وضعيت نابسامان دموكراتها و اوباما در انتخابات مياندورهاي مجلس نمايندگان امريكا و تغيير اكثريت اين مجلس به جمهوريخواهان در حالي است كه ناظران بينالملل متعقدند، در اين افول محبوبيت تنها ناكاميهاي رئيسجمهور امريكا در عمل به وعدههاي اقتصادي مؤثر نبوده، بلكه وعدههايي مانند حل و فصل موضوع عراق، افغانستان، فلسطين و لبنان نيز نقش ويژهاي در رقم خوردن اين ناكامي داشته است.
به گزارش رجانيوز، اين كارشناسان اظهار عقيده ميكنند به موازات كاهش نفوذ و قدرت امريكا در اين حوزهها، عمق نفوذ ايران به سرعت رو به افزايش است. لورا کينگ ستوننويس روزنامه لسانجلس تايمز و هفته نامه تايم كه به موضوع افغانستان ميپردازد، در نوشتهاي با عنوان "نفوذ ايران در شهر هرات افغانستان کاملا ملموس است"، نوشت:
افراد متقاضي دريافت رواديد تقريبا هر روز صبح مقابل نمايندگي ايران در شهر هرات تجمع مي کنند که يکي از مراکز مهم در غرب افغانستان با ريشه هاي عميق ايراني به شمار مي رود. قرار است يک کنسولگري جديد امريکا نيز در هرات تاسيس شود ولي ديپلمات هاي ايران و امريکا با هم رقابتي ندارند و هيچکدام نيز نمي خواهند فعاليت هاي طرف مقابل را زير نظر بگيرند.
در ادامه اين گزارش تلاش شده است كه از كمكهاي ايران به افغانستان بهعنوان دخالت و ابزار تحميل سياستهاي تهران ياد شود. اين در حالي است كه مرز مشترك و پيوندهاي عميق فرهنگي، تاريخي، زباني ايرانيان و افغانها برخلاف آنچه كه نويسندگان غربي قصد القاي آن را دارند، از جنس لشكركشي امريكا به منطقه و كشتار افغانها نيست.
كينگ در ادامه يادداشت خود ميافزايد: «فاصله هرات با مرز ايران را مي توان يکساعته با ماشين پيمود. در عين حال، تلاش فزاينده تهران براي اعمال نفوذ در هرات کاملا نمايان است. در حالي که زمان پايان يافتن حدود يک دهه حضور نيروهاي امريکايي در افغانستان نزديک است، ايران در صدر کشورهاي همسايه اي قرار دارد که براي بهدست آوردن قدرت در افغانستان تلاش مي کنند.
اين هدف ايران موجب تشديد نگراني دولت امريکا مي شود که اکنون با نفوذ ايران در عراق منطقه جنگي ديگر واشنگتن روبروست. ژنرال ديويد پترائوس که پيش از عهده دار شدن فرماندهي افغانستان هدايت نيروهاي امريکايي در عراق را به عهده داشته، دولت ايران را به ارائه دست کم کمک هايي به طالبان متهم کرده است.
وي اين ادعا را در حالي بيان مي کند که ايران سال 2001 به شبه نظاميان افغان کمک کرد طالبان را از قدرت ساقط کنند.»
در بخش ديگري از گزارش تايم آمده است: «در شهر هرات که نام شهر و استاني در غرب افغانستان است، بهراحتي مي توان رابطه ويژه با ايران را مشاهده کرد. ايران با پول خود در هرات جاده و شهرک هاي صنعتي مي سازد و کالاهاي موجود در مغازه ها از صابون گرفته تا خشکبار به احتمال زياد از ايران وارد شده است.
پول هاي پرداخت شده از طرف ايران همچنين موجب احداث مساجد جديد و خانه هاي مجلل شده است. ساده ترين شکلي که بهوسيله آن مي توان به قدرت ايران پي برد، اين است که بدانيم ايران به ساخت شبکه برق هرات کمک و هزينه آن را پرداخت کرده است. بسياري تصور مي کنند که اين رابطه نزديک رشد طبيعي و شديد ناشي از روابط خانوادگي فرهنگي و زباني است. نکته مهم اين است که استان هرات در دوره هاي مختلف تاريخي تحت کنترل ايرانيان قرار داشته است و مردم اين استان نيز مانند کشور همسايه خود ايران عمدتا شيعي مذهب هستند.
در عين حال، افرادي معتقدند الگويي از نفوذ ايران وجود دارد که فراتر از مناطق مرزي گسترش يافته و به مرکز ساختار قدرت در افغانستان رسيده است. سيد نظير احمد حيدر رئيس شور اي استاني هرات گفت ايران در همه حوزه هاي اقتصادي اجتماعي، سياسي و زندگي روزمره نفوذ دارد.
در بحبوحه اختلاف فعلي در مورد انتخابات حدود دو ماه قبل افغانستان، برخي نامزدها مي گويند خواسته هاي ايران، نتيجه انتخابات مهم تعيين استانداران و مشاغل مهم در وزارتخانه ها را شکل مي دهد.»
بخش ديگري از اين گزارش به نوع نگاه رئيسجمهور امريكا به كمكهاي ايران و روابطش با تهران در مقابل امريكا اختصاص دارد، بهطوري كه لورا کينگ ميافزايد: «کرزاي که در دو سال گذشته روابطش با ناتو به طور اعم و دولت باراک اوباما رئيس جمهور امريکا به طور اخص به ميزان قابل توجهي تيره شده است، از اينکه گاهي از داد و ستد با ايران براي وارد آوردن ضربه اي شديد به غرب استفاده کند، ترديدي به خود راه نمي دهد.
کرزاي ماه مارس که با فشار شديد امريکا روبرو بود، از محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران براي ديدار از افغانستان دعوت کرد. اين ديدار احمدي نژاد با ديدار رابرت گيتس وزير دفاع امريکا از افغانستان همزمان شده بود. کرزاي در کنفرانس خبري مشترک با همتاي ايراني خود، زماني که احمدي نژاد سخنان ضد امريکايي تندي را بيان مي کرد، خيلي آرام ايستاده بود.
ايران در سياست قومي پيچيده افغانستان نيز ايفاي نقش مي کند. اقليت هاي ملي قابل توجهي مانند تاجيک ها و ازبک ها به فارسي دري صحبت مي کنند. در عين حال، ايران نزديک ترين ارتباط هاي خود را با گروه قومي هزاره برقرار کرده که شيعه هستند.
شهناز همتي يکي از نمايندگان شيعه پارلمان از هرات که بر اساس نتايج مقدماتي به نظر مي رسد بار ديگر در انتخابات به پيروزي رسيده است، گفت برخي اوقات مردم شما را به فعاليت کردن براي ايران متهم مي کنند. اگر ايران خواستار اعمال نفوذ باشد، اين نفوذ از طريق رهبران شيعه انجام نمي شود. من خواستار افغانستاني مستقل هستم. برخي اوقات شاهد تنش هاي فرقه اي در هرات هستيم که يکي از دبيرستان هاي به شدت سختگير از لحاظ علمي در آنجا از بودجه فراواني از طرف ديگر مرز برخوردار است و به دانش آموزان ممتاز بورسيه هايي براي تحصيل در ايران داده مي شود.
محمد اخباري رضوي مدير اين دبيرستان که اين سمت را پس از بازنشسته شدن از وزارت اموزش و پرورش ايران عهده دار شده است، گفت مواد درسي ما کاملا افغاني است در اينجا انگيزه سياسي وجود ندارد.»
اما در شرايطي كه حجم انبوهي از اخبار و گزارشها در مورد مذاكره امريكاييها و انگليسيها با طالبان براي كنار آمدن با آنها حكايت دارد، هفتهنامه تايم در ادامه كوشيده است، با متهم كردن كشورمان، در اين زمينه فرافكني كند: «سئوال مهمي که براي قدرت هاي نظامي غربي مطرح است، اين است که ايران در تسليح گروه هاي جنگجو چه نقشي بر عهده دارد. مقامات نهادهاي غربي در اين باره متفق القول اند که دولت تهران با وجود اينکه به شورش ها کمک کرده است، خواستار روي کار آمدن دوباره گروه سني طالبان نيست.
ايران ارائه کمک به گروه هاي جنگجوي افغانستان را رد کرده است و نظاميان غربي را مهم ترين عامل تحريک به خشونت مي داند. گروه هاي شورشي محلي شايد به اندازه جنبش هاي فراگيري مانند طالبان ابزاري براي بهدست آوردن نفوذ در افغانستان تلقي شوند.»
در بخش پاياني گزارش اين هفتهنامه امريكايي آمده است: «ايراني هايي که با افغان ها ارتباط هايي دارند، ميگويند به ظهور مجدد طالبان يا تحريک به ناآرامي نزديک خود علاقه اي ندارند. علي خاکسار بازرگان ايراني که بهتازگي براي برگزاري نمايشگاهي از کالاها و خدمات ايران در شهر هرات بوده است، گفت صلح در افغانستان، صلح در ايران است. ما نمي خواهيم موجب بي ثباتي در کشور همسايه خود شويم، اين وضعيت براي ايران و تجارت ما نيز بد است.»