سلام
از چندی قبل که زمزمهی سفر شما به شهر مقدس قم شروع شد؛
با تصور حضرتعالی در دیدار با برخی آقایان،
مهمی ذهن مرا به خود مشغول کرده!
حالا دیگر این روزها،
حرفهایم گل کرده و این شد که در شلوغیِ برنامهی سفرتان،
وقتی که درگیر سفر هستید و مشغول دید و بازدید با علمای دین!
اینطور مصدع میشوم!
درگیر یک سال قبل از واقعهی عاشورا هستم!
امام علیه السلام فراخوان زدند!
قریب به نهصد نفر از بزرگان دین را؛
دویست نفرشان از اصحاب خاص رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودند.
از سرزمین مکه!
امام علیه السلام،
انگار برای همیشه با علمای دین صحبت میکنند!
تا کی مردم بخاطر اسلام به شما احترام بگذارند؟
شما کی میخواهید به داد اسلام برسید؟
با احبار و رهبان چه فرق میکنید،
شما هم اگر کنار تودههای مردم نایستید و تا جبرانِ تمام ستمها نهی از منکر نکنید؟
خواستم بگویم آقای من!
این بیست و چهار میلیون نفری که به آن بندهی خدا رای دادند،
بلآخره مردم و تودههای محروم بودند یا نه؟
بلآخره حقی از آنها تضییع شد یا نه؟
بلآخره مخالفینشان مرتکب ضد ارزش و بیعدالتی شدند یا نه؟
خواستم بگویم؛
این سروش، کدیور، مخملباف، بازرگان، نوریزاد، خلجی
-و متاسفانه با اینکه اصراری به دفع ندارم ولی چاره چیست که در این لیست
با آن نامهی دعوت به حکمیت باید نام محسن رضایی
و با آن نامهی بدون بسمالله نام هاشمی رفسنجانی را هم اضافه کنم-
که خواسته یا ناخواسته،
در بازی تقدس زدائی از مقام ولایت،
نامه نگاشتند؛
و آخر هم وقاحت را به آنجا رساندند که بازی عمومی طراحی کردند،
با عنوان “نامهای به آقای خامنهای”
بلآخره ایشان مرتکب منکر شدند یا نه؟
خواستم بپرسم،
از سکوت و حداکثر کلیگویی آقایان،
و اینکه مسخ مقام عالمی در دین چیست؟
و اینکه چه میشود که یک دین الهی
-ولو اینکه اسلام باشد-
اول مسخ و بعد نسخ میشود؟!؟
خواستم ببینم،
اگر سایهی شما بر سر ما نبود؛
این علما تنها با به خیابان ریختن در عزای اهل بیت علیهم السلام میخواستند حفظ دین خدا کنند؟
خواستم خودشان بگویند؛
اگر شما نبودید،
امروز مگر چیزی از اسلام محمدی باقی بود؟
خواستم بدانم؛
حالا که فتنهی سال هشتاد هشت دیگر تمام شده!
اگر لطف و بزرگی شما نباشد؛
ندید گرفتن سنت احترام به علمای دین،
جایز نیست آیا؟
ما که بهر حال گوشمان بفرمان شماست!
خواستم بدانید؛
کوتاهی و بعضا بیادبی برخی آقایان،
موجب نمیشود تا ما،
قدر مهربانی و بزرگی شما را ندانیم!
خواستم اینها را همه بهانه کنم،
بهانه تا نامهای بنویسم مختوم به این جمله که
دوستتان دارم آقا!
خیلی زیاد…
همین! مال هیچکس نیست!