ضرورت رویکرد آیندهساز
پرسش اساسی این است: راهبرد حوزه مقدس علمیه کدام یک از سه گزینه زیر است:
انتقال مواریث علمی و پرافتخار گذشته به نسلهای آینده؟
پاسخگویی به مسائل مستحدثه؟
تأمین پشتوانه اسلامیت تمدن سازی اسلامی؟
هر سه گزینه تدبیر کلان زمان حال را معلوم میکند؛ در احتمال اول نگاه به گذشته برجسته است. در احتمال دوم نگاه به نیاز روزمره و در احتمال سوم نگاه به آینده.
حوزه مقدس و پرافتخار علمیه باید بیش از پیش باور کند که به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، دنیای اسلام و بهویژه جامعه شیعی پا به عرصه نوین و دشواری گذارده است. این عرصه جدید ادعای تمدنسازی جهانی بر مبنای اندیشه ناب اسلامی، در عصری است که دنیای کفر و نفاق دقیقا همین ادعا را طرف مقابل دارد؛ یعنی تمدنسازی جهانی بر مبنای اندیشه لیبرال دمکراسی.
نظام اسلامی و به تبع روحانیت بخواهد یا نخواهد وارد چنین میدان وسیع درگیری علمی شده است، اما مهم این است که تا چه حد به اقتضائات آن تن داده و میدهد؟ غفلت امروز باعث انزوای حتمی حوزه علمیه در فردا است و توفیق در انجام این مأموریت تاریخی، فتحی جهانی و گامی بلند بهسمت جامعه جهانی مهدوی (عجلا... تعالی(
ویژگی حوزه آیندهساز
حوزه آیندهساز و جهانیاندیش باید به قابلیتهای زیر دست یابد:
تعریف کلیه توصیفات بشر بر محور ایمان و اعتقاد به خدای متعال؛
قرار گرفتن در مسند سرپرستی تفکر اجتماعی (بهجای گسسته دیدن خود از سایر علوم)، برای رواج تولید فکر الهی، به منظور طرح سئوالات جدید علاوهبر پاسخگویی به شبهات؛
حضور در متن حوادث و تحولات علمی جهان، به منظور ایجاد پادزهر علمی در مقابل افکار منحط، قبل از نشر آن؛
شناخت بستر صحیح پرورش فرد و جامعه از طریق تعریف یا شناسایی ساختارهای اجتماعی که در پرورش اخلاقی دخیل هستند.؛
ممانعت از عرفانهای خود ساخته؛
ضمانت تعالی معنوی جامعه؛
امکان سرپرستی رفتار فردی و اجتماعی، از طریق ارائه نظام احکام تکلیفی حاکم بر فرد و جامعه
دستیابی به فقه پاسخگو به همه جوانب زندگی بشر اعم از حکومت، سیاست خارجی برخورد با شبکههای عظیم اقتصادی جهانی و...
تأمین ایدئولوگهای حکومت اسلامی
ایدهبرداری و پیگیری نظریه جهانی سازی اسلامی از طریق: آموختن راه مبارزه با اسلام انحرافی و آمریکایی به مجاهدان مسلمان، گسترش فرهنگ استکبارستیزی در اقصینقاط عالم، روشنکردن نقاط انحرافی و ضعف فرهنگ منحط مادی و در مقابل شناخت نقاط کور و راه ارتقای فرهنگ اسلامی؛
توان ورود به عرصه اسلامیسازی علوم انسانی
قدرت حضور در عرصه مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی جامعه؛
ارائه الگوی جامع زندگی؛
قدرت مدیریت و اصلاح سازمان تحت سرپرستی روحانیت (همچون قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و...)؛
قدرت جریان فرهنگ اسلامی در سازمانهایی که روحانیت در درون آن قرار دارد (همچون نیروهای مسلح، دانشگاه و...)؛
الزامات حوزه آیندهساز
حوزه و روحانیت برای کسب ویژگیهای فوق و مواردی مشابه آن، باید به چه الزامات تن دهد و چه گامهایی را بردارد؟
گام نخست فهم ضرورت تحول و چیستی تحول است. بزرگی دستاوردهای گذشته و نگرانی از تضعیف آنها نباید مانع اندیشیدن نسبت به آینده و فهم کاستیها، بهویژه در حوزه اندیشه شود. این گام به میزان زیادی برداشته شده است، هرچند فراگیری آن به گام بعد وابسته است.
گام دوم تفاهم پیرامون تحول مورد انتظار است. تفاهم یعنی گفتوگو و سپس مورد پذیرش عمومی قرار گرفتن تحول به معنایی روشن، بهویژه در لایه اعاظم حوزه علمیه است. شاخصه تفاهم تبدیل شدن به باور عمومی و روشن و نیز معیار ارزشگذاری قرار گرفتن است. در این حالت پیش برندگان بهسمت جلو، نسبت به میراثداران گذشته، ارزشمندتر خواهند بود. برداشتن این گام محتاج انضباط در طرح ایدهنو، پاسداشت ارزشهای گذشته حوزه و البته تحمل نوعی ساختارشکنی هدفمند است.
گام سوم تعاون در تحقق تحول حوزه بهسمت آیندهسازی است. در این رابطه باید نسل جدید و قدیم، با گرایشهای مختلف علمی، مزیت نسبی خود را به صحنه آورده و با تقسیم کاری هماهنگ، به شکل غیرمتمرکز و شبکهای، قابلیت حوزه و روحانیت را در آیندهسازی، بهسمت تمدن اسلامی به حد قابلقبولی برسانند. برای این منظور لازم است تا:
چشم اندازه حوزه علمیه ترسیم شود؛
ظرفیت موجود علمی و مدیریتی حوزه و روحانیت با جهتگیری آیندهسازی، مورد بهرهبرداری فعلی قرار گیرد؛
نقش و جایگاه تمامی مراکز علمی و حتی اشخاص حقیقی در ایجاد تحول تعریف شود؛
پویایی برنامهها متناسب با تکامل علمی در داخل و تغییر شرایط فرهنگی در خارج رعایت شود؛
ساز و کار لازم برای حسن اجرای برنامهها و کنترل باز خورد آن در داخل و خارج حوزه علمیه طراحی و ایجاد شود؛
علاوهبر استفاده از فرصتهای موجود، فرصتهای جدید برای بهرهبرداری از دانش و نیروی انسانی حوزه علمیه ایجاد شود؛
مرکز اطلاعات هوشمندی به منظور ثبت آثار علمی و کارکردهای عملی روحانیت ایجاد شود.