فارس، انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی از سوی دولت اول محمود احمدی نژاد در سال 1386 را شاید بتوان بدعتی عجیب و دور از انتظار در نظام بوروکراسی جمهوری اسلامی ایران دانست.
اقدامی که برخی از آن به عنوان یک اقدام انقلابی و هموار کننده مسیر آینده اصلاح سازمان اداری کشور عنوان کردند و بسیاری چنان بر آن تاختند که حتی تلاش کردند با شکایت به مراجع قضایی این تصمیم را بی اثر کنند و در طول پنج سال گذشته این درگیری دائمی بین مخالفان و موافقان این تصمیم همچنان ادامه داشته است .
*طرحی برای دولت یازدهم
به طور حتم در این میان کار برای دولت احمدی نژاد تمام است و نمی توان حداقل تا پایان عمر دولت انتظار احیای دوباره این سازمان را داشت، اما مدافعان بازگشت این سازمان شاید بتوانند روی دولت بعدی که کمتر از یک سال بعد روی کار خواهد، حساب کنند.
پروسه ای که گویا باردیگر استارت آن با طرح احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی در کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای کلید خورده است و البته بهانه آن نیز بازگشت عقلانیت به بحث تنظیم بودجه و برنامه ریزی است.
سئوالی که در این میان وجود دارد که آیا احیای دوباره این سازمان سبب حل مشکلات فوق خواهد و یا بر مشکلات مناطق دور از مرکز به خصوص شهرستان های دوراز مرکز خواهد افزود.
*سازمانی با ریشه آمریکایی
هسته اصلی تشکیل سازمان مدیریت و برنامه ریزی به سال 1315 باز می گردد، زمانی که برای اولین بار با تشکیل شورای اقتصاد ازسوی ابوالحسن ابتهاج به طور تئوریک ایده چنین سازمانی مطرح شد.
بعدها و در سال 1325 با تشکیل کمیسیون برنامه ،هسته اولیه تشکیل چنین سازمانی پا گرفت، چرا که بانک بینالمللی ترمیم و توسعه تقاضای وام ازسوی دولت ایران را منوط به داشتن یک برنامه اقتصادی بلند مدت در ایران کرد و در این میان گروه مهندسین مشاور موریسن نودسن آمریکا به درخواست دولت ایران اولین برنامه توسعه برای ایران را تهیه کردند.
مدتی بعد با کنار گذاشته شدن شرکت موریسن نودسن، حسین مشرف نفیسی اقتصاد دان ایرانی با کمک یک شرکت آمریکایی دیگر به نام مشاوران شرکت ماوراء بحار آمریکا برنامه اول عمرانی ایران را تدوین کرد.
به دلیل نیاز به یک سازمان منسجم برای اداره این برنامه سازمان به نام سازمان برنامه شکل گرفت که بعدها با الحاق بخش بودجه ریزی به آن به سازمان برنامه و بودجه ارتقا یافت.
*از وزارت برنامه و بودجه تا سازمان مدیریت و برنامه ریزی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی سازمان برنامه و بودجه که به وزارت برنامه و بودجه تبدیل شده بود، تا پایان جنگ تحمیلی به دلیل شرایط خاص آن زمان در یک رکود فعالیتی به سرمی برد و پس از پایان جنگ با تدوین اولین برنامه توسعه اقتصادی کشور تبدیل به بازیگر اصلی صحنه اقتصادی کشور شد.
در سال 1378 با ادغام سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور استخدامی کشور، سازمان مدیریت و برنامهریزی بهوجود آمد و با این ادغام حوزه فعالیت سازمان گسترش بیشتری پیدا کرد و علاوه بر تخصیص اعتبارات، تخصیص بخش بزرگی از نیروی کار کشور را نیز برعهده گرفت.
*انتقاد مقام معظم رهبری از سازمان برنامه و بودجه
سازمان مدیریت و برنامه ریزی را می توان با توجه به ماهیت وجودی آن سازمانی با تفکر غربی و آمریکایی تعریف کرد که بر اساسی مبانی توسعه متمرکز در حدود شصت سال پیش بنیان گذاری شده و رهبر معظم انقلاب نیز بارها به آن اشاره کرده اند.
مقام معظم رهبری در دیدار با معاونان و کارکنان این سازمان در خرداد ماه سال 75 بر این نکته تاکید کردند و فرمودند:" سازمان برنامه و بودجه در گذشته اساسا با تفکر آمریکایی و با هدف استفاده از الگوهای غربی به وجود آمد اما ایران اسلامی الگوی متناسب با واقعیات خود را دارد و بر همین اساس این سازمان باید در برنامهریزی های خود با روحیه کپی کردن نظرات غرب مبارزه کند"
*طرح هایی که به بایگانی رفت
شاید مهم ترین انتقاد در عملکرد این سازمان بودجه ریزی متمرکز کل کشور و استان ها بود و بودجه تمامی پروژه های ملی و استانی از فیلتر کارشناسان مرکز نشین این سازمان باید می گذشت.
نکته جالب در اینجا است که متولیان این سازمان به خوبی بر این نکته واقف بودند و در دوره های گوناگون بحث های فراوانی بر سر اصلاح رویه این سازمان بین موافقان و مخالفان آن در می گرفت اما در نهایت به خاطر هزینه های سیاسی آن تمام آن عملا به بایگانی سپرده می شد.
*سدی برای ابتکارات احمدی نژادی
رسیدن محمود احمدی نژاد به مقام ریاست جمهوری در سال 1384 سپهر کلی سیاست داخلی ایران را دچار تغییرات مهمی کرد و توجه به اقشار حاشیه ای و مناطق محروم در راس سیاست های دولت قرار گرفت که سفرهای استانی به مناطق محروم مهم ترین تجلی آن بود.
اما به نظر می رسد که مصوبات استانی دولت که در قالب جلسات استانی تصویب می شد، عملا با سد محکم سازمان برنامه و بودجه برخورد می کرد.
بسیاری از مصوبات عملا توسط کارشناسان این سازمان رد می شد و روند اختصاص بودجه به مصوبات شدت کند بود و به نظر نمی رسید با این روند مصوبات استانی دولت به جایی برسد و در این میان احمدی نژاد هم نشان داده بود که به راحتی از اهداف خود نمی گذرد.
*سازمان مدیریت و برنامه ریزی به پایان خود می رسد
دولت نهم اولین نشانه های نارضایتی از عملکرد سازمان مدیریت و برنامه ریزی را در سال 85 با الحاق سازمان مدیریت و برنامهریزی استان ها به استانداری ها نشان داد و در اردیبهشت سال 1386 واحد های استانی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در استانداری ها ادغام شدند.
اما این پایان کارنبود چرا که احمدی نژاد در تیرماه همان سال با تشکیل شورای عالی اداری عملا سازمان مدیریت و برنامه ریزی را به دو تکه جداگانه تبدیل و وظیفه بودجه ریزی و تنظیم برنامه های توسعه را به معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و بخش استخدامی را به معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی تفویض کرد و هر دو مجموعه را به نهاد ریاست جمهوری الحاق کرد.
*" سکه طلا بده ، اعتبار بگیر "
از آن زمان تاکنون بحث های زیادی در خصوص این اقدام دولت نهم انجام شده و حتی یکی از شعارهای اصلی کاندیداهای مقابل احمدی نژاد در انتخابات سال 88 بازگشت این سازمان به عرصه مدیریتی کشور بود.
مهم ترین نکته ای که همگان در خصوص این اصلاح اداری به آن اذعان کرده اند، تمرکز زدایی از تصمیمات مرتبط با بودجه در حوزه استان های دور از مرکز بود.
نکته ای که شاید بیش از همه نمایندگان شهرستان هایی از آن بهره برده باشند که به شدت پیگیر اجرای پروژه های عمرانی در حوزه های عمرانی خود بودند.
دور زمانی نبود که استانداران، نمایندگان و حتی وزرا برای گرفتن یک پروژه کوچک مجبور به ساعت های طولانی انتظار در پشت درهای اتاق کارشناسان این سازمان بود که صادق محصولی وزیر کشور دولت نهم آن را سیستم " سکه طلا بده ، اعتبار بگیر " نامیده بود.
*مجلس به دنبال طرح دیگری باشد
به طور حتم دولت و در راس آن نظام بودجه ریزی از مشکلات عدیده ای رنج می برد، اما بدون شک بازگشت به سیستمی که چندین بار امتحان خود را پس داده است،مشکلات را حل نخواهد کرد.
شاید نمایندگان مجلس باید توجه خود را به این نکته معطوف کنند و از اصرار بیهوده بر طرح های قبلی دست بکشند و از طرحی که تنها دهل آن از دور بر مجلس خوش می نماید، دوری کنند.