بیپایان بهترین بارسلونای تاریخ (و به زعم برخی بهترین تیم تاریخ فوتبال) بر لیگ اسپانیا پایان دهد.
البته از نمونههای بسیار ملموستر داخلی هم میشود نام برد. نمونه بارز، استقلال امیر قلعهنویی است كه در ليگ هشتم تا رده سیزدهم جدول هم سقوط کرد اما سرانجام قهرمان لیگ شد. و یا سپاهان فصل گذشته که حال و روز مشابهی با استقلال داشت اما در نهایت به سومین قهرمانی پیاپی در لیگ برتر دست یافت.
اکنون زمان آن رسیده که طرفداران پرسپولیس به ایفای نقش و وظیفه اصلی و مثبت خود یعنی حمایت همهجانبه از این تیم بپردازند و به آیندهای روشن امیدوار باشند و در این راه اجازهی چیره شدن ناامیدیهای زودهنگام را بر خود ندهند. به خصوص که این پرسپولیس یکی از بهترین تیمهای دهه اخیر سرخپوشان از لحاظ مهرهها و پتانسیل فنی بازیکنان است.
«همیشه سپیدهی صبح پس از تاریکترین نقطهی شب نمایان میشود.»