برنامه ورزشی پرمخاطب تلویزیون با نخستین نوبت خود در فصل تازه لیگ برتر با
تصمیم عجیب متولیانش به مدت دو هفته تعطیل شد تا تنها کسی که توان اجرای
این برنامه را دارد به المپیک برود!
به گزارش «تابناک»، این برنامه
در نخستین اجرای خود در فصل تازه چیز تازهای نداشت. با این حال چند نکته
دلآزار در آن به چشم آمد و دیرکرد در نگارش این مطلب به دو دلیل عمده بود؛
دو دلیلی که وقتی از نظر نگارنده محقق شد، تردیدی در نوشتن این مطلب نبود.
دلیل
نخست این بود که حتما قلم به دستان هنرمند و موشکاف به این نکته خواهند
پرداخت که متأسفانه دانسته یا ندانسته به آن کمتر توجه شد. موضوع مورد نظر
بحث حق پخش تلویزیونی بود که برنامه عدالت خواه سیما اصلا به آن نپرداخت.
گویا عدالت برای مجریان این برنامه هنگامی معنا دارد که پای خودشان به میان
نباشد.
بنا بر این گزارش، نوع پرداختهای بیحساب و کتاب که مورد
اعتراض هر دلسوزی است، از دقیقه نخست تا پایان برنامه به شدت مورد نظر است؛
اما حق کشی آشکار صدا و سیما در پرداخت حق پخش (چیزی که در دنیا وجود
دارد) اصلا نباید مورد اشاره باشد. مجری این برنامه که در هر مناسبتی، امور
رایج در دنیای فوتبال را به رخ میکشد، گویا این بار اطلاعاتش آب رفته و
به یک ناآگاه کامل بدل شده بود. شاید هم متولیان پشت صحنه، او را مجاب کرده
بودند تا در این زمینه ـ چون خط قرمز است (!) ـ سخنی نگوید. امیدواریم
مخاطبان عزیز به ما اجازه دهند تا در این باره یک نمره منفی در کارنامه
مجری نود قرار دهیم.
نمره منفی بعدی در کارنامه فردوسیپور، هنگامی
درج میشود که او با بیاحترامی به مخاطبا ن برنامهاش آن را تعطیل میکند
و سفر را به هر دلیلی بهانه میآورد. بارها در این برنامه دیدهایم که
عادل با موضعگیری نسبت به تصمیم متولیان اصلی امر ورزش در صدا و سیما حتی
به شکل تلویحی تهدید به توقف برنامه کرده، ولی اینجا چون المپیک در میان
است، نیازی به واکنش نیست و... .
اما ماجرای نود در شروع تازه به
همین جا پایان نمییابد. بارها در این برنامه دیدهایم که افراد غیر ورزشی
به دلیل ورود نابجا به این حیطه مورد شدیدترین حملات قرار گرفتهاند؛ از
مقداد نجفنژاد گرفته تا رویانیان و رسولینژاد، متهم به نداشتن سابقه در
امر ورزش شدهاند و تلاش شده تا حتی شخصیت کاری آنها زیر سؤال رود.
هماکنون
پرسش این است، اگر این چنین روشی درست است، چرا مجری عدالتخواه نود، چنین
امری را درباره خود برنمیتابد؟ فردوسیپور که امروز راهی المپیک شده، چه
آگاهی از رشتههای غیر فوتبالی دارد؟ تاکنون او چند بار از نزدیک شاهد
مسابقات دوومیدانی، تیراندازی، شنا، پینگ پنگ، تکواندو، وزنه برداری، کشتی،
شمشیربازی، تیراندازی با کمان، قایقرانی، دوچرخهسواری، بوکس و... بوده
است؟ آیا این اعزام حق کسانی نیست که در این باره سالهاست زحمت میکشند؟
شاید
در میان مدعیان این سفر، کسی پیدا نشود که امکان اعتراض مستقیم بیابد.
شاید هم چنین اعتراضی با واکنش متولیان ورزش در صدا و سیما، منجر به پایان
کار معترض شود، ولی حق و حقیقت پشت ابر نخواهد ماند. به نظر شما مخاطب عزیز
این نیز یک نمره منفی در کارنامه فردوسیپور نیست؟
مطلب را به
درازا نمیکشیم و تنها از سر وظیفه، این نوشته کوتاه را مینگاریم تا
بگوییم نباید حکایت مرگ خوب است، ولی برای همسایه را از یاد ببریم؛ البته
این نکتهسنجی آقای بهمن اسدی، همکار خوب و کارکشته مطبوعات بود.
به
هر حال اگر قرار است ورزش ما راه پیشرفت در پیش بگیرد، باید به همه اصول
درباره همه افراد دقت نظر کرد و سر را به مانند کبک در برف فرو نبریم.